جامعه شناسی
الهه آب نیکی؛ احمد غیاثوند
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تغییرات سبک زندگی شهروندان تهرانی بود. روش تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 15 سال شهر تهران در سال 1402 بوده اند که با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، 404 نفر از آنان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده و از روش اعتبار صوری و ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تغییرات سبک زندگی شهروندان تهرانی بود. روش تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 15 سال شهر تهران در سال 1402 بوده اند که با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، 404 نفر از آنان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده و از روش اعتبار صوری و منطقی و آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش اعتبار و پایایی معرف ها استفاده شد. بر مبنای یافتههای پژوهش، بیشترین تغییرات مربوط به مؤلفههای «دوری از دورهمی» با میانگین تفاوت 418/0 منفی و نیز «هراس پاندمیک» با میانگین تفاوت 413/0 میباشد؛ البته «پزشکی شدن زندگی» با میانگین تفاوت 114/0 و «احساس رهاشدگی» با میانگین 096/0 در عین معناداری، تغییرات کمی را نشان میدهند. در آخر این تغییرات در سه بعد محوری: هراس مفصلبندیشده، مراقبت شبکهای و رشد کنشگری اجتماعی استخراج شده است. بر مبنای بعد هراس مفصلبندیشده، احساس رهاشدگی و هراس پاندمیک تبدیل به بخش بنیادی سبک زندگی شهروندان تهرانی شده است. بر مبنای بعد مراقبتِ شبکهای، پزشکیشدن زندگی، دوری از دورهمی، مجازیشدن زیستِ اجتماعی و خودمراقبتی جسمی، و بر مبنای بعد رشد کنشگری اجتماعی، حساسیتِ زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی تبدیل به بخشهای کلیدی سبک زندگی نوین شهروندان تهرانی شدهاند.
جامعه شناسی
سیاوش قلی پور؛ نادر امیری؛ زیبا احمدی
چکیده
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون ...
بیشتر
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون اهالی در زندگی روزمره سبب نوعی «فضاسازی اجتماعی» پیرامون محله شده است که ایماژههای متعددی آن را پشتیبانی میکنند. 1. مواجهه جعفرآبادیها با لاتها در ابتدای شکلگیری محله سبب برساخت اسطوره-فضای «تهور» و «شجاعت» در محله شد؛ 2. نزاعهای دسته جمعی مکرر به مرور مفهوم «خشونت» را نیز بدان اضافه کرد. 3. کمبود فضاهای عمومی به همراه کوچه نشینی زنان، سبب ظهور ایماژه «روستایی» در محله شد. 4. در چهار دهۀ اخیر اقتصاد پویا و خودبنیادی در حوزۀ ضایعات، فروش دام و فروش مرغ در محله پا گرفتند که به لحاظ ریختشناسی چهره محله را نازیبا کردند. بنابراین به مرور معانیِ محلۀ «خودبنیاد و پویا»، «آشفتگی منظر»، مردمان «سختکوش» و «خدمات ارزان و در دسترس» و «بهداشت ناکافی» در برخی معابر تجاری نیز به شبکه معانی قبلی اضافه گردید.
جامعه شناسی
فاطمه نامیان؛ محمد امیرپناهی
چکیده
تاکنون پژوهشهای متعددی در ارتباط با احساس امنیت اجتماعی به انجام رسیده است؛ اما یافتههای بهدستآمده در این حوزه پراکنده، منفرد، متنوع و بدون ارتباط باهم است.به علاوه بسیاری از مطالعات تنها به یک یا دو عامل مؤثر بر احساس امنیت پرداختهاند و عوامل دیگر را نادیده گرفتهاند. نظر به اهمیت چنین مسئلهای بهمنظور جمعبندی و ...
بیشتر
تاکنون پژوهشهای متعددی در ارتباط با احساس امنیت اجتماعی به انجام رسیده است؛ اما یافتههای بهدستآمده در این حوزه پراکنده، منفرد، متنوع و بدون ارتباط باهم است.به علاوه بسیاری از مطالعات تنها به یک یا دو عامل مؤثر بر احساس امنیت پرداختهاند و عوامل دیگر را نادیده گرفتهاند. نظر به اهمیت چنین مسئلهای بهمنظور جمعبندی و همسو کردن نتایج پژوهشها، تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که بهطورکلی چه عوامل جامعهشناختی موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان کدامند و این عوامل به چه میزان آن را تبیین کرده است. مکانیسم اجرای پژوهش، فراتحلیل کمی با استفاده از نرمافزار CMA2 است. هدف این روش، انسجامبخشی، مرور نظاممند و یکدستسازی مطالعات صورتگرفته در یک حوزه معین پژوهشی است. جامعه آماری آن نیز 25 پژوهش انجامشده در دهه 1390 بهدلیل داشتن شرایط آماری مورداستفاده در تحقیق، باهدف ترکیب و شناسایی میزان تأثیر متغیرها بوده است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که احساس امنیت اجتماعی زنان بهعنوان متغیر وابسته اصلی تأثیرپذیر از متغیرهایی نظیر استفاده از رسانههای جمعی، اعتماد اجتماعی، سرمایه فرهنگی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، فقر و فرودستی زنان است و هر متغیر توانسته است سهمی از تغییرات ایجادشده در امنیت زنان را تبیین نماید.
جامعه شناسی
فاطمه درخشان؛ داوود پرچمی
چکیده
روسپی گری یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی در تمام جوامع است که وجوه مختلفی دارد و عوامل زیادی بر آن تاثیرگذار است. غالباً در حوزه ارائه راهکار تلاش میشود که سیاستگذاری ها جهت رفع و از بین بردن عوامل موجبه آن باشد که از محیط و زمینه های زیستی و روانی شخص تا ساختارهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی جامعه را دربرمی گیرد. در این ...
