دشواری تعریف و تحدید معنای اصطلاحی مشارکت به اندازه ای است که گاه تا حد وارونگی و تضاد پیش می رود. این نوشته در چند صفحه نخست کوشیده است هم معنایی و نا هم معنایی، هم معنایی ناقص و کامل لغوی واژه مشارکت را با برخی واژگان مترادف و متباین همچون انبازی، خود یاری، همکاری، تعاون، معاونت، کمک، همیاری، دگریاری و یاریگری را در زبان فارسی مشخص ...
بیشتر
دشواری تعریف و تحدید معنای اصطلاحی مشارکت به اندازه ای است که گاه تا حد وارونگی و تضاد پیش می رود. این نوشته در چند صفحه نخست کوشیده است هم معنایی و نا هم معنایی، هم معنایی ناقص و کامل لغوی واژه مشارکت را با برخی واژگان مترادف و متباین همچون انبازی، خود یاری، همکاری، تعاون، معاونت، کمک، همیاری، دگریاری و یاریگری را در زبان فارسی مشخص سازد. سپس با گذر از سطح معانی لغوی واژگان، در پی راه یابی به معنای اصطلاحی و جوهره مشارکت، نویسنده به ذکر تعاریفی پرداخته است، که در آنها جوهره مشارکت یا اصطلاحاتی نظیر دموکراسی، قدرت بخشی، اختیاردهی، سازماندهی، دخالت دادن، دخالت جمعی، خود اتکایی، تعاون، خود یاری، عدم تمرکز، خودمختاری محلی و نظا یر آن یکی دانسته شده است. کار بعدی نویسنده نقد این مناسبات و کوشش در راه تبدیل و تأویل این اصطلاحات به عوامل بنیادی تری است که بتواند خواننده را به جوهره و ماهیت اصلی مشارکت نزدیک تر کند. در پایان، نشان داده شده که پژوهشگران ایرانی «مشارکت کار» با وجود اختلاف آرای بسیار در مسائل پیرامونی مشارکت، با شگفتی در مورد همسانی جوهره مشارکت و یاریگری و زیر مجموعه های آن (خود یاری، همیاری و دگر یاری) با یکدیگر متفق القولند.
طرح موضوع و بیان مسئله امروزه مشارکت سیاسی مردم، زیر بنا و بنیاد توسعه سیاسی کشورها را تشکیل میدهد. این مشارکت به ویژه در نظام های مردم سالار از اهمیت زیادی برخوردار است. ایفای نقش در عرصه سیاست توسط زنان را باید از جمله نقش های جدید تعریف شده برای زنان قلمداد کرد. در فرآیند توسعه فرهنگی و انتقال از جامعه سنتی به جامعه پس از سنت، نقش ...
بیشتر
طرح موضوع و بیان مسئله امروزه مشارکت سیاسی مردم، زیر بنا و بنیاد توسعه سیاسی کشورها را تشکیل میدهد. این مشارکت به ویژه در نظام های مردم سالار از اهمیت زیادی برخوردار است. ایفای نقش در عرصه سیاست توسط زنان را باید از جمله نقش های جدید تعریف شده برای زنان قلمداد کرد. در فرآیند توسعه فرهنگی و انتقال از جامعه سنتی به جامعه پس از سنت، نقش های اجتماعی مختلف باز تعریف میشود و در این تعریف مجدد، انتظارات نقش ها دگرگون می شود. نقش زنان در جامعه سنتی عمدتاً به نقش هایی در درون نهاد خانواده محدود می شود و همواره بر نقش مادری و همسری آنها تاکید میگردد. در جامعه پس از سنت، از نقش های خانوادگی زنان، کاسته و به نقش های آنان در خارج از نهاد خانواده، افزوده می شود.
..
جامعه پذیری و مشارکت سیاسی جامعه پذیری فرآیندی است که طی آن فرد ارزش های رایج را که ساخت نظام اجتماعی بر آن متکی است شناخته و آنها را درونی می سازد. عنصر سیاسی در این جامعه پذیری تأثیرگذار بوده و در آن فرد با مفاهیم جامعه، اقتدار، مشارکت، همبستگی و مانند آن آشنا می شود. بنابراین جامعه پذیری سیاسی یکی از ابعاد کلی جامعه پذیری و به معنای ...
بیشتر
..
