مرتضی پرویزن؛ جعفر هزارجریبی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع تفسیر زنان خشونت دیده از خشونت خانگی و نوع مواجههی آنان در مقابل انواع خشونت خانگی صورت گرفته است. محققین با توجه به متغیرهای زمینهای مدنظر (زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) با سی نفر از زنانی که قبلاً مورد خشونت خانگی واقعشدهاند مبادرت به مصاحبهی نیمه ساختاریافته نمودند و پس از پیادهسازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع تفسیر زنان خشونت دیده از خشونت خانگی و نوع مواجههی آنان در مقابل انواع خشونت خانگی صورت گرفته است. محققین با توجه به متغیرهای زمینهای مدنظر (زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) با سی نفر از زنانی که قبلاً مورد خشونت خانگی واقعشدهاند مبادرت به مصاحبهی نیمه ساختاریافته نمودند و پس از پیادهسازی مصاحبهها در غالب متن، با استفاده از رویکرد کیفی نظریهی زمینهای به کدگذاری مفاهیم و استخراج مقولات مرکزی پرداختند. پس از بررسی انواع تعابیر و مواجهه زنان از خشونت خانگی و پیادهسازی مصاحبهها، بیشترین مفاهیم در حول مقولات «خشونت فیزیکی» «خشونت مالی» «خشونت عاطفی» قرار میگرفتند که همین امر نیز با متغیرهای زمینه مدنظر محققین قابل توضیح است، بهطوریکه بسیاری از زنان که در مواجهه با خشونتهای خانگی واکنش انفعالی را پیشه کرده بودند دارای تحصیلات پایین، شبکهی حمایتی ضعیف، پایبندی زیاد به سنتهای فرهنگی و ساکن مناطق روستایی و حاشیه شهر بودهاند و خشونت فیزیکی و مالی بیشتر متوجه این دسته از زنان میشود که همین امر بیانگر لزوم اختصاص نوع متفاوتی از خدمات روانشناختی و فرهنگی سازمانهای حمایتی به این دسته از مناطق هست.
غلامرضا لطیفی
چکیده
رشد علوم تجربی و تأثیرات آن مرزبندی بین علم و غیر علم را به همراه داشت. حلقه وین با محدود کردن علم به علوم تجربی و طرد سایر معارف، راه حصول به علم را مشاهده و آزمون فرضیه قلمداد نمود.دامنه این دیدگاه به علوم انسانی نیز کشیده شد و مطالعه مسائل انسانی با رویکرد تجربی دنبال گردید. پوپر، کوهن و لاکاتوش با تعدیل وجه افراطی دیدگاه علم تجربی، ...
بیشتر
رشد علوم تجربی و تأثیرات آن مرزبندی بین علم و غیر علم را به همراه داشت. حلقه وین با محدود کردن علم به علوم تجربی و طرد سایر معارف، راه حصول به علم را مشاهده و آزمون فرضیه قلمداد نمود.دامنه این دیدگاه به علوم انسانی نیز کشیده شد و مطالعه مسائل انسانی با رویکرد تجربی دنبال گردید. پوپر، کوهن و لاکاتوش با تعدیل وجه افراطی دیدگاه علم تجربی، آن را از حالت تجربی محض به سوی انسانی شدن سوق دادند. آیا با استفاده از آثار کانت،فیخته و مارکس را میتوان بازسازی،و نقش آن در تکوین نظریه برای روان کاوی فرویدی را نشان داد؟ آیا کنشگری از نظر مارکس و تقلیل آن به کنش هدفمند عقلانی در اقتصاد قابل نحقق است؟ آیا کنش عقلانی هدفمند با رعایت قواعد فنی به کنش ارتباطی با تأکید بر هنجارهای وفاقی وزبان مشترک دست یافتنی است؟ به لحاظ روش شناسی آثار هابرماس دردوره اول به نقد مکتب فرانکفورت،بازسازی دیدگاه مارکس و نقد روش شناسی پوزیتیویسم اختصاص دارد و زمینه عملگرایانه لازم برای دوره چرخش زبانی را که به نظریه کنش ارتباطی منتهی شد، فراهم آورد. این مقاله ضمن تحلیل دستاوردهای نظری هابرماس در دوره اول، تلقی معرفت شناختی او در مورد علوم انسانیرا تبیین میکند.
