سهیلا صادقی فسایی؛ زهرا میرحسینی
چکیده
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی ...
بیشتر
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
هادی خانیکی؛ حبیب راثی
چکیده
طراحی پیامهای سلامت مقولهای میانرشتهای است که از حوزه ارتباطات سلامت سرچشمه گرفته است. آنچه در این مقاله بدان پرداختهایم، سنجش میزان تأثیر الگوهای مختلف ارائه پیامهای سلامت بر مخاطبان تلویزیون است. پرسش مهم مقاله این است که چگونه رسانهای مانند تلویزیون از طریق الگوهای متفاوت ساختاری تولید و پخش پیامها و اطلاعات ...
بیشتر
طراحی پیامهای سلامت مقولهای میانرشتهای است که از حوزه ارتباطات سلامت سرچشمه گرفته است. آنچه در این مقاله بدان پرداختهایم، سنجش میزان تأثیر الگوهای مختلف ارائه پیامهای سلامت بر مخاطبان تلویزیون است. پرسش مهم مقاله این است که چگونه رسانهای مانند تلویزیون از طریق الگوهای متفاوت ساختاری تولید و پخش پیامها و اطلاعات سلامتمحور، منجر به تغییر رفتار در فرد میشود؟ پیامهای سلامت در این پژوهش به پیامهایی اطلاق میشوند که به بحث سلامت فردی و اجتماعی میپردازند. الگوهای ارائه پیام نیز شامل پیامهای یک و دوطرفه و همچنین الگوهای سلبی و ایجابی ارائه پیام میشود. برای سنجش تأثیر این دسته از پیامها بر مخاطبان، نمونه آماری با حجم 600 نفر از میان شهروندان بالای 15 سال تهرانی انتخاب شده است. روش این پژوهش پیمایش است. از مهمترین یافتههای پژوهش این است که برنامههای مستند و گزارشهای تصویری، بیشترین نقش را ازنظر میزان جلبتوجه مخاطبان کسب کردهاند. همچنین منبعی که بیشترین تأثیر را ازنظر مخاطبان دارد، متخصصان، کارشناسان، صاحبنظران و استادان باتجربه گزارش شده است، که میتوان نتیجه گرفت که بهترین الگو برای ارائه پیامهای سلامت در تلویزیون، برنامههایی در قالب مستند و گزارشهای تصویری و با حضور، متخصصان، کارشناسان، صاحبنظران و استادان باتجربه است.
سعید ذکایی
چکیده
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلانشهرها آثار گستردهای را بر هویتهای جنسیتی وارد میسازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگیهای کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن میزنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدانهای فراغتی عمومی شهری به دنبال ...
بیشتر
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلانشهرها آثار گستردهای را بر هویتهای جنسیتی وارد میسازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگیهای کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن میزنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدانهای فراغتی عمومی شهری به دنبال نشان دادن آثار متفاوت فضاهای فراغتی و مصرفی بر هویتیابیهای زنانه است. نتایج مطالعه نشان میدهد که نمایشهای جنسیتی دختران در شهر تغییرپذیر و منطبق با الگویی است که امتداد آن از عاملیت و انتخاب گری بیشتر در مصرف فضا تا انفعال و احتیاط در مواجهه با آن نوسان دارد. تفکیک اجتماعی و تغییرات ساختاری و کالبدی شهر در کنار تغییرات ارزشی و سبکهای زندگی جدید، مروج قالبهای رفتاری جدید در شهر است که میتوان آنها را زنانگیهای رقیق نامید. زنانگیهای رقیق که الگویی همسطح بینانه و چالش گرانه را در مشارکتهای فضایی جستجو میکنند، مسیر تحول ارزشهای زنانگی در کلانشهر بشمار میآیند و دلالتهای مهمی در درک زنان از زیست شهری و حق به شهر دارند.
سیدعلیرضا افشانی؛ زینب جعفری
چکیده
امید به آینده بویژه در بین نسل جوان از اهمیت شایانی برخوردار است و سرمایه اجتماعی از جمله متغیرهایی است که نقش مهمی در افزایش امید به آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و امید به آینده در بین دانشجویان انجام شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه ...
