حسن سرایی؛ ابوالفضل فتحآبادی
چکیده
برخی اندیشمندان برای تبیین شکلگیری حکومت صفوی بر نقش عصبیت قبیلهای و برخی دیگر بر نقش عصبیت دینی تأکید کردهاند و درواقع، هیچکدام به همنشینی و همافزایی فرایندی عوامل مزبور در تشکیل این حکومت توجه نداشتهاند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این بوده است که بر اساس آراء سیاسی ابنخلدون و با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از ...
بیشتر
برخی اندیشمندان برای تبیین شکلگیری حکومت صفوی بر نقش عصبیت قبیلهای و برخی دیگر بر نقش عصبیت دینی تأکید کردهاند و درواقع، هیچکدام به همنشینی و همافزایی فرایندی عوامل مزبور در تشکیل این حکومت توجه نداشتهاند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این بوده است که بر اساس آراء سیاسی ابنخلدون و با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش اسنادی و مطالعه متون تاریخی مرتبط با موضوع پژوهش، فرایند همنشینی و همافزایی هر دو نوع عصبیت را در تشکیل حکومت صفوی آشکار کند. یافتههای پژوهش نشان میدهند که شاه اسماعیل با بهرهگیری از ولایت صوفیانه، موجبات همنشینی سه عامل عصبیت قبیلهای درون هر یک از قبایل، عصبیت دینی درون هر یک از قبایل و عصبیت دینی میان همه قبایل را فراهم آورده و بر همین اساس، میان قبایل مختلف تحت امر خود اتحاد و انسجام ایجاد کرده و با استفاده از قدرت مضاعف این قبایل که محصول همنشینی و همافزایی پیوندهای دینی با پیوندهای قومی بوده، با پیروزی بر سایر مدعیان قدرت موفق به تشکیل حکومت صفوی شده است؛ بنابراین، در تشکیل حکومت صفوی هر دو نوع عصبیت، البته با تقدم عصبیت دینی بر عصبیت قبیلهای، دارای نقش و جایگاه بودهاند.
یاسر رستگار؛ سیما هادی
چکیده
در جوامع چندفرهنگی، تقابلهای هویتی و بهویژه دوگانهی بومی-غیربومی، منبعی هویتبخش ایجاد کرده و چالشها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعهی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانهی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالتهای آن را آشکار سازد. مطالعهی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد ...
بیشتر
در جوامع چندفرهنگی، تقابلهای هویتی و بهویژه دوگانهی بومی-غیربومی، منبعی هویتبخش ایجاد کرده و چالشها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعهی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانهی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالتهای آن را آشکار سازد. مطالعهی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد نظریه زمینهای انجامگرفته است. دادههای میدانی با بهکارگیری نمونهگیری هدفمند-نظری و طی مصاحبه با 23 نفر از ساکنین بومی این شهر که حداقل سه نسل در این شهر زندگی کردهاند، بهدستآمده و درنهایت بر اساس کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین تحلیل شده است. یافتههای میدانی حاکی از آن است که درک ساکنان بومی شهر بندرعباس از ساکنان غیربومی، امری ذاتی نیست بلکه مبتنی بر تجربهی زیستهی کنشگران و تعاملات اجتماعی آنها با یکدیگر شکل گرفته است. مشارکتکنندگان میدان مطالعه، بهواسطهی حضور و زندگی در سرزمین اجدادی خود، هویت بومی مییابند اما غیربومی را بهمثابه دیگری معضلهدار، تفسیر میکنند چراکه منافع اقتصادی و همچنین ارزشهای فرهنگی خود را تا حدی ازدسترفته تلقی میکنند. پیامد این تفسیر، تقویت پیوستگی و انسجام درون گروه و افزایش نوعی قوممداری است که میتواند به تخریب سرمایهی اجتماعی منجر شود.
فردین محمدی؛ محسن نوغانی؛ مهدی کرمانی
چکیده
در یک دهه اخیر، پژوهشگران ایرانیِ حوزه جامعهشناسی و مدیریت، از نظریه زمینهای به شکل گستردهای در تحقیقات خود بهره گرفتهاند. با توجه به ویژگیهای خاص این روششناسی، مسأله اساسی تحقیق حاضر آن است که پژوهشهای جامعه-شناختی و مدیریتی مبتنی بر نظریه زمینهای از چه نقاط ضعف و قوّتی برخوردارند؟ جهت پاسخ به مسأله تحقیق، از ...