سید محمدمهدی خوئی
چکیده
تحلیل گفتمان بهمثابهی یک رویکرد پساساختارگرا که مرکز توجه آن بر روی چگونگی برساخت یا تولید معرفت در مواجهه با امور عینی و اجتماعی است، به طور فزایندهای در طی دهههای گذشته مورد استفادهی محققان اجتماعی قرار گرفته است. تجربهی زیستهی نگارنده در فضای آکادمیک نیز بر این امر صّحه میگذارد که علاوه بر ابتر بودن کمیّت بالایی از ...
بیشتر
تحلیل گفتمان بهمثابهی یک رویکرد پساساختارگرا که مرکز توجه آن بر روی چگونگی برساخت یا تولید معرفت در مواجهه با امور عینی و اجتماعی است، به طور فزایندهای در طی دهههای گذشته مورد استفادهی محققان اجتماعی قرار گرفته است. تجربهی زیستهی نگارنده در فضای آکادمیک نیز بر این امر صّحه میگذارد که علاوه بر ابتر بودن کمیّت بالایی از تحقیقات مدعی انجام تحلیل گفتمان، نقدی غیر مستدل است بر رویکردهای تحلیل گفتمان عمومیت پیدا کرده است که مدعی روشمند نبودن تحلیل گفتمان است. کاربرد روش در تحلیل گفتمان لزوماً باید در تعاقب با نظریهی تحلیل گفتمان صورت پذیرد. روش رایجی که در تحلیل گفتمان، برای سنجیدن توفیق یک گفتمان در سوژه سازی، بهکار برده میشود روش مصاحبه است که در بسیاری از موارد عیان کنندهی دقایق مفاهیم نظری تحلیل گفتمان نیست. با درنظر گرفتن مفهوم مفصلبندی که براین تأکید دارد که معانی، چه گفتمانی و چه هویتی، در یک مفصلبندی معنادار میشوند و به هیچ معنایی نمیتوان بصورت واحد نگاه کرد و فینفسه معنای آن را احصاء کرد، در این نوشته درصدد معرفی دو روشی هستم که از نظر خود، کاربرد آنها، بیشترین عیان کنندگی از مفصلبندی معانی هویتی افراد مورد بررسی در یک تحقیق تحلیل گفتمان را دارند.
علی فیض اللهی؛ سمیه سادات شفیعی؛ خلیل کمربیگی؛ زهرا رییسی
چکیده
خشونت خانگی علیه زنان امری جهانشمول است و گزارشات متعددی این مسئله را در ایران تایید نمودهاند. هدف این پژوهش، شناسایی دلایل، شرایط و پیامدهای تجربهی خشونت خانگی در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده ...
بیشتر
خشونت خانگی علیه زنان امری جهانشمول است و گزارشات متعددی این مسئله را در ایران تایید نمودهاند. هدف این پژوهش، شناسایی دلایل، شرایط و پیامدهای تجربهی خشونت خانگی در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاست. از معیار مقبولیت برای اعتباریابی و برای اطمینانپذیری از روش ممیزی استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته گردآوری شده و کدگذاری شدهاند. یافتهها حاکی از نقش عوامل خانوادگی همچون خشونت آموختهشده، شیوههای مسئلهساز ازدواج، خانوادهی غیرحامی؛ عوامل اجتماعی مانند فرسایش سرمایهی اجتماعی، انگارهی مردسالارانه؛ عوامل اقتصادی نظیر نابسندگی معیشتی؛ و عوامل بین فردی و مداخلهای نظیر کژتابی دوسویه است. واکنشهای زنان عمدتاً انفعالی بوده و پیامد آن معمولپنداری نقش قربانی بودهاست. مقولهی هستهی «خشونت خانگی علیه زنان محصول برهمکنش تجربهی محرومیتهای اقتصادی زنان و انگارهی مردسالاری در جامعهی سرزنشگر قربانی» است که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای سنت مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی است.
