محمدتقی کرمی
چکیده
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای ...
بیشتر
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای رسمی و مردانه از این آیین است. پژوهش پیشرو، با هدف فهم تجربهی زنان زائر، یافتههای بهدستآمده از گفتوگوهای نیمساخت یافتهی عمیق با 25 زن 22-68 ساله در موکبهای مسیر پیادهروی را به روش تحلیل مضمونی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه یافتهها نشان میدهد که زن زائر ذیل پنج مضمون ملال روزمره و رهایی از دلزدگیهای زندگی مدرن، لذت رنج مقدس و خودخواسته، حافظهی تاریخی جنگ و سیالیت معنای بدن، از سوژگی زنانه در تاریخ تا گذر از ابژگی روزمره و اشراق معنوی زائر و تغییر رفتار از خودخواهانه و عادتی به دگرخواهانه، در فرایند سوژگی زنانه به ساخت خود فردیاش در قالب فردیتی چندپاره میپردازد. زن زائر با شبیهسازی تجربهی خود در راهپیمایی اربعین با رویداد مصیبتبار عاشورا و وقایع پسازآن، در فرایند دوگانهی ساختشکنی/ ساخت دوبارهی خود، با بازاندیشی انتقادی از استریوتیپهای جنسیتی برساخت شده در گفتمان رسمی جامعهی ایرانی، خود زنانهاش را در قالب تصویر سوژهای فعال باز مینمایاند.
مهیار محبی میمندی؛ محمد ساسانی پور
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی مهمترین عوامل ظهور و همهگیری بیماریهای عفونی نوپدید همچون کووید-19 و ارتباط آنها با مدرنیزاسیون و جهانیشدن بر اساس مفاهیم ارائهشده در دیدگاه جامعهشناسی جامعه مخاطرهآمیز ایرلیش بک و دیدگاه جمعیتشناختی گذار سلامتی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد موجود است. بر اساس یافتههای این ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی مهمترین عوامل ظهور و همهگیری بیماریهای عفونی نوپدید همچون کووید-19 و ارتباط آنها با مدرنیزاسیون و جهانیشدن بر اساس مفاهیم ارائهشده در دیدگاه جامعهشناسی جامعه مخاطرهآمیز ایرلیش بک و دیدگاه جمعیتشناختی گذار سلامتی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد موجود است. بر اساس یافتههای این تحقیق، مهمترین دلیل ظهور بیماریهای عفونی نوپدید، تغییرات زیستمحیطی (تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین و جنگلزدایی) است که به مداخلات انسان در طبیعت مربوط است. شهرنشینی، ازدحام در شهرها و آلودگی هوا، افزایش مهاجرت و رشد تحرکات مکانی از مهمترین عوامل همهگیری و جهانگیر شدن بیماریهایی همچون کووید-19 است. همه این علل و عوامل با مدرنیزاسیون، جهانیشدن و مخاطرات ناشی از آن در ارتباط است. از سوی دیگر، نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و جغرافیایی نیز نقش مهمی در تداوم حضور اپیدمی کووید-19 در درون و بین کشورها بهویژه در کشورهای با درآمد متوسط مانند ایران دارد. این نابرابریها بهویژه پس از کشف واکسن نمود بیشتری داشته است؛ بنابراین ظهور، شیوع جهانی و تفاوتهای بین کشورها در این زمینه با استفاده از دیدگاههای جامعه مخاطرهآمیز و گذار سلامت، قابل توضیح و تبیین است.
محمد نژادایران؛ روژان حسام قاضی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقد نظریه مدرنیته ایرانی علی میرسپاسی به عنوان یکی از تحلیلهای مهمی است که درخصوص مواجهه ایرانیان با مدرنیته انجام شده و در آن سعی شده تا الگوهای چندگانه از مدرنیته به عنوان یک نظریه جدید ارائه شود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی - انتقادی میخواهد ضمن تحلیل شاخصههای اصلی نظریه مدرنیته ایرانی به ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقد نظریه مدرنیته ایرانی علی میرسپاسی به عنوان یکی از تحلیلهای مهمی است که درخصوص مواجهه ایرانیان با مدرنیته انجام شده و در آن سعی شده تا الگوهای چندگانه از مدرنیته به عنوان یک نظریه جدید ارائه شود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی - انتقادی میخواهد ضمن تحلیل شاخصههای اصلی نظریه مدرنیته ایرانی به ارزیابی و نقد سویههای انتقادی و ایجابی آن در بررسی تحولات ایران معاصر بپردازد. توجه به کاستیهای تحلیل وی شامل توجه صرفش به جنبههای فکری و فرهنگی مدرنیته ایرانی و عدم توجه به جنبههای ساختاری و نهادی موثر در تکوین این پدیده و همچنین تاکید شدید به نقش روشنفکران درترویج اسلام سیاسی و عدم توجه به نقش نیروها و نهادهای سنتی در انقلاب اسلامی و نقد سویههای ایجابی الگوی پیشنهادی وی که مبتنی بر تنوع در تجربههای فرهنگی و تاریخی از مدرنیته و تلاش برای ترسیم سیمای غیراروپامحور از آن است از مهمترین یافتههای این پژوهش است. نتیجه کلی این پژوهش نشانگر آن است که نظریه مدرنیته ایرانی ضمن ارائه رویکرد و چشماندازی جدید به مطالعه تاریخ معاصر ایران برخی از ابعاد مهم آن را نادیده و همین امر هم ضرورت ارائه پژوهشهای جدیدتر نمایان میسازد.
