مهناز کرمی؛ مریم قاضی نژاد؛ منصوره اعظم آزاده
چکیده
بهرغم اینکه میتوان مدعی شد نابرابری، فاصله و طردشدگی اجتماعی همواره در جوامع وجود داشته است، نمیتوان از تأمل در چرایی، چگونگی و پیامدهای آن برای گروههای مختلف و نظامهای اجتماعی دارای تنوع و تکثر امروز، چشمپوشی کرد. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه هویت مذهبی و احساس طرد اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر واسط فاصله اجتماعی در میان ...
بیشتر
بهرغم اینکه میتوان مدعی شد نابرابری، فاصله و طردشدگی اجتماعی همواره در جوامع وجود داشته است، نمیتوان از تأمل در چرایی، چگونگی و پیامدهای آن برای گروههای مختلف و نظامهای اجتماعی دارای تنوع و تکثر امروز، چشمپوشی کرد. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه هویت مذهبی و احساس طرد اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر واسط فاصله اجتماعی در میان دو گروه دانشجویان شیعه و سنی انجام شده است. نمونه آماری شامل 279 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای علوم اجتماعی سه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران و شهید بهشتی است که دانشجویان سنی به شیوه گلولهبرفی و دانشجویان شیعه به شیوه تصادفی انتخاب شدهاند. یافتهها حاکی از آن است که مقدار میانگین شاخصهای احساس طرد اجتماعی، فاصله اجتماعی و هویت مذهبی در میان دانشجویان سنی بیش از دانشجویان شیعه میباشد. همچنین، بین میزان هویت مذهبی با احساس طرد اجتماعی و بین فاصله اجتماعی با احساس طرد اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیری بیانگر آن است که متغیرهای واردشده به معادله توانستهاند بخش قابلتوجهی از واریانس تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین نمایند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که متغیرهای هویت مذهبی، قومیت و فاصله اجتماعی با احساس طرد اجتماعی رابطه دارند.
وحید شالچی؛ علی جنادله؛ اسماعیل عالی زاد؛ مسعود زالی زاده کوتیانی
چکیده
بر مبنای نظریات هویت قومی احساس تعلق به قومیت با توجه به سیاستهای قومی، شرایط اقتصادی، باز یا بسته بودن نظام اجتماعی و ... پدیدهای متغیر است که ممکن است در دورهای نقش و اهمیت خود را ازدستداده و در برههای دیگر به هویت مسلط تبدیل شود. بر همین اساس مقاله پیشرو در پی بررسی تحولات هویت قومی در شهر اهواز از دورة پهلوی دوم تا دوران ...
بیشتر
بر مبنای نظریات هویت قومی احساس تعلق به قومیت با توجه به سیاستهای قومی، شرایط اقتصادی، باز یا بسته بودن نظام اجتماعی و ... پدیدهای متغیر است که ممکن است در دورهای نقش و اهمیت خود را ازدستداده و در برههای دیگر به هویت مسلط تبدیل شود. بر همین اساس مقاله پیشرو در پی بررسی تحولات هویت قومی در شهر اهواز از دورة پهلوی دوم تا دوران جمهوری اسلامی میباشد. دادههای پژوهش بر مبنای تکنیک تاریخچه زندگی و از طریق مصاحبه کیفی نیمهساختار یافته جهت شناسایی و درک ذهنیت افرادی که تجربه زیسته آنها در شهر اهواز شکلگرفته، به دست آمدهاند. برای تجزیهوتحلیل مصاحبهها از روش تحلیل مضمون استفادهشده که از این طریق ده مضمون اولیه و سه مضمون محوری شناسایی شده است. مضامین محوری در دورة پهلوی دوم «هویت قومی در مسیر ادغام» در دورة انقلاب تا پایان جنگ «هویت قومی در مسیر همبستگی اجتماعی» و دوران بعد از جنگ «هویت قومی در مسیر تمایزیابی» میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در قیاس با دورههای گذشته دو قوم بختیاری و عرب در شهر اهواز تمایل بیشتری به هویتیابی بر پایه قومیت دارند و هویت قومی به یک هویت پررنگ و اثرگذار در جامعه شهری اهواز تبدیل شده است.