بیشتر
در یک دهه اخیر، پژوهشگران ایرانیِ حوزه جامعهشناسی و مدیریت، از نظریه زمینهای به شکل گستردهای در تحقیقات خود بهره گرفتهاند. با توجه به ویژگیهای خاص این روششناسی، مسأله اساسی تحقیق حاضر آن است که پژوهشهای جامعه-شناختی و مدیریتی مبتنی بر نظریه زمینهای از چه نقاط ضعف و قوّتی برخوردارند؟ جهت پاسخ به مسأله تحقیق، از فراروش و تکنیک مرورنظاممند بهره گرفته شد. جمعیتهای موردمطالعه شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی 1395 تا 1397 در مجلات علمی-پژوهشی داخلی منتشر شدهاند که با توجه به تمرکز مسأله تحقیق بر نقد و بررسی روششناسی نظریه زمینهای مبتنی بر رویکرد استراوس و کوربین، در مرحله گزینش منابع 36 مقاله انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که تحقیقات مذکور در زمینه معیارهای «صورتمسأله تحقیق، تدوین سؤالات جزئی، جامعه موردمطالعه، تشریح مراحل تحلیل دادهها در بخش یافتهها، همزمانی گردآوری و تحلیل دادهها، تکنیک ساخت مقوله، تکنیک تشخیص ابعاد مقوله، تکنیک انتخاب عناوین، تکنیک انتخاب مقوله هسته، اعتباریابی، مقایسه با سایر نظریهها و حساسیت نظری» با مشکلات اساسی مواجه هستند. این مشکلات را میتوان در پنج دسته چالشهای تکنیکی، شکاف نظریه و روش، تحریف هدف، عدم معرفت کامل به مبانی نظریه زمینهای و چالش پارادایمی طبقهبندی کرد.
مهدخت قربانی؛ علیرضا شجاعی زند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابیِ کیفیِ آموزش جامعهشناسی، تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران از دریچهی تجربهی زیستهی کنشگران اصلی آن (دانشجو و استاد)، توصیفی از آن ارائه داده و مقدمهای برای بررسی نقاط ضعف و قوت مقولهی آموزشِ رشتهی جامعهشناسی در ایران باشد. در این تحقیق با تکیه بر مفروضاتِ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابیِ کیفیِ آموزش جامعهشناسی، تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران از دریچهی تجربهی زیستهی کنشگران اصلی آن (دانشجو و استاد)، توصیفی از آن ارائه داده و مقدمهای برای بررسی نقاط ضعف و قوت مقولهی آموزشِ رشتهی جامعهشناسی در ایران باشد. در این تحقیق با تکیه بر مفروضاتِ رویکرد پدیدارشناسی، آموزش بهعنوان یک پدیدار برای محقق و کنشگرانِ درگیر فرایند آموزش آشکارشده و محققین تلاش داشته با تکیهبر تجربیات زیستهی این کنشگران، توصیفی از وضعیت آموزش جامعهشناسی به دست دهند تا درنهایت بتوان با تکیهبر توصیفها و واکاوی خلأهای موجود در آموزش، به درکی بهتر از وضعیت جامعهشناسی در ایران نائل شد. روش نمونهگیری، نظریه زمینهای است. جامعهی آماری شامل دانشجویان جامعهشناسی (کارشناسیارشد و دکتری) و اساتید جامعهشناسی است که با معیار اشباع نظری در نمونهگیری به پانزده دانشجو و هفت استاد رسیدیم. نتایج توصیفی پژوهش نشان از وجود موارد زیر در وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران میدهد: نحیف بودن بینش جامعهشناختی، انباشت مقالاتِ علمی، شکل نگرفتنِ حوزه عمومی، بیاعتمادی به دانشگاه، مقتضیات محدود کنش دانشجو-استاد در بستر جامعه داخلی و بینالمللی، شیءوارگی علمی، عدم تفکیکِ ساختاری دانشگاه و دولت، عدمِ وجود پارادایم مشخص پژوهشی نظری، عدم استقلالِ دانشگاه از فضایِ امنیتی.
رابعه علی؛ سعیده امینی؛ احمد غیاثوند
چکیده
در این پژوهش کوشیدهایم تا با استفاده از آراء اندیشمندانی چون ویلیام دیویس، سارا احمد و سام بینکلی در باب گسترش درک و تلقی جدیدی از خوشبختی و به روش تحلیل گفتمان فرکلاف، ویژگیهای گفتمان خوشبختی در ایران را بررسی نماییم. ازاینرو، شمارههای مختلف نشریهی موفقیت در سیسال گذشته را در سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی ...