بیشتر
روسپی گری یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی در تمام جوامع است که وجوه مختلفی دارد و عوامل زیادی بر آن تاثیرگذار است. غالباً در حوزه ارائه راهکار تلاش میشود که سیاستگذاری ها جهت رفع و از بین بردن عوامل موجبه آن باشد که از محیط و زمینه های زیستی و روانی شخص تا ساختارهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی جامعه را دربرمی گیرد. در این مطالعه با روش تطبیقی و با محوریت نظریه نظم اجتماعی سرمایه محور به بررسی تجربیات برخی کشورها (مدل نوردیک، آفریقای جنوبی و هند) که تا حدودی در کنترل این پدیده موفق بودهاند، پرداخته و در پی دستیابی راهکارهای کاهش این آسیب هستیم. مولفههای سرمایه محور شامل افزایش سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی از طریق اصلاح ساختارهای اقتصادی، حقوقی و اجتماعی می باشد. تجربه کشورهای منتخب نشان می دهد که امروزه در اکثر جوامع به ویژه جوامع غربی نگاه آسیب شناسانه به روسپیگری وجود دارد. بر این اساس دولت ها با کمک سازمان های غیردولتی و مردمی تلاش دارند که این پدیده را از طریق اعمال سیاست های حقوقی، قضائی و توانمندسازی زنان آسیب پذیر در حوزههای مختلف روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به کنترل روسپیگری با تمرکز بر کاهش تقاضا بپردازند.
جامعه شناسی
علیرضا حدادی
چکیده
سرمایه اجتماعی از مفاهیم بنیادی علوم اجتماعی است، که سنجش آن میتواند وضعیت کلی پیوندهای مهم در جوامع را تعیین کند. مقاله حاضر با بهرهگیری از فراتحلیل پیمایشهای سرمایه اجتماعی بهلحاظ مفهومی و روششناختی و فراتحلیل ادبیات نظری و تحلیل خبرگانی، چارچوبی برای سنجش سرمایه اجتماعی حاوی سه رکن، هشت معرف و چهل شاخص ارائه میدهد. همچنین ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی از مفاهیم بنیادی علوم اجتماعی است، که سنجش آن میتواند وضعیت کلی پیوندهای مهم در جوامع را تعیین کند. مقاله حاضر با بهرهگیری از فراتحلیل پیمایشهای سرمایه اجتماعی بهلحاظ مفهومی و روششناختی و فراتحلیل ادبیات نظری و تحلیل خبرگانی، چارچوبی برای سنجش سرمایه اجتماعی حاوی سه رکن، هشت معرف و چهل شاخص ارائه میدهد. همچنین منطق رسیدن به مقدار سرمایه اجتماعی از بین متغیرهای متکثر که مبتنیبر روش استقرایی است، توضیح داده میشود. این مقاله با بهرهگیری از دیدگاه متفکران و صاحبنظران این عرصه، به جای مدل مرسوم سه سطحی خرد، میانه و کلان، بر سنجش سرمایه اجتماعی حاکمیت متمرکز شده و سه رکن «اعتماد اجتماعی»، «نکویی رابطه دولتملت» و «مشارکت سیاسی عمومی» را بهعنوان مهمترین عناصر سنجش آن معرفی کرده است. این ارکان در ارتباط دولت و ملت بازتعریف شده و برای حاکمیت نظامهای سیاسی اختصاصیسازی شده است. با توجه به حضور بیواسطه مردم در فضای مجازی میتوان این الگو را غیرمستقیم و از طریق ردپای شبکهای افراد پایش کرد. لذا هریک از ارکان، معرفها و شاخصها با وزندهی نظری و زمینهای در محاسبه میزان سرمایه اجتماعی نهایی اثرگذار میشود. این مقیاس، ابزاری قابل استفاده برای سنجش سرمایه اجتماعی حاکمیت و احساسات کاربران در فضای مجازی است.
جامعه شناسی
رضا صفری شالی
چکیده
ماندگاری هر جامعه انسانی به سطحی از سرمایه اجتماعی وابسته است. نوشتار حاضر به تحلیل سرمایه اجتماعی در میان مردم ایران با توجه به یافتههای پیمایشهای ملی (سالهای 1394، 1397 و 1400 ه.ش) میپردازد. نتایج نشاندهنده کاهش سرمایه اجتماعی در برخی ابعاد، بهویژه در حوزههای مربوط به اعتماد و رضایت نهادی و سازمانی است. وضعیت سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
ماندگاری هر جامعه انسانی به سطحی از سرمایه اجتماعی وابسته است. نوشتار حاضر به تحلیل سرمایه اجتماعی در میان مردم ایران با توجه به یافتههای پیمایشهای ملی (سالهای 1394، 1397 و 1400 ه.ش) میپردازد. نتایج نشاندهنده کاهش سرمایه اجتماعی در برخی ابعاد، بهویژه در حوزههای مربوط به اعتماد و رضایت نهادی و سازمانی است. وضعیت سرمایه اجتماعی در این حوزهها در بازه 0 تا 100، از نمره 50/43 در سال 1394 به میانگین نمره 75/36 در سال 1400 کاهش یافته است. این شرایط بر اساس «نظریه سرایت» بر کاهش امید به آینده اجتماعی و پایین آمدن چشمانداز مثبت نسبت به آینده جامعه تأثیرگذار بوده است. به همین دلیل، افراد طبق «نظریه جبران» به سرمایهگذاری در حوزههای فردی و بینفردی روی آورده و سعی دارند برای آینده فردی یا گروهی خود سرمایهگذاری کنند که این امر نشاندهنده شکلگیری نوعی سرمایه اجتماعی جزیرهای است. نکته امیدوارکننده این است که نوعی ارتباطات اجتماعی مبتنی بر فضای مجازی و همچنین روابط حرفهای، صنفی و علایق مشترک بهجای سرمایه اجتماعی خویشاوندی و طایفهای در حال شکلگیری است که نشاندهنده چرخش در برخی از اشکال تعاملات و مناسبات در جامعه امروزی میباشد.
جامعه شناسی
اردشیر انتظاری؛ فاطمه درخشان
چکیده
ظرفیتهای فرهنگی و هنری با بهرهگیری از سرمایههای فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیبپذیر، موجب تقویت مهارتهای اجتماعی آنها و توانمندسازیشان میشود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم میکند. برنامههای توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیبپذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد ...
بیشتر
ظرفیتهای فرهنگی و هنری با بهرهگیری از سرمایههای فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیبپذیر، موجب تقویت مهارتهای اجتماعی آنها و توانمندسازیشان میشود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم میکند. برنامههای توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیبپذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد گردشگری مشهوری تبدیل کرده است. در این مقاله، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از دادهها و اطلاعات موجود، دو نمونه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه خارجی، خیابان لارامبلا در شهر بارسلون اسپانیا است که در آن شرایطی فراهم شده تا از ظرفیتهای افراد کمبرخوردار برای هنرنمایی در قالب اجراهای زنده هنری استفاده شود. این اقدام نه تنها به توانمندسازی گروههای آسیبپذیر کمک کرده، بلکه خیابان لارامبلا را به یکی از مراکز توریستی پرجاذبه تبدیل کرده است. در ایران نیز تجربههای مشابهی وجود دارد، از جمله توانمندسازی زنان محلی جزیره هرمز در نقاشی با شنهای رنگی و رویداد استارتاپی یامال در جزیره قشم. این فعالیتها که با استفاده از ظرفیتهای محیطی و محلی فرهنگی و هنری جزیره انجام شده، موجب مشارکت اجتماعی مردممحور و اشتغال بومیان، بهویژه زنان، شده و در نهایت منطقه را به مقصدی گردشگری تبدیل کرده است.