جامعه پذیری و مشارکت سیاسی جامعه پذیری فرآیندی است که طی آن فرد ارزش های رایج را که ساخت نظام اجتماعی بر آن متکی است شناخته و آنها را درونی می سازد. عنصر سیاسی در این جامعه پذیری تأثیرگذار بوده و در آن فرد با مفاهیم جامعه، اقتدار، مشارکت، همبستگی و مانند آن آشنا می شود. بنابراین جامعه پذیری سیاسی یکی از ابعاد کلی جامعه پذیری و به معنای «فرآیند مستمر یادگیری است که به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با نظام سیاسی از طریق کسب اطلاعات و تجربیات به وظایف، حقوق و نقش های خویش در جامعه پی میبرند.» جامعه پذیری سیاسی خود موجب مشارکت سیاسی فرد در جامعه میشود. «در این فرآیند افراد می آموزند که باید با مشارکت در روند تصمیم گیری های اجتماعی و سیاسی در سرنوشت خویش شرکت کنند. این مشارکت در تمام نظام ها به یک نحو و صورت انجام نمی گیرد و با توجه به شرایط، ممکن است مسالمت جویانه و یا خصمانه باشد» . عوامل مختلفی در جامعه پذیری سیاسی نقش دارند که از آنها با عنوان عوامل اولیه (خانواده و و عوامل ثانویه (مؤسسات آموزشی، احزاب سیاسی، نهادهای صنفی و رسانه های گروهی) یاد می شود. در بحث حاضر نقش رسانه هنری سینما در فرآیند جامعه پذیری سیاسی مورد توجه قرار گرفته و با تأکید بر جامعه زنان کارگردان سینما، چگونگی مشارکت سیاسی غیر مستقیم ایشان در این فرآیند مورد بررسی قرار میگیرد. هنر و سیاست مشارکت سیاسی شهروندان در هر جامعه ای تضمین کننده سلامت و پویایی آن خواهد بود. این مشارکت می تواند در سطوح کلان، میانی و خرد باشد و در مقاطع مختلف حیات یک جامعه به شیوه های متفاوتی ظاهر شود. اگر مشارکت سیاسی را به طور کلی به دو دسته سیاسی به معنای شرکت در فرآیند تصمیم گیری در مسایل مختلف جامعه است. این تصمیم گیری میتواند در نقش فرد صاحب یکی از مناصب سیاسی مثل رییس جمهور، اعضای کابینه، نمایندگان مجلس و سایر سیاستمداران و قدرتهای اجرایی اعمال شود و یا ممکن است توسط سایر مردم در هنگام انتخابات و رفراندم های مختلف به نمایش گذاشته شود. اما مشارکت سیاسی غیر مستقیم زمانی مورد توجه قرار میگیرد که اگرچه هدف نهایی مشارکت تأثیرگذاری بر حیات سیاسی جامعه است ولی فرد با استفاده از ابزار غیرسیاسی چون ابزار علمی، فرهنگی و هنری در جهت رسیدن به هدف سیاسی حرکت میکند. در هردو حالت یکی از وسایل مهم و تأثیرگذار در میزان و چگونگی مشارکت اجتماعی و سیاسی در هر جامعه ای وسایل ارتباط جمعی است. به طوری که گفته می شود میان میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و میزان مشارکت اجتماعی شهروندان رابطه مستقیم وجود دارد. علت این است که بدینوسیله آگاهی اجتماعی و سیاسی ایشان را افزایش می دهند. افرادی که دارای آگاهی سیاسی و اجتماعی بالا باشند طبیعتاً نقش بیشتری در تصمیم گیری های مختلف خرد و کلان به عهده می گیرند.
توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. توسعه سیاسی بیش از دیگر مفاهیم دارای بار ایدئولوژیکی و قومی است. یکی از ابعاد توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است. زنان ۵۰٪ جمعیت را تشکیل می دهند. از آنجا که مردان نمی توانند به اندازه کافی از منافع زنان دفاع کنند، مشارکت زنان در همه فعالیتهای سیاسی یک ضرورت است بنحوی که ...
