نوشته پیش رو که به مناسبت چاپ هفتادمین شماره فصلنامة علوم اجتماعی نگاشته شده است؛ نگاهی دوباره به راهرفته و طرح بخشی از کف دادهها و برخی اندک دست آوردههای این مجله است. ازآنجاکه این فصلنامه در این مدت از «بازترین پنجره» با پژوهشگران علوم اجتماعی ایران مراوده داشته و از آنان مقاله خواسته و به نسبت دیگر مجلات علوم اجتماعی ...
بیشتر
نوشته پیش رو که به مناسبت چاپ هفتادمین شماره فصلنامة علوم اجتماعی نگاشته شده است؛ نگاهی دوباره به راهرفته و طرح بخشی از کف دادهها و برخی اندک دست آوردههای این مجله است. ازآنجاکه این فصلنامه در این مدت از «بازترین پنجره» با پژوهشگران علوم اجتماعی ایران مراوده داشته و از آنان مقاله خواسته و به نسبت دیگر مجلات علوم اجتماعی دانشگاههای ایران بیشترین درصد مقالات خارج از دانشگاه علامه طباطبائی را پذیرفته و به چاپ رسانده است؛ پس این مجله نهتنها برآیند نیروهای موجود و یا بالفعل دانشکده و دانشگاه ما است، بلکه به دلیل راه داشتن به دیگر منابع تولید علوم اجتماعی در ایران؛ هم در دانشکدهها و هم در خارج از آن، سطح و کم و کیف مطالب، برآیند و نماینده و گرانیگاه دانش اجتماعی رسمی و دانشگاهی ما در حوزه علوم اجتماعی میتواند باشد.طبیعتاً این درهای باز و پذیرش مبتنی بر داوریها غیرشخصی - ببین چه گفت! نه آنکه، که گفت؟ – واقعیتی است که میتواند ما را در کاستیهای کارمان ما را دلداری دهد. اما نباید ما را از ترازهای آرمانی مطلوب، در ساخت و پرداخت یک دانش تحقیقی و نه تقلیدی و تولیدی و نه مصرفی و وارداتی، فعال و نه منفعل، کارآمد برای توسعه و تعالی پایدار فرادادی و فتوتی و نه پرآوازه نمایشگاهی و ویترینی و درخور یک جامعه کهن فرهنگ، در جهان غافل کند. با چنین نظرگاهی، ما با مسئله سمتوسو و محتوایی و کیفی هفتاد شماره مجله، در طی حدود ربع قرن برخورد کردهایم.بر آن بودهایم که کاستیهای این فصلنامه علوم اجتماعی را بربشماریم و غالباً خود انتقادی کردهایم اما به دلیل پیوستگی این برکه با برکههای دانش اجتماعی موجود در ایران و جهان، خودبهخود این نقد و نظر از مرزها و از محتوای فصلنامه بهکل علوم اجتماعی ایران نیز ساری و جاری شده است.
چکیدهتوسعه اجتماعی یکی از ارکان توسعه به معنای عام بوده و دربردارنده وجوه گوناگونی است که کارکرد هر یک از آنان پاسخ به نیازهای جامعه و اعضای آن در جهت دستیابی به کرامت انسانی و کیفیت بهتر زندگی است. این پژوهش به دنبال شناسایی توسعه اجتماعی و بنیانهای نظری آن در قوانین برنامه توسعه کشور و نحوه بازتاب و پرداخت بدان است. منطق آن قیاسی ...