جامعه شناسی
رضا پارسامقدم
چکیده
مقاله حاضر، با رویکردی دیرینهشناسانه و با تکیه بر مفهوم «کنشهای کلامی جدی» فوکو و «پروبلماتیک» آلتوسر، چگونگی شکلگیری و تثبیت نظم گفتمانی باستانگرایانه در سیاستهای فرهنگی دولت پهلوی اول را مطمح نظر قرار می دهد. پرسش محوری، تجلی و عینیتیابی این نظم گفتمانی در سیاستهای فرهنگی آن دوره است.گفتارهای باستانگرایانه ...
بیشتر
مقاله حاضر، با رویکردی دیرینهشناسانه و با تکیه بر مفهوم «کنشهای کلامی جدی» فوکو و «پروبلماتیک» آلتوسر، چگونگی شکلگیری و تثبیت نظم گفتمانی باستانگرایانه در سیاستهای فرهنگی دولت پهلوی اول را مطمح نظر قرار می دهد. پرسش محوری، تجلی و عینیتیابی این نظم گفتمانی در سیاستهای فرهنگی آن دوره است.گفتارهای باستانگرایانه ناسیونالیست های ایرانیِ پیشا مشروطه و در امتدادِ و پیوست با آن، تاریخ نگاریِ ناسیونالیستیِ مورخان بعدی(پیرنیا، اقبال آشتیانی، نفیسی و...)، در پراکسیس و کردارهای حکمرانیِ نخستین دولتِ مدرن ایران تعیّن می یابد و الگوی عملِ دولت قرار می گیرد. به سخن دیگر، گفتارهای ناسیونالیستی، بهویژه در «سازمان پرورش افکار» و «سازمان پیشاهنگی ایران»، به مثابه بسترهای اصلی هدایت رفتار (حکومتمندی) و با هدف شکلدهی به زیستجهان سوژههای خود، با کشف و شناسایی بیماری «مادر وطن» به مثابه پیشاتاریخِ بیماریِ روحی سوژهها، و تربیت اذهان و بدنها در این دو سازمان، در راستای تقویت «روح جامعه» و « تقویت قوای ملّت »، بدنمندی جامعه پروبلماتیک می گردد. دست آخر، گویی معالجۀ این «مرضِ روحی» قرار است با داروهای مُسَکنِ «میهنپرستی»، «وفاداری به شاه» و «خداپرستی»که با تعابیر تربیت اخلاقی مدام بازتولید و بازتکرار می شود، درمان شود.
جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ سمیه سادات شفیعی؛ خلیل کمربیگی؛ زهرا رییسی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری انتخاب شده است. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته گردآوریشده و سپس کدگذاری شدهاند. یافتهها حاکی از نقش عوامل اجتماعی همچون خشونت آموختهشده، شیوههای مسئلهساز ازدواج، خانوادهی غیرحامی؛ عوامل اجتماعی فرسایش سرمایهی اجتماعی، انگارهی مردسالارانه؛ عوامل اقتصادی نظیر نابسندگی معیشتی؛ و عوامل بین فردی و مداخلهای نظیر کژتابی دوسویه است. واکنشهای زنان عمدتاً انفعالی بوده و پیامد آن معمولپنداری نقش قربانی برای زنان بوده است. مقولهی هستهی خشونت خانگی علیه زنان محصول «برهمکنش تجربهی محرومیتهای اقتصادی زنان و انگارهی مردسالاری در جامعهی سرزنشگر قربانی» است که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای فرهنگ مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی است.
جامعه شناسی
فرشاد جمالی تنها؛ اسماعیل عالی زاد؛ محمدحسین پناهی
چکیده
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی و دستورالعملهای اصلاحی برای تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح میکنند. در این پژوهش، الزامات نهادی-سیاسی را در سه بعد بررسی کردهایم: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامهریزی؛ 2- اجرا؛ و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده در نظامهای ...
بیشتر
نظامهای سیاسی همواره خواستههایی را در قالب اسناد تحولی و دستورالعملهای اصلاحی برای تغییر و تبدیل بازدهیهای آموزشی به بازدهیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح میکنند. در این پژوهش، الزامات نهادی-سیاسی را در سه بعد بررسی کردهایم: 1- شکلگیری، قانونگذاری و برنامهریزی؛ 2- اجرا؛ و 3- ارزیابی برنامههای مدون شده در نظامهای آموزشی منتخب. روش پژوهش کیفی و از نوع اسنادی و تطبیقی است. برای تحلیل دادهها از شیوه تحلیل تماتیک و الگوی تطبیقی جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ساحت آموزش و پرورش و مسأله توسعه در آن، روابط پیچیدهای با نظام سیاسی دارد. شناخت نوع منافع بازیگران مؤثر درون و بیرون نظام آموزشی و شیوه کنشگری آنها در فهم و چگونگی توزیع کنترل در جامعه و مقایسه مسیر توسعهگرایی نهاد آموزش اهمیت دارد. سطح تحقق الزامات نهادی-سیاسی دولت در جامعه کره جنوبی بیشتر از سایرین است؛ چین توانسته است با اعمال برخی پویاییهای نهادی به توفیقاتی در این زمینه دست یابد؛ و تسهیلگری عناصر فرهنگی اسلامی در ترکیه موجب همگرایی بازیگران سیاسی و جلب مشارکت در این حوزه شده است. پیامد سختکیشی عناصر مذکور در مصر و چین، چالشهایی برای نظام آموزشی آنها به وجود آورده است.
جامعه شناسی
صدیقه پیری؛ احمد غیاثوند؛ محمد بصیرت
چکیده
یکی از این گسستهای مهم سیاسی اجتماعی کشور افغانستان زمانی رخ داد که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در پی این تحول، نظم جامعه برهم خورد و سراسیمگی، آحاد جامعه را فرا گرفت. در میان اقشار جامعه، نیروهای نظامی ازجمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ چراکه در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها ...