مهدی امیدی
چکیده
این مقاله به بررسی نظریاتی میپردازد که از نیمه قرن گذشته درباره کشورهای غنی از منابع طبیعی شکل گرفتهاند. در این راستا نظریات برآمده از ادبیات توسعه و همچنین گفتمانها و نظریات دولت رانتی، بیماری هلندی و نفرین منابع و نظریات نهادی که تلاش داشتهاند ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها را بررسی نمایند مورد تحلیل ...
بیشتر
این مقاله به بررسی نظریاتی میپردازد که از نیمه قرن گذشته درباره کشورهای غنی از منابع طبیعی شکل گرفتهاند. در این راستا نظریات برآمده از ادبیات توسعه و همچنین گفتمانها و نظریات دولت رانتی، بیماری هلندی و نفرین منابع و نظریات نهادی که تلاش داشتهاند ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها را بررسی نمایند مورد تحلیل قرار گرفتهاند و تحولات آنها تا زمانه حاضر بررسی شده است. در اینجا، ضمن اشاره به محورهای اصلی این نظریات و نقد درون و برون گفتمانی آنها، خلأهای نظری و تجربی این نظریهها برجسته شده و تلاش شده است با تأکید بر نقاط قوت و ضعف آنها امکانی برای نقادی و بازسازی این نظریات و گفتمانها فراهم گردد. مسیری که ضمن ارائه مروری انتقادی بر نظریات موجود، میتواند راه را برای مطالعات تجربی آینده هموارتر سازد. بر این مبنا بیتوجهی به ریشههای تاریخی شکلگیری دولت و اقتصاد در بسیاری از این جریانات پژوهشی و نیز ویژگی خاص پرداخت به مسئله سیاست و دولت در جریانات دیگر و نیز تحلیل نظامهای اجتماعی این کشورها بر اساس الگوهای استاندارد در اغلب گفتمانهای مربوطه، در روایتی که در مقاله حاضر ارائه شده است مورد تأکید قرار گرفتهاند.
عباس خورشیدنام
چکیده
یکی از رویکردهای رایج برای توضیح چگونگی شکلگیری یک انقلاب، بررسی ایدئولوژی و جهانبینی انقلابیون است. ایدئولوژی با فراهم کردن پاسخی برای پرسش «چه باید کرد» و خلق یک نظام معنایی برای معترضان به مبارزه مشروعیت میبخشد و بسیج نیروها را تسهیل میکند؛ اما برخی از نظریهپردازان مانند دیوید اسنو معتقدند نظامهای معنایی راهنمای ...
بیشتر
یکی از رویکردهای رایج برای توضیح چگونگی شکلگیری یک انقلاب، بررسی ایدئولوژی و جهانبینی انقلابیون است. ایدئولوژی با فراهم کردن پاسخی برای پرسش «چه باید کرد» و خلق یک نظام معنایی برای معترضان به مبارزه مشروعیت میبخشد و بسیج نیروها را تسهیل میکند؛ اما برخی از نظریهپردازان مانند دیوید اسنو معتقدند نظامهای معنایی راهنمای انقلابیون را نمیتوان به ایدئولوژی فروکاست و در کنار ایدئولوژیهای انقلابی باید به چارچوبهایی که راهنمای عمل کنشگران است نیز توجه شود. چارچوبها نظامهای معنایی هستند که به شکل نانوشته و حتی ناخوداگاه به انتخاب و موضعگیری کنشگران جهت میدهند و بهعنوان یک عامل میانجی کننده، موجب میشوند ایدههای انقلابی تعین مادی پیدا کنند و به بسیج نیروها منجر شوند. این مقاله با بررسی خاطرات فعالان جنبش دانشجویی در دوران پهلوی دوم در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد فرایند سیاسی شدن فعالان دانشجویی را از طریق شناخت چارچوب حاکم بر کنش و انتخاب آنها موردمطالعه قرار میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که طایفهکشی یکی از چارچوبهایی است که نقش پررنگی در سیاسی شدن دانشجویان، ایجاد مرزبندی بین گروههای خودی و غیرخودی و استمرار رقابتها و کنشهای سیاسی در دانشگاه داشته است.
رشید احمدی فر
چکیده
وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی فروان به دلایلی چون: نبود زیر ساخت صنعتی، توسعه نامتوزان، سیاستهای اقتصادی ناکارآمد و نبود زمینهای حاصلخیز باعث رویآوری زیادی از ساکنین روستاهای مناطق مرزی کردستان به تجارت مرزی خصوصاً در شکل کولبری شده است. این امر پیامدهای فرهنگی مختلفی از جهات منفی به بار آورده است. یکی از حوزههای فرهنگی که بشدت ...