بیشتر
چکیدهتوسعه اجتماعی یکی از ارکان توسعه به معنای عام بوده و دربردارنده وجوه گوناگونی است که کارکرد هر یک از آنان پاسخ به نیازهای جامعه و اعضای آن در جهت دستیابی به کرامت انسانی و کیفیت بهتر زندگی است. این پژوهش به دنبال شناسایی توسعه اجتماعی و بنیانهای نظری آن در قوانین برنامه توسعه کشور و نحوه بازتاب و پرداخت بدان است. منطق آن قیاسی است و برای توصیف و مقایسه بعد اجتماعی برنامههای توسعه طراحیشده است. روش آن تحلیل محتوا است که در آن بر جنبههای محتوای آشکار و پنهان مرتبط با توسعه اجتماعی در برنامههای پنجساله توسعه تأکید میشود. جمعیت موردبررسی این پژوهش، مجموعه اسناد مصوب برنامههای اول تا پنجم توسعه کشور است که تمام شماری شدهاند. یافتههای این پژوهش دلالت بر این دارند که تاکنون در تدوین برنامههای توسعه، رویکرد رفاه اجتماعی بر سایر رویکردهای نظری غلبه داشته و کمتر به رویکرد قابلیت انسانی با محوریت حقوقمداری و مشارکت محوری توجه شده است. دیگر آنکه در تدوین برنامههای پنجگانه از الگوی برنامهریزی توسعه از بالا استفاده شده است
هرچند ظهور تحرکات قومی در ایران را نمیتوان صرفاً به نقشآفرینی جنبش چپ فروکاست، اما نقشآفرینی جنبش مزبور در مناطق قومی ایران، واقعیتی قابلتوجه در بررسی تحولات قومی ایران میباشد. بلوچستان ازجمله این مناطق قومی است. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، بلوچستان برای اولین بار شاهد ظهور و فعالیت گروههای چپگرا بود. بانیان اصلی این ...
بیشتر
هرچند ظهور تحرکات قومی در ایران را نمیتوان صرفاً به نقشآفرینی جنبش چپ فروکاست، اما نقشآفرینی جنبش مزبور در مناطق قومی ایران، واقعیتی قابلتوجه در بررسی تحولات قومی ایران میباشد. بلوچستان ازجمله این مناطق قومی است. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، بلوچستان برای اولین بار شاهد ظهور و فعالیت گروههای چپگرا بود. بانیان اصلی این گروهها تحصیلکردگان بلوچ بودند. با توجه به نوظهور بودن این گروهها، بانیان و خواستههای آنها، ساختارهای اجتماعی - سیاسی دیرپا در بلوچستان، این گروهها در بلوچستان باکم اقبالی مواجه شده و برنامههایشان به شکست انجامید. در این مقاله یک ادبیات قومی برای تبیین نظری گرایش گروههای قومی به سمت جنبش چپ در ایران مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن، برای درک عوامل شکست جنبش چپ در بلوچستان، ساختارهای اجتماعی – سیاسی بلوچستان بهعنوان بستر نامناسب فعالیت گروههای چپگرا از زمان شکلگیری دولت مدرن پهلوی تا وقوع انقلاب اسلامی مورد بررسی قرارگرفته است. در نتیجهگیری از این تحقیق میتوان گفت قدرت نخبگان و جریانات سنتی، قوت روابط مبتنی بر طایفه و قبیله، سطح نازل آموزش، ضعف شهرنشینی، کوچک بودن طبقه روشنفکر و نخبگان مدرن و استراتژی نامتناسب گروههای چپ، باعث ناکامی جنبش چپ در بلوچستان گردید.
چکیدهدر کشور عراق، انفال به عملیات نظامی تخته قاپوکردن و ژنوساید کردها در شمال آن کشور اطلاق میشود که طی آن صدها هزار نفر نیست و نابود و حدود 4000 روستا ویران شد. هدف این مطالعه چگونگی و چرایی این مسئله است. در بعد نظری تحقیق و برای توضیح چرایی، از نظریه دولت توتالیتر و باورهای سنتی حاکم بر جامعه مکانیکی دورکیم استفاده شده است. روش ...
بیشتر
چکیدهدر کشور عراق، انفال به عملیات نظامی تخته قاپوکردن و ژنوساید کردها در شمال آن کشور اطلاق میشود که طی آن صدها هزار نفر نیست و نابود و حدود 4000 روستا ویران شد. هدف این مطالعه چگونگی و چرایی این مسئله است. در بعد نظری تحقیق و برای توضیح چرایی، از نظریه دولت توتالیتر و باورهای سنتی حاکم بر جامعه مکانیکی دورکیم استفاده شده است. روش تحقیق اتخاذ شده این مطالعه تاریخی و تکنیک جمعآوری آن اسنادی است. دادهها حاکی از آن است که عملیاتی ویرانگر در کمتر از یک سال در یک منطقه وسیع جغرافیایی و طی هشت مرحله به انجام رسیده است. به نظر میرسد پیریزی یک جامعه مکانیکی بر پایه ایدئولوژی بعث مبنایی دو شقی بر پایه دوست و دشمن تعریف کرده است که یکی از نتایج آن اجرای عملیات انفال بوده است.