بیشتر
یکی از این گسستهای مهم سیاسی اجتماعی کشور افغانستان زمانی رخ داد که طالبان برای بار دوم قدرت سیاسی این کشور را در دست گرفتند. در پی این تحول، نظم جامعه برهم خورد و سراسیمگی، آحاد جامعه را فرا گرفت. در میان اقشار جامعه، نیروهای نظامی ازجمله کسانی بودند که شرایط بغرنجی را تجربه کردند؛ چراکه در مقابل کسانی قرارگرفتهاند که سالها در برابر هم جنگیده بودند و حال چارهای بهجز هجرت نداشتند. مقاله حاضر درصدد مطالعه روایت این قشر از تغییرات پایگاهی و منزلت آنان است، میدان تحقیق شامل 20 فرد نظامی است که پس از سقوط دولت افغانستان به کشور ایران گریختند. پژوهش حاضر به روش تحلیل تماتیک انجام شده است. از مهمترین مفاهیم نظری تحقیق، قشربندی، منزلت، دلهره منزلت، عادتواره و خط سیر اجتماعی است. تمهای فراگیر مقاله به شرح زیرند: کابوسِ انتقامگیری؛ کارِ سخت و ملالتآور؛ ظهور عادتوارههای ناهمخوان؛ در حسرت ارزشهای ازدسترفته؛ بیوطنی و مرگ تدریجی یک نظامی؛ احساس درماندگی و بی معناشدن زندگی و آوارگی و آزردگی اجتماعی. برای نظامیان طیف وسیعی از صدمات و بیماریهای روحی و روانی وجود دارند که برخلاف جنگ کشنده نیستند؛ اما تروماتیک محسوب میشوند. وسعت فروپاشی ناشی از تزلزل ارزشهای مهم و منزلت آنان یکی از این صدمات تروماتیک است.
جامعه شناسی
مرتضی گنجی؛ محسن کرمانی نصرابادی
چکیده
آسیبهای اجتماعی به عنوان یکی از حساسیتبرانگیزترین موضوعات در سطح افکار عمومی جامعه، در دهههای اخیر به دغدغهای حاکمیتی تبدیل شده است؛ لذا سیاستگذاران تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستها و قوانینی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش این آسیبها بیندیشند. این تلاش در شرایطی انجامگرفته ...
بیشتر
آسیبهای اجتماعی به عنوان یکی از حساسیتبرانگیزترین موضوعات در سطح افکار عمومی جامعه، در دهههای اخیر به دغدغهای حاکمیتی تبدیل شده است؛ لذا سیاستگذاران تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستها و قوانینی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش این آسیبها بیندیشند. این تلاش در شرایطی انجامگرفته که تاکنون تعداد محدودی از احکام سیاستی موجود در این برنامهها به صورت موفقیتآمیز محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی برنامهای دانسته شده است. مبتنی بر همین ضرورت، مقاله حاضر ضمن استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با هدف شناسایی و تدقیق شاخصهای ارزیابی احکام حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامههای توسعه تدوین گردیده است. مرور ادبیات مفهومی ارزیابی سیاستی نشاندهنده این است که میتوان سه نوع ارزیابی را از هم تفکیک نمود؛ پیشارزیابی، ارزیابی فرایند و ارزیابی پسینی. پیشارزیابی خود میتواند معطوف به فرایند تدوین احکام سیاستی، کیفیت شکلی احکام و کیفیت محتوایی آنها باشد. باتوجه به تعریف آسیبهای اجتماعی و ماهیت خاص درگیری افراد جامعه با آن، به نظر میرسد که در میان شاخصهای سهگانه فرایندی، شکلی و محتوایی، توجه به شاخصهای فرایندی در عرصه سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
جامعه شناسی
مهدی مالمیر
چکیده
در این مقاله با تحلیل ثانویهی سه موج از پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان تلاش شده است تا سه وجه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایران از منظر ابعاد هویتی شامل هویت ملی، قومی و طبقاتی به تصویر کشیده شود. نتایج بررسی نشان داد از حیث هویت ملی نگرشی مثبت در بین همه پاسخگویان دیده میشود ولی زمانی که این قسم از هویت در معرض همنشینی با ...
بیشتر
در این مقاله با تحلیل ثانویهی سه موج از پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان تلاش شده است تا سه وجه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایران از منظر ابعاد هویتی شامل هویت ملی، قومی و طبقاتی به تصویر کشیده شود. نتایج بررسی نشان داد از حیث هویت ملی نگرشی مثبت در بین همه پاسخگویان دیده میشود ولی زمانی که این قسم از هویت در معرض همنشینی با تنوعات قومی و زبانی قرار میگیرد، نسبتهای متفاوتی بین این دو برقرار میشود. مطابق نتایج اگرچه تعامل هویت ملی و قومی در بیشتر استانهای کشور همافزا بوده است ولی در فضای برداری، گوشههایی قرار دارند که نشاندهنده ضعف هویت ملی و تشدید هویت قومی است. از سوی دیگر رصد وضع تحرک طبقاتی بهمنزله شاخص بهبود اقتصادی جامعه، گویای روندِ نزولی تحرک طبقاتی است بهنحویکه از حجم طبقه متوسط کاسته و طبقه پایین جامعه فربهتر شده است. از ترکیبِ این دو عامل یعنی گسست هویتی (ملی-قومی) با محرومیت و نابرابری اقتصادی میتوان به ابزاری تحلیلی دست یافت که برای فهم و تبیین کنشهای اجتماعی و سیاسی نیروها و عاملیتهای اجتماعی در شرایط حال حاضر جامعه ایران مفید و کارگشا است.
جامعه شناسی
مهدیه محمدتقی زاده
چکیده
در جامعه ایران توجه به خانواده بهعنوان یکی از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ گر چه برخی از آمارهای رسمی، روند صعودی طلاق را در بین خانوادهها نشان میدهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی زمینههای تصمیم به طلاق در بین خانوادههای شهر تهران انجام شده است. این مطالعه از نوع کیفی و پدیدارشناسی توصیفی و به روش تحلیل ...