امیرحسن رضاقلی گل؛ ابوتراب طالبی
چکیده
هدف این مقاله فهم نسبت فضایقدسی و چگونگی تجربهدینی و بررسی ارتباط برساختی این دو از خلل نحوه شکلگیری تجربهدینی در چهار میدان مذهبی مهم شهر قم (حرم حضرت معصومه، مسجد جمکران، کوه خضر و گلزار شهدا) است. پرسش پژوهش این است که چه تفاوتهایی در الگوهای تجربهدینی کنشگران در فضاهای قدسی شهرقم وجود دارد؟ تجربهدینی افراد در هر یک از ...
بیشتر
هدف این مقاله فهم نسبت فضایقدسی و چگونگی تجربهدینی و بررسی ارتباط برساختی این دو از خلل نحوه شکلگیری تجربهدینی در چهار میدان مذهبی مهم شهر قم (حرم حضرت معصومه، مسجد جمکران، کوه خضر و گلزار شهدا) است. پرسش پژوهش این است که چه تفاوتهایی در الگوهای تجربهدینی کنشگران در فضاهای قدسی شهرقم وجود دارد؟ تجربهدینی افراد در هر یک از این میدانها چه تفاوتهایی دارد؟ دراین مقاله سازوکارهای تولید تجربیات خاص دینی در میدانها بررسی شد و فهمی زمینهمند از این مسئله ارائه گردید. در این پژوهش کیفی دادهها از طریق 20 مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده گردآوری و با تکنیک تحلیلمضمون تحلیل و گزارش شدند. نتایج نشان میدهد که تجربهدینی کنشگران متأثر از یگانگی ساختارها و فضاهای قدسی به مثابه فضای دینی یکسان نیست و همچنین صرفاً از سنتها و آموزههای دینی برگرفته نشدهاند بلکه افراد بخش مهمی از درک و فهم قدسی خود را در فضاهای قدسی که بخشی از بافتهای اجتماعی و زندگی روزمرهشان است، بهصورت بینالاذهانی و متفاوت شکل میدهند؛ لذا یکشکل و یک قالب تجربه دینی در تمام فضاهای قدسی وجود ندارد و در هر فضای قدسی تعاملاتی رخ میدهد که به اشکال مختلف و خاص تجربه دینی منتهی میشود.
فرشاد جمالی تنها؛ اسماعیل عالی زاد؛ محمدحسین پناهی
چکیده
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی ودستورالعمل اصلاحی جهت تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطالبه میکنند. در این پژوهش بررسی الزامات نهادی - سیاسی در سه بعد: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامه ریزی؛ 2- اجرا و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده را در نظام های آموزشی منتخب مسئله ...
بیشتر
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی ودستورالعمل اصلاحی جهت تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطالبه میکنند. در این پژوهش بررسی الزامات نهادی - سیاسی در سه بعد: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامه ریزی؛ 2- اجرا و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده را در نظام های آموزشی منتخب مسئله مند نمودیم. روش پژوهش، کیفی، از نوع اسنادی و تطبیقی است. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل تماتیک و الگوی تطبیقی جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد؛ ساحت آموزش و پرورش و مساله توسعه در آن دارای روابط پیچیدهای با نظام سیاسی دارد. شناخت نوع منافع بازیگران موثر درون و بیرون نظام آموزشی و شیوه کنشگری آنها در فهم و چگونگی توزیع کنترل در جامعه و مقایسه مسیر توسعهگرایی نهاد آموزش اهمیت دارند. سطح تحقق الزامات نهادی – سیاسی دولت در جامعۀ کره جنوبی بیشتر از سایرین است؛ چین توانسته است با اعمال برخی پویایی های نهادی به توفیقاتی در این زمینه دست یابد؛ تسهیلگری عناصر فرهنگی اسلامی در ترکیه موجب همگرایی بازیگران سیاسی و جلب مشارکت در این زمینه گشته است. پیامد سخت کیشی عناصر مذکور در مصر و چین چالشهایی برای نظام آموزشی آنهابوجود آورد.