مقاله حاضر بر اساس پژوهش میدانی در میان متخصصان علوم اجتماعی زنان انجام شده و به معرفی چالشهای پژوهش علوم اجتماعی زنان از منظر آنان پرداخته است. بهبیاندیگر بررسی آسیب شناسانه وضعیت موجود، دستمایه مصاحبه با اعضاء اجتماع علمی این عرصه تخصصی قرار گرفته تا درنهایت، موانع تجربه شده امر پژوهش در این حوزه در قالب مقولاتی بدست آید.اطلاعرسانان ...
بیشتر
مقاله حاضر بر اساس پژوهش میدانی در میان متخصصان علوم اجتماعی زنان انجام شده و به معرفی چالشهای پژوهش علوم اجتماعی زنان از منظر آنان پرداخته است. بهبیاندیگر بررسی آسیب شناسانه وضعیت موجود، دستمایه مصاحبه با اعضاء اجتماع علمی این عرصه تخصصی قرار گرفته تا درنهایت، موانع تجربه شده امر پژوهش در این حوزه در قالب مقولاتی بدست آید.اطلاعرسانان در این تحقیق، متخصصان علوم اجتماعی بودند که سابقه پژوهش در حوزه زنان را در کارنامه خود داشته و برحسب تجارب خود، ارزیابیهایی از پژوهشهای انجام شده بهعنوان بخشی از ساختار علمی این حیطه در جریان مصاحبههای نیمه سازمان یافته ارائه دادهاند.یافتهها نشان میدهد که مهمترین چالشهای پژوهش علوم اجتماعی زنان شامل فقدان استقلال علمی پژوهشی تحقیقات سازمانی، نادیده گرفتن مسائل زنان، به رسمیت شناخته نشدن موضوع زنان در علوم اجتماعی، ضعف علمی کنشگران آکادمیک علوم اجتماعی در حوزه زنان، جوسازی و به حاشیه راندن محققان حوزه علوم اجتماعی زنان، محدودیت انتخاب موضوع، گسیختگی پژوهشها از مسائل عینی زنان، بلااستفاده ماندن نتایج پژوهشهای اجتماعی، محدودیت دسترسی به منابع علمی، اطلاعاتی و بهطور کلی عدم تکمیل روند انباشتگی پذیری علم و درنهایت ضعف تحلیل است. هرچند بخشی از این چالشها مبتلا به حوزه علوم اجتماعی در معنای عام آن است اما بخش دیگر خاص علوم اجتماعی زنان است. درمجموع باید گفت این چالشها در ارتباط با یکدیگر تعریف شده و حیات پژوهش علوم اجتماعی زنان را مورد تهدید قرار میدهند.
پرسهزنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانهای است با دلالتهای معنایی گوناگون که در عرصههای گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان میسازد. پرسهزنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ ...
بیشتر
پرسهزنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانهای است با دلالتهای معنایی گوناگون که در عرصههای گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان میسازد. پرسهزنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسهزنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسهزنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعاملها، لذتها، معناها و تجربههای خود را در این فضاها شکل میدهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خردهفرهنگ خاص خود شکل میدهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت میورزند؟ در بخش نظری منظومهای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسهزنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائهشده است. در روششناسی نیز با کاربست مردمنگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفادهشده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونهگیری هدفمند و نظری انتخابشده است. نتایج نشان میدهد که تجربه پرسهزنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دستهبندیاند: 1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکلدهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسهزنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره بهواسطه پرسهزنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره 5- پرسهزنی در مقام خردهفرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم میشود که پرسهزنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصههای شهری که سعی در تثبیت و شکلدهیِ این عرصهها دارد، به چالش کشیده میشود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصهها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکلدهی این عرصههای شهری دارند. بهبیاندیگر عرصههای شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانشهای متفاوت در این عرصهها را دارد.
این مقاله مطالعهای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آنها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملیگرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است ...
بیشتر
این مقاله مطالعهای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آنها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملیگرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آنها ناشی میشود، هویتیابی آنها را بهصورت ملیگرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آنها را به سمت یک زندگی اجتماعی درونگرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای انسانشناختی و ژرفانگر استفاده شده است.