بیشتر
در جامعه ایران توجه به خانواده بهعنوان یکی از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ گر چه برخی از آمارهای رسمی، روند صعودی طلاق را در بین خانوادهها نشان میدهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی زمینههای تصمیم به طلاق در بین خانوادههای شهر تهران انجام شده است. این مطالعه از نوع کیفی و پدیدارشناسی توصیفی و به روش تحلیل تماتیک انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را «کلیه افراد متأهل که برای طلاق به دادگاههای خانواده شهر تهران در سال 1401» مراجعه کردهاند، تشکیل میدهند. روش نمونهگیری پژوهش به شیوه هدفمند انجامگرفته و درنهایت با 37 نفر مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند به عمل آمد. در تحلیل دادهها پس از کدگذاری اولیه به استخراج مضامین اصلی و فرعی پرداخته شد. نتایج پژوهش در قالب دو محور کلی «زمینههای هشدار دهندة طلاق» و نیز «مضامین بسترساز و مشوقهای جدایی» اشاره دارد؛ به عبارتی برخی از مؤلفهها بهگونهای هستند که اگر در هر مرحله از زندگی، زوجین در آن موقعیت قرار بگیرند، زنگ هشدار طلاق به صدا درمیآید. در مقابل برخی از رویدادها قابلیت تبدیل به طلاق و افزایش آن را دارند که میتوان تحت عنوان محرک یا مشوقهای جدایی از آنها یاد نمود.
جامعه شناسی
عبدالرضا نواح؛ کریم رضادوست؛ سعید معیدفر؛ نرگس خوشکلام
چکیده
شیوع کرونا با تأکید بر فاصلهگیری اجتماعی سبب شد تعاملات اجتماعیِ درون بافتهای قومی ازلحاظ کمیت و کیفیت دستخوش تغییراتی گردد. بر همـین اسـاس تحقیـق حاضر بر پدیـدارشناسی تجربهزیسته لکزبانان شهرستان بروجرد از تعاملات اجتماعی پس از مواجهه با شیوع کرونا متمرکز شده است. تحقیق پدیدارشناسی حاضر بهمنظور تحلیل دادهها از ...
بیشتر
شیوع کرونا با تأکید بر فاصلهگیری اجتماعی سبب شد تعاملات اجتماعیِ درون بافتهای قومی ازلحاظ کمیت و کیفیت دستخوش تغییراتی گردد. بر همـین اسـاس تحقیـق حاضر بر پدیـدارشناسی تجربهزیسته لکزبانان شهرستان بروجرد از تعاملات اجتماعی پس از مواجهه با شیوع کرونا متمرکز شده است. تحقیق پدیدارشناسی حاضر بهمنظور تحلیل دادهها از تکنیک موستاکاس بهره برده است. تعداد 16 نمونه بهصورت هدفمند و تا اشباع نظری انتخابشده و دادهها به روش مصاحبه عمیق گردآوری شده است. همچنین از 10 مشاهده مشارکتی بهمنظور گردآوری دادههای بیشتر استفاده شده است. بر اساس نتایج کدگذاری و تحلیل دادههای میدانی، مفهوم «تعامل قومی پساکرونا» شامل 8 خوشـهی اصلی است که عبارتاند از: 1) مجال یافتن عاملیت انسانی، 2) اجتماعیشدن تعامل، 3) پیوسته شدن اعضای قوم، 4) بابرنامهشدن تعامل، 5) علمی عقلانی شدن بنیان معرفتی تعامل، 6) غایتمند شدن تعامل، 7) بیشدیجیتالی شدن تعامل، و 8) نمود یافتن نقش عاملیت ناانسانی. بهطورکلی مخاطره کرونا به مانند شوکی عمل کرده که فرصت ابراز فردیت را برای اعضای جامعه قومی لَک فراهم آورده است.
جامعه شناسی
علی ایار؛ موسی عنبری
چکیده
این مطالعه با استفاده از روش مردمنگاری انتقادی، اثر مداخلات توسعهای را بر ساحت اجتماعی و کنش اقتصادی اجتماعات محلی در میدان زاگرس میانی (استانهای ایلام و لرستان) بررسی میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که برنامههای توسعه، زیستجهان پیشامداخلهای را که در سیطره امر اجتماعی بوده، تحت هجمه امر اقتصادی قرار داده است. در فرایند ...
بیشتر
این مطالعه با استفاده از روش مردمنگاری انتقادی، اثر مداخلات توسعهای را بر ساحت اجتماعی و کنش اقتصادی اجتماعات محلی در میدان زاگرس میانی (استانهای ایلام و لرستان) بررسی میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که برنامههای توسعه، زیستجهان پیشامداخلهای را که در سیطره امر اجتماعی بوده، تحت هجمه امر اقتصادی قرار داده است. در فرایند مداخله توسعه، از ظرفیتهای فرهنگی و سنتهای پیونددهنده و یاریگرانه در کنشهای اقتصادی محلی غفلت شده است و بهجای آن برنامههای رسمی و سرمایه محور دولتی، در ابعاد عینی و ذهنی گسترشیافته است؛ ماحصل تضعیف سنتهای همیارانه مردمی، برآمدن گروههای شبهتکنوکرات جدیدی است که ارزشهای فرهنگ محلی مانند سختکوشی، قناعت، همکاری و سادهزیستی را نماد عقبافتادگی میدانند. درواقع کنشگران بومی بهمثابه مدیران مولد خویشفرمای جدید، به کسانی بدل شدند که برای بازاریابی نیروی کار و تأمین معاش خود، در چرخه اعانه، وام و اجیرشدگی گرفتار شدهاند. بهمنظور نشان دادن این فرسایش، از استعاره درخت گردو بهمثابه نماد جامعۀ طبیعت مدار سختکوش، همبسته و کوشا و از درخت اوکالیپتوس بهعنوان نماد مداخلۀ عاریتی، جامعه مصرفی، تظاهری و گسسته استفاده کردهایم. با زوال اجتماع محلی، کنشهای اقتصادی همیارانه، سختکوشی و قناعت محلی تحدید شده و رقابتهای اقتصادی مصرفگرا، گسسته و سودانگارانه بجای آن نشسته است.
جامعه شناسی
طاهره خزائی
چکیده
گسترش فضای مجازی و شبکههای ارتباطی با ایجاد تغییراتی در جامعه ایرانی، به ساحتی برای ساخت و روایت خود و زیست جهان اجتماعی تبدیل شده است. پزشکان از قشرهای اجتماعی هستند که حضوری پرسشبرانگیز در فضای مجازی و بهویژه شبکه ایکس دارند. تبار تاریخی پزشکی بهعنوان نهادی دارای پایگاه حرفهای درهمتنیده با ناشناختگی، اقتدار و اعتبار ...
