غلامرضا لطیفی
چکیده
رشد علوم تجربی و تأثیرات آن مرزبندی بین علم و غیر علم را به همراه داشت. حلقه وین با محدود کردن علم به علوم تجربی و طرد سایر معارف، راه حصول به علم را مشاهده و آزمون فرضیه قلمداد نمود.دامنه این دیدگاه به علوم انسانی نیز کشیده شد و مطالعه مسائل انسانی با رویکرد تجربی دنبال گردید. پوپر، کوهن و لاکاتوش با تعدیل وجه افراطی دیدگاه علم تجربی، ...
بیشتر
رشد علوم تجربی و تأثیرات آن مرزبندی بین علم و غیر علم را به همراه داشت. حلقه وین با محدود کردن علم به علوم تجربی و طرد سایر معارف، راه حصول به علم را مشاهده و آزمون فرضیه قلمداد نمود.دامنه این دیدگاه به علوم انسانی نیز کشیده شد و مطالعه مسائل انسانی با رویکرد تجربی دنبال گردید. پوپر، کوهن و لاکاتوش با تعدیل وجه افراطی دیدگاه علم تجربی، آن را از حالت تجربی محض به سوی انسانی شدن سوق دادند. آیا با استفاده از آثار کانت،فیخته و مارکس را میتوان بازسازی،و نقش آن در تکوین نظریه برای روان کاوی فرویدی را نشان داد؟ آیا کنشگری از نظر مارکس و تقلیل آن به کنش هدفمند عقلانی در اقتصاد قابل نحقق است؟ آیا کنش عقلانی هدفمند با رعایت قواعد فنی به کنش ارتباطی با تأکید بر هنجارهای وفاقی وزبان مشترک دست یافتنی است؟ به لحاظ روش شناسی آثار هابرماس دردوره اول به نقد مکتب فرانکفورت،بازسازی دیدگاه مارکس و نقد روش شناسی پوزیتیویسم اختصاص دارد و زمینه عملگرایانه لازم برای دوره چرخش زبانی را که به نظریه کنش ارتباطی منتهی شد، فراهم آورد. این مقاله ضمن تحلیل دستاوردهای نظری هابرماس در دوره اول، تلقی معرفت شناختی او در مورد علوم انسانیرا تبیین میکند.
جامعه شناسی
سیاوش قلی پور؛ نادر امیری؛ زیبا احمدی
چکیده
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون ...
بیشتر
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون اهالی در زندگی روزمره سبب نوعی «فضاسازی اجتماعی» پیرامون محله شده است که ایماژههای متعددی آن را پشتیبانی میکنند. 1. مواجهه جعفرآبادیها با لاتها در ابتدای شکلگیری محله سبب برساخت اسطوره-فضای «تهور» و «شجاعت» در محله شد؛ 2. نزاعهای دسته جمعی مکرر به مرور مفهوم «خشونت» را نیز بدان اضافه کرد. 3. کمبود فضاهای عمومی به همراه کوچه نشینی زنان، سبب ظهور ایماژه «روستایی» در محله شد. 4. در چهار دهۀ اخیر اقتصاد پویا و خودبنیادی در حوزۀ ضایعات، فروش دام و فروش مرغ در محله پا گرفتند که به لحاظ ریختشناسی چهره محله را نازیبا کردند. بنابراین به مرور معانیِ محلۀ «خودبنیاد و پویا»، «آشفتگی منظر»، مردمان «سختکوش» و «خدمات ارزان و در دسترس» و «بهداشت ناکافی» در برخی معابر تجاری نیز به شبکه معانی قبلی اضافه گردید.
مطالعات فرهنگی
محمدسعید ذکایی؛ سیمین ویسی
چکیده
چکیده:مجال ابرازگری در فضای مجازی همزمان فرصتهایی را برای برابری و قدرتبخشی و نیز انقیاد زنان بهوجود آورده است. مقالۀ حاضر با استفاده از روشهای تحلیل متنی در فضای مجازی بهدنبال فهم نوع مواجهه و گفتگوی کاربران ایرانی نسبت به مقولۀ زیبایی و آثار فرهنگ دیجیتال بر درک و نمایش آن است. یافتهها در مجموع بیانگر غلبه نگرشهای ...
بیشتر
چکیده:مجال ابرازگری در فضای مجازی همزمان فرصتهایی را برای برابری و قدرتبخشی و نیز انقیاد زنان بهوجود آورده است. مقالۀ حاضر با استفاده از روشهای تحلیل متنی در فضای مجازی بهدنبال فهم نوع مواجهه و گفتگوی کاربران ایرانی نسبت به مقولۀ زیبایی و آثار فرهنگ دیجیتال بر درک و نمایش آن است. یافتهها در مجموع بیانگر غلبه نگرشهای فردگرایانۀ کاربران نسبت به بدن خویش است. با این حال اهمیت تمایز در جامعۀ ایرانی و نیز استانداردهای زیبایی تحمیلشده از طرف خانواده و محیط کار (فشار و رقابت ناشی از تنگنای ازدواج و نیز فضای شرکتهای خصوصی)، زنان ایرانی را متمایل به کلیشههای زیبایی ساخته است. ارائۀ مداوم محصولات جدیدتری برای تکمیل زیبایی و نیز نداشتن سرمایۀ مادی کافی برای ایجاد سرمایۀ فرهنگی جسمانی سبب اضطراب مداوم و بسط علاقه به زیبایی شده است؛ مردان، قومیتها و حتی افرادی که دچار نقصهایی هستند نیز میتوانند خود را زیبا بدانند، اما همچنان مخرج مشترک زیبایی، ارزشهای طبقۀ متوسط و تبلیغ الگوهای آن توسط فرهنگ مصرفی مسلط غربی صورت میگیرد. در فضای مجازی ایرانی، مصرف آشکار و فزایندۀ زیبایی و یا مقاومت در برابر آن در هم تنیدهاند و انواع هویتی متناقضی را بوجود آورده است.واژگان کلیدی: زیبایی، سرمایۀ زیبایی، زیبایی استاندارد، اضطراب زیبایی، دموکراسی زیبایی، بریکولاژهای زیبایی
جامعه شناسی
روح الله اسلامی؛ علی انتظاری
چکیده
چکیدهاز خلال مطالعه زمینه اجتماعی تکوین نظام حقوق جدید ایران و تلاش برای کاربست رویکرد جامعهشناسی حقوق دورکیم، این درک نظری آشکار میشود که بیان مسأله اجتماعی قانون در ایران با تاکید بر مفهوم آنومی و تلقی از وضعیت چونان آسیب و بیماری با رویکرد نظری دورکیم نسبت به حقوق ناسازگار است. در مقاله حاضر برای عبور از این ناسازگاری نظری، ...