بیشتر
وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی فروان به دلایلی چون: نبود زیر ساخت صنعتی، توسعه نامتوزان، سیاستهای اقتصادی ناکارآمد و نبود زمینهای حاصلخیز باعث رویآوری زیادی از ساکنین روستاهای مناطق مرزی کردستان به تجارت مرزی خصوصاً در شکل کولبری شده است. این امر پیامدهای فرهنگی مختلفی از جهات منفی به بار آورده است. یکی از حوزههای فرهنگی که بشدت تحت تأثیر مراودات مرزی قرارگرفته، تحصیلات است. لذا معنا کاوی و تحلیل دیدگاه و تجربه مردم روستاهای مرزی شهرستان بانه و مریوان در خصوص مراودات مرزی و پیامدهای آن در زندگی تحصیلی دانشآموزان آن منطقه هدف اصلی مقاله است. به اقتضای اهداف، روش آمیخته انتخاب شده است. یافتهها با تکنیک پرسشنامه، مصاحبه عمیق فردی و گروهی و همچنین مشاهده جمعآوری گردیده است. در بخش کمی تعداد 380 نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. در بخش کیفی با توجه به نوع موضوع، با 38 نفر مصاحبه فردی و گروهی انجام شد. یافتهها نشان از آن دارد که سازوکار مراودات مرزی بر تحصیلات جوانان با مواردی چون: دگرگونی میدان و عادتوارهها- قاچاق بهمثابه کنش فرهنگی- گسیختگی هویت تحصیلی- احاطه ذهنیات ترک تحصیل- استحاله ارزشی تأیید- افت تحصیلی قابلتحلیل است. نتایج در بخش کمی حاکی از آن است که مراودات مرزی (رسمی_غیررسمی) بر هر سه بعد اشتیاق تحصیلی (رفتاری، عاطفی و شناختی) اثر منفی گذاشته است. بدین معنا که دانشآموزان هرچه بیشتر درگیر مسائل اقتصادی باشند، انگیزه و اشتیاق آنها برای یادگیری و مشارکت فعال در مدرسه و کلاس کمتر بوده و نسبت به انجام تکالیف محوله خود بیاعتنا خواهند بود.
مرتضی مشعلچی؛ ابوالفضل مرشدی
چکیده
هرچند هیئتهای مذهبی در جامعه سنتی ایران دارای کارکردهای دینی و اجتماعی مشخص و تثبیتشدهای بودند، اما با تحولات گسترده در جامعه ایران و مدرن شدن روزافزون آن، نسبت این هیئتها با ویژگیهای جامعه جدید «مسئلهدار» شده است. بدان معنا که هرچند از یکسو، همه هیئتهای مذهبی بهعنوان «نهادهای واسطی» که فرصت تعامل و تشریک ...
بیشتر
هرچند هیئتهای مذهبی در جامعه سنتی ایران دارای کارکردهای دینی و اجتماعی مشخص و تثبیتشدهای بودند، اما با تحولات گسترده در جامعه ایران و مدرن شدن روزافزون آن، نسبت این هیئتها با ویژگیهای جامعه جدید «مسئلهدار» شده است. بدان معنا که هرچند از یکسو، همه هیئتهای مذهبی بهعنوان «نهادهای واسطی» که فرصت تعامل و تشریک مساعی مردم را فراهم میکنند، نقش مؤثری در تقویت ویژگیهای جامعه مدنی دارند، اما از سوی دیگر، به جهت ترویج ویژگیهای متناسب با جامعه مدنی، همة هیئتهای مذهبی به یک شیوه عمل نمیکنند. در این تحقیق سه «گونه آرمانی» هیئت مذهبی یعنی گونة هویتاندیش، گونة بازاندیش و گونة مکتباندیش از هم تفکیک و نسبت آنها با برخی مؤلفههای جامعه مدنی بررسی شد. گونه بازاندیش با اهتمام ورزیدن به «تربیت مدنی» افراد جامعه و انتشار پیامهای مدنی، در راستای تقویت جامعه مدنی حرکت میکند. گونه هویتاندیش با محوریت بخشیدن به تقویت «هویت شیعی»، بیشتر بهسوی آفرینش «جامعهای سنتگرا» حرکت میکند و گونه مکتباندیش با محوریت دادن به تقویت «تشکیلات جهادی»، در پی آرمان «جامعه ولایی» است.