بیشتر
گسترش فضای مجازی و شبکههای ارتباطی با ایجاد تغییراتی در جامعه ایرانی، به ساحتی برای ساخت و روایت خود و زیست جهان اجتماعی تبدیل شده است. پزشکان از قشرهای اجتماعی هستند که حضوری پرسشبرانگیز در فضای مجازی و بهویژه شبکه ایکس دارند. تبار تاریخی پزشکی بهعنوان نهادی دارای پایگاه حرفهای درهمتنیده با ناشناختگی، اقتدار و اعتبار بالا است؛ درحالیکه خاصبودگی دنیای مدرن تقدسزدایی و اسطورهزدایی از هر امری است. این پژوهش به روش مردمنگاری مجازی و در رویکرد تفسیری تفهمی به تحلیل مضمون توییتهای پزشکان در سال 2023 در شبکه ایکس پرداخته و چهار الگوی معنایی غالب را شناسایی کرده است که عبارتند از برآمدن سوژه بیمار و استیضاح پزشک، هراس از برآمدن طب سنتی و انحصارزدایی از درمان، برساخت تصویر پزشکی در دو قطب مافیا و شهید راه سلامت و خودِ پزشک تحقق نیافته. بهطورکلی، با گسترش شبکههای ارتباط مجازی، فرایند افسونزدایی و اقتدارزدایی از پزشک و پزشکی شتاب بیشتری گرفته و هاله قداست و رمز و رازوارگی پیرامون نهاد پزشکی با فراخوانش پزشک به مرکزیت روبهرو شده که در فرایندی بازاندیشانه خودِ پزشک، زیست جهان پزشکی و مصائب آن روایت میشود.
جامعه شناسی
سمیه رحمانی؛ ابوتراب طالبی؛ محمد سعید ذکائی
چکیده
سوژگی، تجربه بازاندیشانه آگاهی و عاملیت فردی در تعامل با خود و با دیگری حقیقی، نمادین و نهادین است. هدف از این مطالعه، فهم پیچیدگیهای اجتماعی و معنایی پدیدهی سوژگی زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از نمونهگیری نظری و مصاحبهی عمیق فردی با 43 زن کرد و تشکیل یک گروه متمرکز شش نفره، در چارچوب رویکرد تفسیری - برساختگرایانه ...
بیشتر
سوژگی، تجربه بازاندیشانه آگاهی و عاملیت فردی در تعامل با خود و با دیگری حقیقی، نمادین و نهادین است. هدف از این مطالعه، فهم پیچیدگیهای اجتماعی و معنایی پدیدهی سوژگی زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از نمونهگیری نظری و مصاحبهی عمیق فردی با 43 زن کرد و تشکیل یک گروه متمرکز شش نفره، در چارچوب رویکرد تفسیری - برساختگرایانه و با روش گراندد تئوری انجام شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش سوژگی زنان کرد از مجرای تجربه تعلیق بهعنوان پدیده محوری قابلدرک است این تجربه تحت عنوان چهار مفهوم تعلیق شناخت و عاملیت، تعلیق تجربه زیسته، تعلیق آگاهانه ترس و تعلیق بهمثابه استراتژی قرار گرفتند. نهادهای هنجاری، نهادهای نظارتی، در اقلیت بودگی و وضعیت اقتصادی از مقولات مرتبط با شرایط زمینهای و مناسبات نهادی، تجربه انقیاد، ارتباطات اجتماعی و منابع در دسترس فرد از شرایط مداخلهگر بهحساب میآیند. استراتژی محافظتی، استراتژی مقاومتی و مذاکره سه گونه راهبرد تشخیص داده شدند. درنهایت این مطالعه با نشان دادن پیچیدگی سوژگی در تجارب زنان کرد، نشان میدهد که سوژگی زنان کرد، سوژگیهای لغزنده، ترکیبی و چندگانه هستند و در سه مقوله سوژگی زنانه، سوژگی غیرفعال - تجسم نیافته -درونی در مقابل سوژگی تجسمیافته/ فعال و سوژگی دلوکالیزه قرار میگیرند.
جامعه شناسی
فاطمه هواس بیگی
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای انسجام ملی برای کاربست در محتوای کتابهای درسی است. پارادایم پژوهش تفسیری، رویکرد کیفی، استراتژی پژوهش تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) و میدان مطالعه مشتمل بر معلمان اقوام و صاحبنظران است. از مصاحبه نیمه ساختارمند برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روش نمونهگیری، هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای انسجام ملی برای کاربست در محتوای کتابهای درسی است. پارادایم پژوهش تفسیری، رویکرد کیفی، استراتژی پژوهش تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) و میدان مطالعه مشتمل بر معلمان اقوام و صاحبنظران است. از مصاحبه نیمه ساختارمند برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روش نمونهگیری، هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و از 14 صاحبنظر و 18 معلم مصاحبه به عمل آمد. فرمت دادهها نیز مبتنی بر صوت و برای تحلیل دادهها از دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در مرحله اول کدگذاری 451 کد اولیه و 87 مقوله فرعی حاصل شد، در مرحله دوم کدگذاری 16 مقوله اصلی پس از دستهبندی استحصال شد که عبارتاند از: همایی زبانی؛ تنوعبخشی به معرفی مشاهیر؛ نمادهای سرزمینی؛ مشروعیت بخشی به تکثرگرایی فرهنگی؛ بازاندیشی و به متن آورزی زنان؛ تحکیم اعتماد؛ عدالت توزیعی؛ شایسته محوری؛ تقویت هویت ملی؛ توجه به اقتصاد چندفرهنگی؛ معرفی آثار باستانی؛ تحکیم مشروعیت سیاسی؛ بازتعریف سیاست آموزشی؛ تقویت سازگاری ملی- فراملی؛ ایجاد امنیت اجتماعی و اصلاح سیاست رسانهای. بر اساس یافتهها، ضرورت بازنگری و نگاهی جامعتر نسبت به مؤلفههای انسجام ملی احساس میشود.
جامعه شناسی
سیدمهدی اعتمادی فرد؛ عبدالله بیچرانلو؛ نوشین صفائیان
چکیده
اساسیترین مسئلۀ در مقاله حاضر، فهم چگونگی بازنمایی سلسلهمراتب اقتدار در خانواده و تغییراتی است که در آن در فیلمهای ملودرام اجتماعی با مضامین خانوادگی پرفروش در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ است. در مطالعه حاضر مبتنی بر رویکردهای معاصر در حوزه جامعهشناسی جنسیت تلاش شده است تا ورای امر مردانه و زنانه، قدرت و فرهنگ بهعنوان عناصر کلیدی ...