محمد حسین پناهی؛ آتنا کامل قالیباف
چکیده
در این پژوهش به بررسی راهبرد مشارکت سیاسی در میان کنشگران چهار حوزه معلمی، دانشجویی، زنان و کارگری پرداختیم. سؤال محوری این است که کنشگران چه راهبردهایی را برای دستیابی به مطالباتشان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش میگیرند. بدین منظور از نظریات دموکراتیکسازی و انعطافپذیری اقتدارگرایی سود بردیم. برای جمعآوری دادههای ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی راهبرد مشارکت سیاسی در میان کنشگران چهار حوزه معلمی، دانشجویی، زنان و کارگری پرداختیم. سؤال محوری این است که کنشگران چه راهبردهایی را برای دستیابی به مطالباتشان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش میگیرند. بدین منظور از نظریات دموکراتیکسازی و انعطافپذیری اقتدارگرایی سود بردیم. برای جمعآوری دادههای تحقیق، از روش کیفی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 22 نفر از فعالان چهار حوزه منتخب استفاده کردیم و با کمک تحلیل محتوای تماتیک به تجزیهوتحلیل مصاحبهها پرداختیم. یافتههای پژوهش نشان میدهند کنشگران از چهار راهبرد 1- روابط حسنه یا تعامل با حاکمیت، 2- مقاومت در برابر حاکمیت، 3- بازسازی درونی پس از وقوع سرکوب و 4- ائتلاف استفاده میکنند. کنشگران گاه بهطور همزمان و ترکیبی چند راهبرد را بکار میگیرند و یا در طول زمان، راهبردهای متفاوت را در مقاطع زمانی مختلف تجربه میکنند. نتایج حاکی از آن است که تشکلها ابتدا مذاکره با مسئولان را آزمون میکنند، سپس مسیر اشکال غیررسمی کنشگری را طی میکنند که هزینهبرند. بالا رفتن هزینه، کنشگران را وادار به پنهانکاری فعالیتهایشان میکند. درواقع کنشگران در زمانهای که فرصت سیاسی برای فعالیت وجود دارد از آن بهره میبرند و در زمانهی عسرت و انسداد فضای سیاسی میان کنشهای رسمی و غیررسمی جابه جا میشوند.
محمدحسین شریفی ساعی؛ تقی آزاد ارمکی
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال آن است که با تابیدن نوری به زوایای تاریخ جنسیت در جامعه ایرانی، به تصویر دقیقتری از «وضعیت زنان و خانواده در دوران قاجار» دست یابد. مطالعه حاضر بر اساس تحلیل مضامین موجود در منابع و اسناد تاریخی انجامگرفته است. در این راستا، مجموعهای از سفرنامه ها، خاطرات، نشریات و اسناد تاریخی، مورد ارزیابی و تحلیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال آن است که با تابیدن نوری به زوایای تاریخ جنسیت در جامعه ایرانی، به تصویر دقیقتری از «وضعیت زنان و خانواده در دوران قاجار» دست یابد. مطالعه حاضر بر اساس تحلیل مضامین موجود در منابع و اسناد تاریخی انجامگرفته است. در این راستا، مجموعهای از سفرنامه ها، خاطرات، نشریات و اسناد تاریخی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که زنان در عصر قاجار، از کمترین حقوق اجتماعی برخوردار بودند. آنها نه اختیاری برای ازدواج داشتند و نه توانی برای طلاق؛ نه آمدنشان به خانه شوهر با اراده خویشتن بود و نه رفتنشان به تصمیم خویش. همه زنان را در خیابان به یکشکل کرده بودند؛ همگی چادربهسر و روبنده بهصورت داشتند. نه انتخاب پوشش در بیرون خانه به اختیار آنها بود و نه کار و کوشش در درون خانه امانشان میداد. بردن نامشان ممنوع بود و «ضعیفه» خطابشان میکردند. نه نامی از آنها برده میشد و نه مقامی به آنها سپرده میشد. بیشتر، کالای جنسی بودند در دست مردان و بستری برای تولید فرزندان. گویی شهروندانی درجه دوم بودند در تاریخ ایران. در کودکی ازدواج میکردند و در جوانی پیر میشدند. هنوز کودکی نکرده، مادر میشدند و هنوز جوانی را ندیده، فرتوت میشدند. عمرشان کوتاه بود و بختشان سیاه. بهواقع دوره قاجار بر وفق زنان نبود؛ عصر، عصر پدرسالاری بود و سلطه مردانه، همه عرصه های زندگی آنان را درنوردیده بود.
