جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ سمیه سادات شفیعی؛ خلیل کمربیگی؛ زهرا رییسی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری انتخاب شده است. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته گردآوریشده و سپس کدگذاری شدهاند. یافتهها حاکی از نقش عوامل اجتماعی همچون خشونت آموختهشده، شیوههای مسئلهساز ازدواج، خانوادهی غیرحامی؛ عوامل اجتماعی فرسایش سرمایهی اجتماعی، انگارهی مردسالارانه؛ عوامل اقتصادی نظیر نابسندگی معیشتی؛ و عوامل بین فردی و مداخلهای نظیر کژتابی دوسویه است. واکنشهای زنان عمدتاً انفعالی بوده و پیامد آن معمولپنداری نقش قربانی برای زنان بوده است. مقولهی هستهی خشونت خانگی علیه زنان محصول «برهمکنش تجربهی محرومیتهای اقتصادی زنان و انگارهی مردسالاری در جامعهی سرزنشگر قربانی» است که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای فرهنگ مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی است.
جامعه شناسی
فرشاد جمالی تنها؛ اسماعیل عالی زاد؛ محمدحسین پناهی
چکیده
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی و دستورالعملهای اصلاحی برای تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح میکنند. در این پژوهش، الزامات نهادی-سیاسی را در سه بعد بررسی کردهایم: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامهریزی؛ 2- اجرا؛ و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده در نظامهای ...
بیشتر
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی و دستورالعملهای اصلاحی برای تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح میکنند. در این پژوهش، الزامات نهادی-سیاسی را در سه بعد بررسی کردهایم: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامهریزی؛ 2- اجرا؛ و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده در نظامهای آموزشی منتخب. روش پژوهش کیفی و از نوع اسنادی و تطبیقی است. برای تحلیل دادهها از شیوه تحلیل تماتیک و الگوی تطبیقی جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ساحت آموزش و پرورش و مسأله توسعه در آن، روابط پیچیدهای با نظام سیاسی دارد. شناخت نوع منافع بازیگران مؤثر درون و بیرون نظام آموزشی و شیوه کنشگری آنها در فهم و چگونگی توزیع کنترل در جامعه و مقایسه مسیر توسعهگرایی نهاد آموزش اهمیت دارد. سطح تحقق الزامات نهادی-سیاسی دولت در جامعه کره جنوبی بیشتر از سایرین است؛ چین توانسته است با اعمال برخی پویاییهای نهادی به توفیقاتی در این زمینه دست یابد؛ و تسهیلگری عناصر فرهنگی اسلامی در ترکیه موجب همگرایی بازیگران سیاسی و جلب مشارکت در این حوزه شده است. پیامد سختکیشی عناصر مذکور در مصر و چین، چالشهایی برای نظام آموزشی آنها به وجود آورده است.
جامعه شناسی
صدیقه پیری؛ احمد غیاثوند؛ محمد بصیرت
چکیده
یکی از این گسستهای مهم سیاسی اجتماعی کشور افغانستان زمانی رخ داد که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در پی این تحول، نظم جامعه برهم خورد و سراسیمگی، آحاد جامعه را فرا گرفت. در میان اقشار جامعه، نیروهای نظامی ازجمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ چراکه در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها ...
بیشتر
یکی از این گسستهای مهم سیاسی اجتماعی کشور افغانستان زمانی رخ داد که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در پی این تحول، نظم جامعه برهم خورد و سراسیمگی، آحاد جامعه را فرا گرفت. در میان اقشار جامعه، نیروهای نظامی ازجمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ چراکه در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها در برابر هم جنگیده بودند و حال چارهای بهجز هجرت نداشتند. مقاله حاضر درصدد مطالعه روایت این قشر از تغییرات پایگاهی و منزلت آنان است، میدان تحقیق شامل 20 فرد نظامی است که پس از سقوط دولت افغانستان به کشور ایران گریختند. پژوهش حاضر به روش تحلیل تماتیک انجام شده است. از مهمترین مفاهیم نظری تحقیق، قشربندی، منزلت، دلهره منزلت، عادتواره و خط سیر اجتماعی است. تمهای فراگیر مقاله به شرح زیرند: کابوسِ انتقامگیری؛ کارِ سخت و ملالتآور؛ ظهور عادتوارههای ناهمخوان؛ در حسرت ارزشهای ازدسترفته؛ بیوطنی و مرگ تدریجی یک نظامی؛ احساس درماندگی و بی معناشدن زندگی و آوارگی و آزردگی اجتماعی. برای نظامیان طیف وسیعی از صدمات و بیماریهای روحی و روانی وجود دارند که برخلاف جنگ کشنده نیستند؛ اما تروماتیک محسوب میشوند. وسعت فروپاشی ناشی از تزلزل ارزشهای مهم و منزلت آنان یکی از این صدمات تروماتیک است.
روش شناسی علوم اجتماعی
ابوتراب طالبی؛ امیرحسن رضاقلی گل
چکیده
هدف این مقاله فهم نسبت فضای قدسی و چگونگی تجربه دینی و همچنین بررسی ارتباط برساختی این دو از خلل نحوه شکلگیری تجربه دینی در چهار میدان مذهبی مهم شهر قم (حرم حضرت معصومه، مسجد جمکران، کوه خضر و گلزار شهدا) است. پرسش پژوهش این است که چه تفاوتهایی در الگوهای تجربه دینی کنشگران حاضر در فضاهای قدسی شهر قم وجود دارد؟ تجربه دینی افراد ...