بیشتر
اساسیترین مسئلۀ در مقاله حاضر، فهم چگونگی بازنمایی سلسلهمراتب اقتدار در خانواده و تغییراتی است که در آن در فیلمهای ملودرام اجتماعی با مضامین خانوادگی پرفروش در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ است. در مطالعه حاضر مبتنی بر رویکردهای معاصر در حوزه جامعهشناسی جنسیت تلاش شده است تا ورای امر مردانه و زنانه، قدرت و فرهنگ بهعنوان عناصر کلیدی در تحلیل فیلمها برای فهم مناسبات اقتدار در خانواده ایرانی مدنظر قرار گیرد. برای تحلیل این امر در بازه زمانی مذکور در نمونههای تحقیق، از الگوی نشانهشناسی جان فیسک استفاده شده است تا بتوان ضمن توصیف نحوۀ توزیع اقتدار خانوادهها در این فیلمها، با نگاهی طولی به سلسلهمراتب اقتدار خانواده و تغییرات آن پرداخت. نتایج حاکی از آن است که در طی یک دهه در ابتدا شاهد حضور مردانگی هژمونیک و کمتر هژمونیک و زنانگی مؤکد در این فیلمها هستیم. در میانۀ دهه حضور زنان مقاومتپیشه هم بیشتر مشاهده میشود؛ اما در اواخر این دهه یعنی سالهای 1395 تا 1397 مردان هژمونیک و زنان مؤکد مهمترین الگوی توزیع اقتدار در خانواده در این فیلمها هستند. آنچه در این مقاله مهم است توجه به جنبه متفاوتی در مقایسه با نتایج بهدستآمده از پژوهشهای پیشین است.
جامعه شناسی
حمید سرشار؛ محمدجواد غلامرضا کاشی؛ علی جنادله
چکیده
بازتعریف جامعه به قالبِ قلمرو سرزمینی و سیاسی در صورت مرکزگرای عقلانیت مدرن، زیستنگاههای جمعی را وارد مرحله تازهای ساخت. با انگارۀ تلقی از جامعه به قالبِ دولت-ملتها در اقتضای ضرورت تاریخی عقلانیت مدرن، هویت جمعی تبدیل به مسئله شد. اینک با شکسته شدن مرزهای «زمان-فضا» و امکانیتِ «کنشِ بیواسطه به مکان» باری دگر ...
بیشتر
بازتعریف جامعه به قالبِ قلمرو سرزمینی و سیاسی در صورت مرکزگرای عقلانیت مدرن، زیستنگاههای جمعی را وارد مرحله تازهای ساخت. با انگارۀ تلقی از جامعه به قالبِ دولت-ملتها در اقتضای ضرورت تاریخی عقلانیت مدرن، هویت جمعی تبدیل به مسئله شد. اینک با شکسته شدن مرزهای «زمان-فضا» و امکانیتِ «کنشِ بیواسطه به مکان» باری دگر انگارۀ تلقی از «جامعه» در آستانۀ انقطاعی تاریخی است. بااینهمه، هنوز پرسش از «هویت جمعی ایران» یکی از پرسشهای جدی است. تودرتویی همزمان خیر و شر در عقلانیتِ سیاسی مدرن با محصور کردن درک ما از تشخُصِ خویش به قامتِ محدودههای جغرافیایی-سیاسی در کژفهمیها و رنجها منشأ اثر فراوان بوده است؛ اما فهم درونماندگار هویت جمعی فراسوی خیر و شر مستلزم گذار از نگاهی اخلاقی و تمرکز بر اقتضائات تاریخی است.عقلانیتِ مدرن، آموزش، هویت جمعی، مواجهه، عقلانیت تکنیکال، ناسیونالیسم قومگرا، همسانسازی.
جامعه شناسی
علیرضا بی زبان؛ علی ایمانی
چکیده
مسئله اصلی نوشتار حاضر امنیت ملّی است. پرسش نوشتار حاضر این است که چه جوامعی و چرا تهدیدات بالقوه و بالفعل داخلی و خارجی مخاطرهآمیز امنیت ملّی را کمتر تجربه میکنند، درحالیکه برخی جوامع پیوسته در معرض و در حال تجربه تهدیدات مخاطرات آمیز هستند؟ وضعیت ایران از حیث قدرت دولت و ملّت و تهدیدات مخاطرهآمیز امنیت ملّی چگونه است؟ بهمنظور ...
بیشتر
مسئله اصلی نوشتار حاضر امنیت ملّی است. پرسش نوشتار حاضر این است که چه جوامعی و چرا تهدیدات بالقوه و بالفعل داخلی و خارجی مخاطرهآمیز امنیت ملّی را کمتر تجربه میکنند، درحالیکه برخی جوامع پیوسته در معرض و در حال تجربه تهدیدات مخاطرات آمیز هستند؟ وضعیت ایران از حیث قدرت دولت و ملّت و تهدیدات مخاطرهآمیز امنیت ملّی چگونه است؟ بهمنظور یافتن راهحل تئوریک مسئله با استعانت از نظریههای دولت- ملتسازی، ابعاد قدرت دولت و ملّت استخراج و سپس با بهرهگیری از نظریه نهادگرایی تاریخی به واکاوی نظری مناسبات بین دولت- ملّت و امنیت ملّی پرداخته شد. همچنین برای یافتن راهحل تجربی مسئله نیز از روششناسی کمّی و تکنیک تحلیل ثانویه در سطح کلان استفادهشده و دادههای مرتبط به متغیرهای پژوهش برای ۱۳۰ کشور از منابع مختلف بینالمللی گردآوری و برای دوره زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ م تحلیل شدهاند. یافتههای حاصل از تحلیل تطبیقی کمّی نشان داد که ظرفیت دولت و ملّت و ساخت متعادل- متوازن قدرت آنها و همچنین تعادل و توازن قدرت بین دولت و ملّت که زمینه همسویی و همافزایی قدرت آنها را فراهم میکند، اثر کاهندهای بر تهدیدات بالقوه و بالفعل داخلی و خارجی و اثر فزایندهای بر امنیت ملّی دارد.