بیشتر
امید به آینده بویژه در بین نسل جوان از اهمیت شایانی برخوردار است و سرمایه اجتماعی از جمله متغیرهایی است که نقش مهمی در افزایش امید به آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و امید به آینده در بین دانشجویان انجام شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 374 نفر تعیین گردید. نمونهها با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود که اعتبار ابزار با روش اعتبار محتوایی محرز گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. دادهها با کمک نرمافزارهای SPSS و Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سن و امید به آینده رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. بین امید به آینده زنان و مردان تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین بین امید به آینده بر حسب متغیرهای رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت ولی بین سرمایه اجتماعی و امید به آینده در دانشجویان رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت. همچنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکه اجتماعی) و امید به آینده رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت.
سید وحید میرهبیگی
چکیده
حکومتهای متکی بر درآمدهایِ رانتی، که قسمت عمدهای از درآمدهایشان نه از محل مالیاتها بلکه از محل فروش منابع طبیعی استخراج شده تأمین میشود، همواره با مشکلاتِ اقتصادی و سیاسیِ فراوانی روبهرو بودهاند. به نحوی که نظریاتِ خاصی برای مطالعهی اقتصاد سیاسیِ آنها به وجود آمده است. این نظریات که به نظریاتِ رانتیریسم مشهورند بر پیامدها ...
بیشتر
حکومتهای متکی بر درآمدهایِ رانتی، که قسمت عمدهای از درآمدهایشان نه از محل مالیاتها بلکه از محل فروش منابع طبیعی استخراج شده تأمین میشود، همواره با مشکلاتِ اقتصادی و سیاسیِ فراوانی روبهرو بودهاند. به نحوی که نظریاتِ خاصی برای مطالعهی اقتصاد سیاسیِ آنها به وجود آمده است. این نظریات که به نظریاتِ رانتیریسم مشهورند بر پیامدها و آثارِ زیانبارِ رانتیریسم تأکید دارند. این اثار و پیامدها به حوزههای مختلفِ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مربوطاند و از نوساناتِ بازارِ جهانی که اقتصاد ملی رانتیرها را متزلزل میکند تا قدرتیابیِ غیرعادیِ دولت/حکومت را در بر میگیرند و بسیاری از پژوهشها دریارهی پیامدهای غیردموکراتیکِ رانتیریسم متفقالقول هستند. در این پژوهش ابعادِ رانتیریسم به عنوان نقطهی مقابلِ ابعادِ حکمرانیِ خوب شناسایی شد و الگوی حکمرانیِ خوب به مثابه بدیلِ دموکراتیکِ رانتیریسم مطرح گشت. سپس نحوهی حکمرانی در شش کشور که به میزان متفاوتی بر رانت اتکا دارند بررسی شد. این پژوهش با روش تاریخی- تطبیقی و بر اساس دادههای بانک جهانی انجام گرفته است. نتایج نشان داد که نظریاتِ رانتیریسم دارایِ محدودیتهایی جدی است، زیرا یک حکومت بیشتررانتیر لزوماً غیردموکراتیک و با حکمرانیِ نامناسب عمل نمیکند؛ و برعکس یک حکومتِ کمتررانتیر، حکمرانیِ مناسبتری ندارد. درنهایت، پیشنهادهایی را برای توسعهی نظریات رانتیریسم ارائه شده است.
ابوالفضل ذوالفقاری
چکیده
تا کنون نوعشناسیهای بسیاری در مورد گرایشات اسلامی صورت گرفته است بخش عمدهای از این نوعشناسیها مربوط به نویسندگان غربی است که سعی نمودهاند اندیشههای اسلامی را به جناح بندیهای چپ و راست غربی ربط دهند و لذا موفق به تفکیک درست گرایشات اسلامی از نگرشهای غربی نشدهاند. آنها از برچسبها و عناوینی استفاده کردهاند که با نگرش ...