حمزه نوذری
چکیده
نظریه انتخاب عقلانیِ علم اقتصاد در تحلیل کنش اقتصادی با دو مشکل اساسی مواجهه است. مشکل اعتبار، یعنی تأیید تجربی اصول بنیادین آن و مشکل موضوعیت، یعنی توان و ظرفیت توجه همزمان به عوامل اجتماعی و ذهنی کنشگر. سنتهای مختلف جامعهشناسی تلاش کردهاند برای پر کردن حفرههای آن دیدگاه متفاوتی برای تحلیل کنش اقتصادی ارائه کنند اما این ...
بیشتر
نظریه انتخاب عقلانیِ علم اقتصاد در تحلیل کنش اقتصادی با دو مشکل اساسی مواجهه است. مشکل اعتبار، یعنی تأیید تجربی اصول بنیادین آن و مشکل موضوعیت، یعنی توان و ظرفیت توجه همزمان به عوامل اجتماعی و ذهنی کنشگر. سنتهای مختلف جامعهشناسی تلاش کردهاند برای پر کردن حفرههای آن دیدگاه متفاوتی برای تحلیل کنش اقتصادی ارائه کنند اما این رویکردهای جامعهشناختی در سطح تحلیلی متفاوتی با نظریه انتخاب عقلانی کنش اقتصادی را توضیح دادهاند بنابراین نتوانستهاند بدیل مناسبی برای آن باشند. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا جامعهشناسی اقتصادی میتواند سطح تحلیل علی نزدیکتری با آنچه نظریه انتخاب عقلانی اشاره دارد، ارائه کند که همزمان به عوامل اجتماعی و ذهنیت کنشگر، محاسبهگری و روتینها توجه کند؟ مبانی نظری این پژوهش رویکرد رابطهگرایی و نحوه تعامل کنش و ساختار موقعیت، ذهنیت حسابگرانه و روالها است. روش پژوهش اسنادی و مبتنی بر تفسیر و مرور انتقادی متون دستاول جامعهشناسی است تا نحوه مواجهه نظری سنت جامعهشناسی با نظریه انتخاب عقلانی و امکان بدیل مناسب برای آن روشن شود. دو مفهوم دلایل عملی و روالها در نظریه بوردیو و شوتس در دو سنت فکری متفاوت میتوانند توضیح جامعهشناختی مناسبی برای کنش اقتصادی در مقابل نظریه انتخاب عقلانی ارائه کنند که در این میان نظریه شوتس به جهت توجه همزمان به رفتار حسابگرانه و عادات در توضیح کنش اقتصادی بدیل مناسبی است.
هادی زینی ملک آباد؛ محمدرضا حسنی
چکیده
واکاوی ارتباط دانشهای مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، بهخصوص برای دانشهایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بینرشتهای میسر نیست، فراهم میسازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهرهگیری درست از دانش علوم اجتماعی میتواند در تبیین متون دینی که ساختار ...
بیشتر
واکاوی ارتباط دانشهای مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، بهخصوص برای دانشهایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بینرشتهای میسر نیست، فراهم میسازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهرهگیری درست از دانش علوم اجتماعی میتواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقشآفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافتهای زبانشناختی تحلیل میشود تا غیرمستقیم راه را بهخصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسیها نشان میدهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم همزمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشتسر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبانشناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبانشناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیلهای اجتماعی بازگشود. با انقلاب روششناختی در زبانشناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش بهخصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبانشناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آنها نشان داده میشود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، میتوان به تحلیل برونمتنی دانشهایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.