جامعه شناسی
طاها عشایری؛ طاهره جهان پرور؛ هانیه عادل
چکیده
خودکشی به معنای پایان بخشیدن به حیات اجتماعی و نشان از کاهش ارزش انسانی و اوج رنج بشری است. سرمایه اجتماعی نقشی پیشگیرانه و بازدارنده در برابر خودکشی دارد. هدف اصلی پژوهش مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش به خودکشی با تکیهبر فراتحلیل پژوهشهاست. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی (CMA2)؛ واحد تحلیل آن مقاله و رسالههای منتشرشده در بازه ...
بیشتر
خودکشی به معنای پایان بخشیدن به حیات اجتماعی و نشان از کاهش ارزش انسانی و اوج رنج بشری است. سرمایه اجتماعی نقشی پیشگیرانه و بازدارنده در برابر خودکشی دارد. هدف اصلی پژوهش مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش به خودکشی با تکیهبر فراتحلیل پژوهشهاست. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی (CMA2)؛ واحد تحلیل آن مقاله و رسالههای منتشرشده در بازه زمانی 1385 الی 1402 است که با استفاده از پایگاه علمی نورمگز، مگایران و ایران داک؛ تعداد 48 سند بهعنوان جامعه آماری شناسایی و بعد از غربالگری (ارزیابی شرایط ورود و خروج جهت تحلیل)؛ 26 مورد از پژوهش (حجم نمونه) در فرایند مطالعه باقی ماندند. روش آماری موردبررسی d کوهن و f فیشر و روش نمونهگیری از نوع تعمدی-غیراحتمالی است. نتایج نشان میدهد سرمایه اجتماعی با گرایش به خودکشی رابطه معکوس و معنیداری داشته و مقدار ضریب تأثیر آن 38/0- است. همچنین رابطه انسجام اجتماعی (18/0-)؛ حمایت اجتماعی (20/0-)؛ اعتماد اجتماعی (31/0-) و مشارکت اجتماعی (17/0-)؛ با گرایش به خودکشی معنیدار و معکوس بوده است. بر این اساس، با تقویت و بازآفرینی مجدد سرمایه اجتماعی در سطح کلان، میانه و خرد میتوان از گرایش به خودکشی در استانهای کشور؛ پیشگیری نمود.
جامعه شناسی
اردشیر بهرامی؛ پروانه دانش؛ زهرا محمدی
چکیده
امروزه شهرستان ورامین با رشد فزایندهای از حیث اقدام به خودکشی روبرو شده است. مطالعه حاضر باهدف مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و از استراتژی دادهبنیاد بهمنظور کدگذاری و تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعه موردمطالعه کلیه جوانان اقدامکننده به خودکشی در شهر ورامین بودند که به مراکز ...
بیشتر
امروزه شهرستان ورامین با رشد فزایندهای از حیث اقدام به خودکشی روبرو شده است. مطالعه حاضر باهدف مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و از استراتژی دادهبنیاد بهمنظور کدگذاری و تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعه موردمطالعه کلیه جوانان اقدامکننده به خودکشی در شهر ورامین بودند که به مراکز اورژانس اجتماعی مراجعه کردند. نمونهگیری بهصورت هدفمند و نظری انجام گرفت که بعد از مصاحبه عمیق فردی با هفده نفر اشباع نظری حاصل شد. اعتبار دادهها نیز از طریق بازبینی توسط متخصصان، بازبینی توسط مشارکتکنندگان و استنادپذیری حاصل شد. یافتهها نشان میدهد، پدیده محوری اقدام به خودکشی در بین جوانان موردمطالعه نابرابری زایا است. شرایط علی «نابسامانی مرزهای خانواده، ترس از سوژگی و نگاه ابزاری، خودپنداره شکاک، ازدواج واپسگرا و انسداد در تداومبخشی به خود (عاملیت معنابخش) هستند. بسترها نیز خود را در قالب مقولاتی همچون «خیرمحدود، بافت موزاییکی بیثبات، زنجیرههای خویشاوندی/خانوادگی نامولد، فقر عاطفی و آگاهی محیطی محدود» نشان دادند. نتایج نشان میدهد که بهمنظور کاهش خودکشی در بین جوانان باید به ساماندهی فضاهای کنشی آنها پرداخت تا خود را بهمثابه عامل و هویت اثرگذار شناخته و در برابر شرایط نامطلوب مقاومت کنند.
جامعه شناسی
محمدتقی کرمی
چکیده
خاصبودگی پاندمی کرونا به وقوع آن در آغاز دهه دوم قرن 21 با بالاترین حد توسعهیافتگی دانش پزشکی و بهداشت و نیز به بازگشت به سنت پزشکی کهن قرنطینه بازمیگردد. هدف پژوهش با تأکید بر سویههای جنسیتی تجربه بحران کرونا بهمثابه فاجعه در مفصلبندی آن با راهکار قرنطینه خانگی، فهم تجربه جنسیتی زنان است. این تحقیق در پارادایم تفسیری تفهمی ...
بیشتر
خاصبودگی پاندمی کرونا به وقوع آن در آغاز دهه دوم قرن 21 با بالاترین حد توسعهیافتگی دانش پزشکی و بهداشت و نیز به بازگشت به سنت پزشکی کهن قرنطینه بازمیگردد. هدف پژوهش با تأکید بر سویههای جنسیتی تجربه بحران کرونا بهمثابه فاجعه در مفصلبندی آن با راهکار قرنطینه خانگی، فهم تجربه جنسیتی زنان است. این تحقیق در پارادایم تفسیری تفهمی به تحلیل مضمون تجربه 23 زن متأهل 52-30 سال از بحران کرونا پرداخته است. چهار الگوی معنایی غالب شناختهشده در روایت زنان عبارتاند از؛ فاجعه، سوژگی و تابآوری مضاعف زنانه، تعلیق زنانگی و مدیریت بدن در هراس از بیماری، مردانگی و ساختشکنی از تصویر قالبی در فاجعه و بازگشت به اهمیت جایگاه پدری در تجربه فاجعه. بهطورکلی، فراخوانش زنان به مرکزیت در موقعیت بحران و بههمریختگی نظم پیشینی زندگی اجتماعی، هرچند با فشار ذهنی و روانی مضاعف همراه است، اما با قرار دادن زنان در یک موقعیت سوژگی تاریخی، به آنها فرصت برساخت تصویری متمایز از خود زنانه را میدهد. هرچند، مطالعه تبار تاریخی پاندمیها نشان میدهد که محوریت «زن کدبانو» بهعنوان گفتمان غالب در شرایط بحران، موقت و گذرا است و با گذر از شرایط بحرانی، جامعه به تبار طرد زنانه باز خواهد گشت.