بیشتر
تا کنون نوعشناسیهای بسیاری در مورد گرایشات اسلامی صورت گرفته است بخش عمدهای از این نوعشناسیها مربوط به نویسندگان غربی است که سعی نمودهاند اندیشههای اسلامی را به جناح بندیهای چپ و راست غربی ربط دهند و لذا موفق به تفکیک درست گرایشات اسلامی از نگرشهای غربی نشدهاند. آنها از برچسبها و عناوینی استفاده کردهاند که با نگرش اسلامی بیگانه است. در حالیکه دو نویسندة مسلمان یعنی عبداله سعید و طارق رمضان از شیوهای متفاوت برای بیان انواع دینداریهای اسلامی استفاده نموده و سعی کردهاند تا با اصلاح نواقص نوعشناسیهای غربی، تعریف صحیحی از نگرشهای اسلامی ارائه دهند. این مقاله ضمن بیان نوعشناسی این دو نویسنده تلاش دارد با مقایسه آنها و ارائه مثالها ، مصادیق و دلائل لازم، آنها را در معرض نقد قرار دهد. روش این مقاله مقایسهای تطبیقی است بدین شکل که براساس معیارها و ویژگیهای یک نوع شناسی موفق و سودمند، نوع شناسیهای عبدالله سعید و طارق رمضان، با آن مقایسه و با تطابق معیارها و ویژگیهای نوعشناسی آنها با معیارها و ویژگیهای یک نوعشناسی مطلوب، خطاها و کاستیها و تعمیمها و کلینگریهای اشتباه موجود در آنها نشان داده خواهد شد. عدم تطبیق مصادیق اغلب گونهشناسیها با واقعیتهای موجود در کشورهای اسلامی مخاطب را سردرگم میکند و این در حالیست که سعید و رمضان در گونهشناسی خود این جناحبندیها را رها کرده و یا بهطور قابل قبولی از دینداری اسلامی تفکیک کردهآند.
احمد غیاثوند
چکیده
دین در جامعه ایرانی با توجه به شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن، از جایگاه بالایی برخوردار است. پژوهش در حوزه ارزشها و رفتار دینی مردم، در جهت درک تحولات و از سویی پیشبینی تغییرات آن، متضمن انجام مطالعات مستمر در طی سالهای مختلف میباشد. مطالعه حاضر به روش تحلیل ثانویه انجام پذیرفته و سعی دارد یافتههای حاصل از پیمایشهای ملی ...
بیشتر
دین در جامعه ایرانی با توجه به شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن، از جایگاه بالایی برخوردار است. پژوهش در حوزه ارزشها و رفتار دینی مردم، در جهت درک تحولات و از سویی پیشبینی تغییرات آن، متضمن انجام مطالعات مستمر در طی سالهای مختلف میباشد. مطالعه حاضر به روش تحلیل ثانویه انجام پذیرفته و سعی دارد یافتههای حاصل از پیمایشهای ملی مختلف طی سالهای 1353 تا 1390 را مورد تحلیل قرار دهد. بنابراین با عنایت به دادههای پژوهشهای قبلی موجود، دو بعد رفتار و باور دینی در چهار سطح فردی، جمعی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه برای تحلیل رفتار و باور مردم ایران از دو رویکرد سکولار شدن جامعه با تکیهبر نظرات «پیتر برگر» و نیز تعبیر کارکردی و عملکردی دین از نظریه «لوهمان» استفاده شده است. در مجموع یافتههای حاصل نشان میدهد که چندان تفاوتی مبنی بر افزایش یا کاهش چشمگیر در رفتارها و احساسات دینی ـ فردی مردم ایران مشاهده نمیگردد. به عبارتی، جامعه دچار نوعی «تثبیت کارکردی» شده و از این حیث افراد جامعه همانقدر مذهبیاند که در گذشته بودهاند. بنابراین تلقی سکولارشدن جامعه، قضاوتی ناصحیح است. البته تفاوت در میزان دینداری جوانان با بزرگسالان و مسنترها را میتوان ناشی از اقتضائات سنی آنها دانست. در سطح باورها و رفتارهای جمعی، عیلرغم عدم وجود دادههایی مبنی بر مقایسه آن با دهههای گذشته، ولی در مقایسه با آنچه در اوایل انقلاب و دوران بعد از آن ملاحظه میگردد، نوعی «تغییر کارکردی در حوزه رفتارها و باورهای دینی ـ جمعی» را میتوان استنباط نمود. در واقع کاهش در رفتارهای دینی جمعی آنهم از نوع رسمی بیشتر بازتاب تغییرات دوران و کارکردهای خاص خود، بهویژه در زمان انقلاب و دوران جنگ است که نوعی نمونه آرمانی «دین دوران» را بر اذهان و آرمانهای مذهبی به یاد میآورد. در نهایت مقایسه رفتارها و باورهای دینی سیاسی و اجتماعی نوعی «قطبی شدن عملکرد دین» را در دو حوزه سیاسی و اجتماعی نشان میدهد. به عبارتی نوعی «سیاستزدایی از دین» یا «سیاسی شدن دین» و نیز «اخلاق زدایی دینی» یا «اخلاقی کردن دینی» را شاهدیم. ازاینرو، تعبیر سکولارشدن در این دو حوزه برداشتی دوگانه است.