بیشتر
چکیدهاز خلال مطالعه زمینه اجتماعی تکوین نظام حقوق جدید ایران و تلاش برای کاربست رویکرد جامعهشناسی حقوق دورکیم، این درک نظری آشکار میشود که بیان مسأله اجتماعی قانون در ایران با تاکید بر مفهوم آنومی و تلقی از وضعیت چونان آسیب و بیماری با رویکرد نظری دورکیم نسبت به حقوق ناسازگار است. در مقاله حاضر برای عبور از این ناسازگاری نظری، ضمن معرفی قواعد تشخیص بیماری و سلامت اجتماع نزد دورکیم، برای ارزیابی وضعیت از منظر جامعهشناسی حقوق سه معیار شناسایی میشود: 1) میزانی از عدم رعایت قانون، بهنجار و نیز ضروری و سودمند است؛ 2) دولت در وضع قانون، کارگزار وجدان جمعی است و وضع قانون برآمده از وجدان جمعی بهنجار است؛ و 3) قواعد هنجاری در وجدان جمعی بههمپیوسته است و پیوند قانون وضعی با دیگر قواعد هنجاری در منظومه نظارت اجتماعی بهنجار است. سپس به روش تحلیل مضمون، تحقیقات پیشین مرتبط با رعایت قانون در ایران، و همچنین تحقیقات پیشین مرتبط با تغییرات زمینه اجتماعی قانون بررسی شده و مشاهده میشود که وجود انواع سهگانه عدم رعایت قانون وضعی را نمیتوان نابهنجار دانست. پس اگر شواهد عدم رعایت قانون را چونان نشانه سلامت اجتماع تفسیر کنیم آنگاه میتوان با شناسایی عوامل مؤثر بر بروز هر کدام از انواع عدم رعایت قانون، ضمن عبور از بیان عوامل کلی (به عنوان مثال دستهبندی رایج عوامل پنجگانه فردی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) پیشنهادها و توصیههای سیاستی مشخص برای اصلاح قانون مشخص به قانونگذاران ارائه داد. دستاورد این مقاله مسیری است که با نشان دادن وضعیت سلامت اجتماع برای انجام مطالعات تجربی جامعهشناسی حقوق ایران در آینده هموار شده است و از این طریق میتوانیم بیماریهای احتمالی را تشخیص داده و برای درمان آنها بکوشیم.واژههای کلیدی: رعایت قانون، بیهنجاری، نظارت اجتماعی، سلامت اجتماع، و جامعهشناسی حقوق.
جامعه شناسی
احمد رضا (سمکو) برزیده؛ محمد تقی کرمی؛ محمد ملاعباسی
چکیده
این پژوهش به بررسی چرخش در نظم حقوقی ایران در دورة صفویه میپردازد؛ دورهای که در آن، مرجعیت حقوقی از ساختار سلطانی و دیوانی به سوی نظمی فقاهتی و فقهمحور منتقل شد. برخلاف رویکردهای توصیفی یا تکعاملی که این تحول را صرفاً ناشی از پیوند میان دولت صفوی و علمای شیعه دانستهاند، این تحقیق با اتکا به چارچوب مفهومی تلفیقی، شامل نظریه ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی چرخش در نظم حقوقی ایران در دورة صفویه میپردازد؛ دورهای که در آن، مرجعیت حقوقی از ساختار سلطانی و دیوانی به سوی نظمی فقاهتی و فقهمحور منتقل شد. برخلاف رویکردهای توصیفی یا تکعاملی که این تحول را صرفاً ناشی از پیوند میان دولت صفوی و علمای شیعه دانستهاند، این تحقیق با اتکا به چارچوب مفهومی تلفیقی، شامل نظریه قواعد ثانویه هربرت هارت، تحلیل مشروعیت در اندیشه ماکس وبر، و نظریه میدان حقوقی پیر بوردیو، میکوشد این دگرگونی را بهمثابه بازآرایی نیروهای اجتماعی، نهادهای حقوقی، و سازوکارهای مشروعیت تحلیل کند. تحلیل منابع تاریخی، فرمانهای سلطنتی و ساختار نهادی دوره صفوی نشان میدهد که این چرخش، نتیجه انتقال تدریجی سرمایه نمادین و اقتدار حقوقی از سلطنت به فقه اجتهادی بوده و در نهایت، به تثبیت الگویی از نظم حقوقی انجامید که آثار آن در نظام حقوقی معاصر ایران نیز قابل پیگیری است. این پژوهش با صورتبندی مسئله در سطح قواعد، مشروعیت و میدان، تبیینی چندساحتی از این تحول ارائه میکند و از این طریق، فراتر از مطالعات پیشین به فهم ریشههای تاریخی نهاد فقه در قانون رسمی ایران یاری میرساند.