مرتضی گنجی؛ محسن کرمانی نصرابادی
چکیده
حکمرانان تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستگذاریها و قانوننویسیهایی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بیندیشند. این توجه، در شرایطی انجام گرفته که تعداد محدودی از احکام سیاستی این برنامهها به صورت موفقیتآمیزی محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی ...
بیشتر
حکمرانان تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستگذاریها و قانوننویسیهایی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بیندیشند. این توجه، در شرایطی انجام گرفته که تعداد محدودی از احکام سیاستی این برنامهها به صورت موفقیتآمیزی محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی برنامهای دانسته شده است. این در حالی است که هرگونه سیاستی بدون قرارگرفتن در معرض ارزیابی و اصلاح، نمیتواند در طول زمان تقویت و بهینه گردد و ناگزیر اثربخشی خود را از دست خواهد داد. مبتنی بر همین ضرورت، مقاله حاضر ضمن استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با هدف شناسایی و تدقیق شاخصهای ارزیابی احکام سیاستی در حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامههای توسعه تدوین گردیده است. مرور ادبیات مفهومی ارزیابی سیاستی نشاندهنده این است که میتوان سه نوع ارزیابی را از هم تفکیک نمود؛ پیشارزیابی، ارزیابی فرایند و ارزیابی پسینی. پیشارزیابی خود میتواند معطوف به فرایند تدوین احکام سیاستی، کیفیت شکلی احکام و کیفیت محتوایی آنها باشد. باتوجه به تعریف آسیبهای اجتماعی و ماهیت خاص درگیری افراد جامعه با آن، به نظر میرسد که در میان شاخصهای سهگانه فرایندی، شکلی و محتوایی، توجه به شاخصهای فرایندی در عرصه سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
صدیقه پیری؛ احمد غیاثوند؛ محمد بصیرت
چکیده
افغانستان کشوری است که گسستهای سیاسی فراوانی را تجربه کرده است. یکی از این گسستهای مهم در سال 2021 رخ داد یعنی زمانی که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در میان گروهها و اقشار جامعه، نیروهای نظامی از جمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ اینک آنان در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها در برابر ...
بیشتر
افغانستان کشوری است که گسستهای سیاسی فراوانی را تجربه کرده است. یکی از این گسستهای مهم در سال 2021 رخ داد یعنی زمانی که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در میان گروهها و اقشار جامعه، نیروهای نظامی از جمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ اینک آنان در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها در برابر هم جنگیده بودند و اینک چارهای بجز هجرت نداشتنند.مقاله حاضر درصدد مطالعه روایت آنها از تغییرات پایگاهیشان است، میدان تحقیق شامل 20 فرد نظامی است که پس از سقوط دولت افغانستان به کشور ایران پناه آوردند. از مهمترین مفاهیم نظری تحقیق، قشربندی، منزلت، دلهره منزلت، عادتواره و خط سیر اجتماعی است. تمهای فراگیر مقاله به شرح زیرند: کابوسِ انتقامگیری طالبان؛ کارِ سخت و ملالت آور؛ ظهور عادت وارههای ناهمخوان؛ در حسرت ارزشهای از دست رفته؛ بیوطنی و مرگ تدریجی یک نظامی؛ احساس درماندگی و بی معناشدن زندگی و آوارگی و آزردگی اجتماعی. با پردازش تمهای فراگیر میتوان نوعی ترومای جمعی ناشی از ویرانی جنگ را در میان اقشار نظامیان مهاجر در ایران مشاهده کرد. برای نظامیان طیف وسیعی از صدمات و بیماریهای روحی و روانی وجود دارند که برخلاف جنگ کشنده نیستند؛ اما تروماتیک محسوب میشوند.