بیشتر
هدف این مقاله فهم نسبت فضای قدسی و چگونگی تجربه دینی و همچنین بررسی ارتباط برساختی این دو از خلل نحوه شکلگیری تجربه دینی در چهار میدان مذهبی مهم شهر قم (حرم حضرت معصومه، مسجد جمکران، کوه خضر و گلزار شهدا) است. پرسش پژوهش این است که چه تفاوتهایی در الگوهای تجربه دینی کنشگران حاضر در فضاهای قدسی شهر قم وجود دارد؟ تجربه دینی افراد در هر یک از این میدانها چه تفاوتهایی دارد؟ همچنین در این مقاله سازوکارهای تولید تجربیات خاص دینی در این میدانها بررسی شد و فهمی زمینهمند از این مسئله ارائه گردید. در این پژوهش کیفی دادهها از طریق 20 مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تحلیل و گزارش شدهاند. نتایج نشان میدهد که تجربه دینیکنشگران متأثر از یگانگی ساختارها و فضاهای قدسی بهمثابه فضای دینی یکسان نیست و همچنین صرفاً از سنتها و آموزههای دینی برگرفته نشدهاند؛ بلکه افراد بخش مهمی از درک و فهم قدسی خود را در فضاهای قدسی که بخشی از بافتهای اجتماعی و زندگی روزمرهشان است، بهصورت بینالاذهانی بهصورت متفاوت شکل میدهند؛ لذا یکشکل و یک قالب تجربه دینی در تمام فضاهای قدسی وجود ندارد. در هر فضای قدسی تعاملاتی رخ میدهد که به اشکال مختلف و خاص تجربه دینی منتهی میشود.
جامعه شناسی
مرتضی گنجی؛ محسن کرمانی نصرابادی
چکیده
آسیبهای اجتماعی به عنوان یکی از حساسیتبرانگیزترین موضوعات در سطح افکار عمومی جامعه، در دهههای اخیر به دغدغهای حاکمیتی تبدیل شده است؛ لذا سیاستگذاران تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستها و قوانینی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش این آسیبها بیندیشند. این تلاش در شرایطی انجامگرفته ...
بیشتر
آسیبهای اجتماعی به عنوان یکی از حساسیتبرانگیزترین موضوعات در سطح افکار عمومی جامعه، در دهههای اخیر به دغدغهای حاکمیتی تبدیل شده است؛ لذا سیاستگذاران تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستها و قوانینی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش این آسیبها بیندیشند. این تلاش در شرایطی انجامگرفته که تاکنون تعداد محدودی از احکام سیاستی موجود در این برنامهها به صورت موفقیتآمیز محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی برنامهای دانسته شده است. مبتنی بر همین ضرورت، مقاله حاضر ضمن استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با هدف شناسایی و تدقیق شاخصهای ارزیابی احکام حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامههای توسعه تدوین گردیده است. مرور ادبیات مفهومی ارزیابی سیاستی نشاندهنده این است که میتوان سه نوع ارزیابی را از هم تفکیک نمود؛ پیشارزیابی، ارزیابی فرایند و ارزیابی پسینی. پیشارزیابی خود میتواند معطوف به فرایند تدوین احکام سیاستی، کیفیت شکلی احکام و کیفیت محتوایی آنها باشد. باتوجه به تعریف آسیبهای اجتماعی و ماهیت خاص درگیری افراد جامعه با آن، به نظر میرسد که در میان شاخصهای سهگانه فرایندی، شکلی و محتوایی، توجه به شاخصهای فرایندی در عرصه سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
برنامه ریزی، رفاه و تعاون
مریم زارعیان
چکیده
اوضاع نامناسب در سکونتگاههای غیررسمی شامل مسکن نامتعارف، زیرساختهای محدود، آسیبپذیری بالا در برابر بلایای طبیعی، مسائل زیستمحیطی و بهداشتی، تراکم زیاد جمعیت، مشکلات اجتماعی، کمبود امکانات و خدمات زندگی، اشتغال غیررسمی و تصرف غیرقانونی زمین، مدیریت شهری را با چالشهای جدی در ارائه خدمات شهری مواجه میکند. همچنین محرومیت ...
بیشتر
اوضاع نامناسب در سکونتگاههای غیررسمی شامل مسکن نامتعارف، زیرساختهای محدود، آسیبپذیری بالا در برابر بلایای طبیعی، مسائل زیستمحیطی و بهداشتی، تراکم زیاد جمعیت، مشکلات اجتماعی، کمبود امکانات و خدمات زندگی، اشتغال غیررسمی و تصرف غیرقانونی زمین، مدیریت شهری را با چالشهای جدی در ارائه خدمات شهری مواجه میکند. همچنین محرومیت این مناطق از تسهیلات رایج در سایر بخشهای شهر، آنها را به کانون مسائل شهری مرتبط با توسعه پایدار تبدیل میکند. تخلیه و تخریب این مناطق از راهکارهای متداولی است که پیش روی مدیران شهری قرار دارد. مقاله حاضر به بررسی تأثیر تخلیههای اجباری و پیشنهاد راهکارهای جایگزین با روش اسنادی میپردازد. نتایج نشان میدهد که راهکارهایی مانند تصرف مطمئن مسکن، به اشتراک گذاشتن زمین و اسکان مجدد میتوانند جایگزین تخریب باشند. بررسیها نشان میدهد مواجهه مدیریت شهری با سکونتگاههای نابسامان شهری در ایران در قالب راهبرد ارتقای محلات، اسکان مجدد و تضمین امنیت تصرف بوده است.