بیشتر
در این پژوهش کوشیدهایم تا با استفاده از آراء اندیشمندانی چون ویلیام دیویس، سارا احمد و سام بینکلی در باب گسترش درک و تلقی جدیدی از خوشبختی و به روش تحلیل گفتمان فرکلاف، ویژگیهای گفتمان خوشبختی در ایران را بررسی نماییم. ازاینرو، شمارههای مختلف نشریهی موفقیت در سیسال گذشته را در سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار دادیم. در سطح توصیف، دریافتیم که واژگان و مفاهیم پرکاربردی مانند «خوشبختی»، «موفقیت»، «استرس»، «آرامش» و مانند آن در دوستهی مثبت/ منفی بهکار میروند. همچنین از استعارههایی چون «راز»، «گام»، «راه» و مانند آن در این متون که ساختی یکطرفه و موعظهگون دارند، استفاده میشود. در سطح تفسیر، به این نتیجه رسیدیم که انسان در این گفتمان به ذهن و انرژی، فروکاسته شده و نسبت میان او و جهان از خلال ترکیب منحصربهفردی از گفتمانهای علمی مانند روانشناسی و فیزیک همراه با رویکردی شبه دینی – عرفانی توضیح داده میشود. در سطح تبیین نیز، گسترش اقتصاد مبتنی بر بازار و رشد طبقهی متوسط از یک سو و عالم-گیرشدنِ مدرنیته و به تبع آن پیداییِ «خود» در معنای مدرن آن و «نظامهای تخصصی» را بهعنوان علل اصلی رواج این گفتمان در ایران یافتیم.
سیده مرجان طباطبایی؛ فاروق امین مظفری؛ محمد عباس زاده؛ صمد صباغ
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان ...
بیشتر
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان هژمونیک حاکم، محلهای نزاع میان این دو گفتمان، دالهای شناور و چگونگی برجستهسازی و حاشیهرانی این گفتمان مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که شاکله اصلی گفتمان فمینیسم شامل پنج نقطه گسست است که در هر یک از این نقاط گسست ما شاهد مفصلبندی جدیدی حول دالهای مرکزی؛ مشارکت اقتصادی زنان، نواندیشی دینی، حقوق بشر، دینداری سکولار و اتئلاف بین جنبشی هستیم. در اغلب دوران تخاصم اصلی گفتمان فمینیسم با گفتمان عمومیتیافته بر سر قوانین نابرابر جنسیتی است. این مسأله در پی فهم جدید و متفاوت گفتمان فمینیسم از زنانگی نسبت به گفتمان هژمونیک شکل گرفت. تخاصم دو گفتمان فوق، در آخرین دوره تا جایی پیش رفت که منجر به حرکت گفتمان فمینیسم از یک گفتمان دموکراتیک به سمت یک گفتمان پوپولار شد.
علی خورسندنژاد؛ حسن چاوشیان؛ آرش حیدری؛ حمید عباداللهی چنذانق
چکیده
«کودکی» پدیدهای مدرن است که کمتر مورد کاوش تاریخی-جامعهشناختی قرار گرفتهاست. در دیدگاه غالب، کودک درون دستگاهی روانشناختی تعریف میشود و موجودی معصوم، آسیبپذیر و نیازمند حمایت است. این شکل برساخت کودک به شیوهای درونماندگار، تجربههای متفاوت دیگری از کودکی را خلق و طرد میکند؛ اما کودکی موجودیتی یکپارچه نیست و نباید ...
بیشتر
«کودکی» پدیدهای مدرن است که کمتر مورد کاوش تاریخی-جامعهشناختی قرار گرفتهاست. در دیدگاه غالب، کودک درون دستگاهی روانشناختی تعریف میشود و موجودی معصوم، آسیبپذیر و نیازمند حمایت است. این شکل برساخت کودک به شیوهای درونماندگار، تجربههای متفاوت دیگری از کودکی را خلق و طرد میکند؛ اما کودکی موجودیتی یکپارچه نیست و نباید از دریچه معیارهای برساختهی آن به تمامی تجربههای متکثر اجتماعیاش معنا بخشید. در این مقاله تلاش کردیم با رویکردی تاریخی، یکی از این کودکیهای مطرود را برجسته کنیم و از خلال آن به بررسی زمینههای پیدایش دارالتادیب بهعنوان نخستین فضای اختصاصی حبس کیفری کودکان بپردازیم. بدین منظور از ملاحظات نظری و مفروضات روششناختی تبارشناسی و دیرینهشناسی فوکویی بهره برده و تلاش کردیم با بررسی اسناد تاریخی، روایت بدیعی از تجربهی کودکی در ایران برسازیم. نتایج نشان میدهد ادراک کودکی در عصر پهلوی اول بر مبنای «کودک نیازمند تربیت» بود و کودکان مجرم در این دوران با شکلی از آسیبشناسی تربیتی بازنمایی میشدند. سوژهای که در این گفتمان مورد تأدیب قرار میگرفت «طفل بدذات» بود که با تغییرات تاریخی پیشآمده، بدل به «طفل بزهکار» شد. ایدئولوژی حمایت در همدستی با گفتمان روانشناسیْ کودک را همچون موجودی آسیبپذیر تولید میکردند و دارالتادیب در نتیجهی چنین فرآیندی تجلی فضایی یافت.