الهه آب نیکی؛ احمد غیاثوند
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تغییرات سبک زندگی شهروندان تهرانی بود. روش تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 15 سال شهر تهران در سال 1402 بوده اند که با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، 404 نفر از آنان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده و از روش اعتبار صوری و ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تغییرات سبک زندگی شهروندان تهرانی بود. روش تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 15 سال شهر تهران در سال 1402 بوده اند که با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، 404 نفر از آنان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده و از روش اعتبار صوری و منطقی و آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش اعتبار و پایایی معرف ها استفاده شد. بر مبنای یافتههای پژوهش، بیشترین تغییرات مربوط به مؤلفههای «دوری از دورهمی» با میانگین تفاوت 418/0 منفی و نیز «هراس پاندمیک» با میانگین تفاوت 413/0 میباشد؛ البته «پزشکی شدن زندگی» با میانگین تفاوت 114/0 و «احساس رهاشدگی» با میانگین 096/0 در عین معناداری، تغییرات کمی را نشان میدهند. در آخر این تغییرات در سه بعد محوری: هراس مفصلبندیشده، مراقبت شبکهای و رشد کنشگری اجتماعی استخراج شده است. بر مبنای بعد هراس مفصلبندیشده، احساس رهاشدگی و هراس پاندمیک تبدیل به بخش بنیادی سبک زندگی شهروندان تهرانی شده است. بر مبنای بعد مراقبتِ شبکهای، پزشکیشدن زندگی، دوری از دورهمی، مجازیشدن زیستِ اجتماعی و خودمراقبتی جسمی، و بر مبنای بعد رشد کنشگری اجتماعی، حساسیتِ زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی تبدیل به بخشهای کلیدی سبک زندگی نوین شهروندان تهرانی شدهاند.
منصور فتحی؛ آسیه مداحی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه سالمندان از خشونت خانگی و چگونگی مواجهه با آن انجام شده است. روش پژوهش کیفی است. افراد مشارکتکننده، 18 نفر از سالمندان دارای تجربه خشونت خانگی شهر دهدشت هستند که به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است و برای تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل مضمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه سالمندان از خشونت خانگی و چگونگی مواجهه با آن انجام شده است. روش پژوهش کیفی است. افراد مشارکتکننده، 18 نفر از سالمندان دارای تجربه خشونت خانگی شهر دهدشت هستند که به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است و برای تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل مضمون بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده سه مضمون اصلی خشونت متنوع (آزار فیزیکی، روانی، مسامحه و بهرهکشی مالی)، رکود احساسی و روابط آسیبزا (طرد انتخابی و درهم شکستگی درونی) و راهبرد (غالب) انفعال و تسلیم در مواجهه با خشونت را نشان داد. آموزش خانوادهها در خصوص نحوه تعامل مناسب با سالمندان، آشنایی با نیازها و نحوه مراقبت از آنها، فراهم کردن زمینه تعامل سالمندان با یکدیگر و جامعه و کاهش انزوا و طرد اجتماعی آنها، اختصاص خط مشاوره تلفنی ویژه سالمندان و اطلاعرسانی در این زمینه، تشکیل بانک جامع اطلاعات سالمندان و شناسایی سالمندان در معرض آسیب و خشونت و انجام مداخلات حرفهای توسط مددکاران اجتماعی از جمله توصیههای سیاستی مؤثر در پیشگیری و کاهش سالمندآزاری است.
مریم زارعیان
چکیده
اوضاع نامناسب در سکونتگاههای غیررسمی شامل مسکن نامتعارف، زیرساختهای محدود، آسیبپذیری بالا در برابر بلایای طبیعی، مسائل زیستمحیطی و بهداشتی، تراکم زیاد جمعیت، مشکلات اجتماعی، کمبود امکانات و خدمات زندگی، اشتغال غیررسمی و تصرف غیرقانونی زمین، مدیریت شهری را با چالشهای جدی در ارائه خدمات شهری مواجه می کند. همچنین محرومیت ...
بیشتر
اوضاع نامناسب در سکونتگاههای غیررسمی شامل مسکن نامتعارف، زیرساختهای محدود، آسیبپذیری بالا در برابر بلایای طبیعی، مسائل زیستمحیطی و بهداشتی، تراکم زیاد جمعیت، مشکلات اجتماعی، کمبود امکانات و خدمات زندگی، اشتغال غیررسمی و تصرف غیرقانونی زمین، مدیریت شهری را با چالشهای جدی در ارائه خدمات شهری مواجه می کند. همچنین محرومیت این مناطق از تسهیلات رایج در سایر بخشهای شهر، آنها را به کانون مسائل شهری مرتبط با توسعه پایدار تبدیل میکند. تخلیه و تخریب این مناطق از راهکارهای متداولی است که پیش روی مدیران شهری قرار دارد. مقاله حاضر به بررسی تأثیر تخلیههای اجباری و پیشنهاد راهکارهای جایگزین با روش اسنادی میپردازد. نتایج نشان میدهد که راهکارهایی مانند تصرف مطمئن مسکن، به اشتراک گذاشتن زمین و اسکان مجدد میتوانند جایگزین تخریب باشند. بررسیها نشان میدهد مواجهه مدیریت شهری با استفاده از «بند کاف تبصره 6 قانون بودجه 1401» سکونتگاههای نابسامان شهری در ایران در قالب راهبرد ارتقای محلات، اسکان مجدد و تضمین امنیت تصرف بوده است.
رسول صادقی
چکیده
امروزه به خاطر ثبات نسبی باروری و مرگومیر در سطوح پایین، سهم مهاجرت در پویایی جمعیت و تغییرات منطقهای برجستهتر شده است. مهاجرت، فرایندی پویا و برخاسته از شرایط در حال تغییر اجتماعی است که میتواند نهتنها مهاجران، بلکه مناطق مبدأ و مقصد را نیز تحتتأثیر قرار دهد. در این راستا، این مقاله با استفاده از تحلیل ثانویه دادههای فردی ...
بیشتر
امروزه به خاطر ثبات نسبی باروری و مرگومیر در سطوح پایین، سهم مهاجرت در پویایی جمعیت و تغییرات منطقهای برجستهتر شده است. مهاجرت، فرایندی پویا و برخاسته از شرایط در حال تغییر اجتماعی است که میتواند نهتنها مهاجران، بلکه مناطق مبدأ و مقصد را نیز تحتتأثیر قرار دهد. در این راستا، این مقاله با استفاده از تحلیل ثانویه دادههای فردی و انبوه سرشماریهای 1390 و 1395 به بررسی الگوها و تعیینکنندههای مهاجرت داخلی در کشور میپردازد. نتایج نشان داد با افزایش میزان شهرنشینی، گذارخالصِ جمعیت از مناطق روستایی به شهرها کاهش یافته و در مقابل، مهاجرتهای بین شهری افزایش یافته است. تهران و استانهای اطراف، با سود (افزایش) جمعیت ناشی از مهاجرت روبرو هستند، در حالی که استانهای غربی و جنوبِ شرقی، با سطح پایین توسعه، زیانِ (کاهش) جمعیت ناشی از مهاجرت را تجربه میکنند. با توجه به نابرابریهای منطقهای، ساختار سنی جوان و میانسال، افزایش سطح تحصیلات، بیکاری بالای جوانان، و کمبود فرصتهای شغلی در بیشتر استانها و شهرستانهای کشور، انتظار میرود روند مهاجرتهای داخلی، به ویژه مهاجرتهای بین استانی، در سالهای آینده افزایش یابد.