بیشتر
توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. توسعه سیاسی بیش از دیگر مفاهیم دارای بار ایدئولوژیکی و قومی است. یکی از ابعاد توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است. زنان ۵۰٪ جمعیت را تشکیل می دهند. از آنجا که مردان نمی توانند به اندازه کافی از منافع زنان دفاع کنند، مشارکت زنان در همه فعالیتهای سیاسی یک ضرورت است بنحوی که می توان گفت اگر زنان در حوزه سیاسی، اقلیتی بشمار آیند، دموکراسی ناتمام است. مشارکت سیاسی زنان به معنای شرکت زنان در انتخابات و برای دادن نیست، بلکه مشارکت به معنای آن است که زنان در تمام نهادهای دموکراتیک نقش تعیین کننده و تصمیم گیرنده داشته باشند. در حالی که هنوز بعضی از وظایف سیاسی و فرهنگی با جنسیت تعیین می شود. مکانیسم های یکسانی مشارکت زنان در زندگی سیاسی، اقتصادی و علمی را تعیین می کند. در این مقاله نخست بر پایه تعریف سنتی سیاست، یک تحقیق پیمایشی درباره مشارکت سیاسی دانشجویان با تکیه بر جنسیت بررسی می شود و سپس نقدی از تعریف سنتی سیاست با توجه به دیدگاه های جامعه شناسی زن به عمل می آید. سپس مشارکت سیاسی دوباره تعریف شده و عوامل بازدارنده مشارکت سیاسی زنان بررسی و نهایتاً استراتژی مقابله با این عواملی ارایه می شود.
توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. میدانیم که سازمان ملل متحد برای اولین بار دهه ۱۹۶۰ را به توسعه اختصاص میدهد و رشد اقتصادی به عنوان میزان آهنگ رشد یک کشور در نظر گرفته می شود. همچنین به کشورهای جهان سوم توصیه می شود که سعی کنند از نظر صنعتی شدن به کشورهای توسعه یافته برسند. گرچه این اصل نیز پذیرفته شده بود که هر چه برای توسعه خوب و سودمند است برای همه مفید است. در دومین دهه پس از ارزیابی ها مشخص شد که سیاستهای اتخاذ شده از نظر اجتماعی و جغرافیایی مواجه با شکست شده است. بنابراین بهبود شرایط زندگی فقیرترین افراد در دستور کار قرار گرفته و برای اولین بار زنان و بخصوص زنان فقیر مورد توجه قرار می گیرند.
.
موضوع مشارکت سیاسی از جمله مباحثی است که پیشینه آن به سالها قبل از میلاد مسیح می رسد و این در حالی است که مشارکت سیاسی زنان به طور رسمی و جدی از حدود یک قرن پیش (اوایل قرن بیستم) و به صورت اعطای حق رای به زنان، در بیشتر کشورهای اروپایی مطرح میباشد. ( بشیریه، ۱۳۷۶) از مشارکت سیاسی، تعاریف گوناگونی ارایه شده است که هریک بر جنبه هایی از آن ...
بیشتر
.
موضوع مشارکت سیاسی از جمله مباحثی است که پیشینه آن به سالها قبل از میلاد مسیح می رسد و این در حالی است که مشارکت سیاسی زنان به طور رسمی و جدی از حدود یک قرن پیش (اوایل قرن بیستم) و به صورت اعطای حق رای به زنان، در بیشتر کشورهای اروپایی مطرح میباشد. ( بشیریه، ۱۳۷۶) از مشارکت سیاسی، تعاریف گوناگونی ارایه شده است که هریک بر جنبه هایی از آن تاکید دارد. همچنین بنابر سلیقه های مختلف، تقسیم بندی های متفاوتی از مشارکت سیاسی صورت گرفته است که آن را به مشارکت سیاسی توده ها و نخبه ها، مشارکت سیاسی فعالانه و منفعلانه، مشارکت سیاسی خودجوش و برانگیخته، و... تقسیم میکند. در بحث از مشارکت سیاسی زنان، گفته می شود که این مشارکت، اغلب، منفعلانه، مشارکت سیاسی خود جوش و برانگیخته و ... تقسیم می کند.
.
در گزارشهای سازمان ملل آمده است که زنان در مجامع قدرت و تصمیمگیری اقلیت بسیار کوچکی هستند. تعداد نمایندگان زن مجالس قانون گذاری جهان از 5/12 درصد در سال به ۱/ ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ کاهش یافته است. در این سال تنها شش تن از سران کشورهای جهان زن بودند و هشت کشور از ۱۸۴ کشور عضو سازمان ملل متحد، یک زن را به نمایندگی دایمی خود در این سازمان منصوب ...
بیشتر
.
در گزارشهای سازمان ملل آمده است که زنان در مجامع قدرت و تصمیمگیری اقلیت بسیار کوچکی هستند. تعداد نمایندگان زن مجالس قانون گذاری جهان از 5/12 درصد در سال به ۱/ ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ کاهش یافته است. در این سال تنها شش تن از سران کشورهای جهان زن بودند و هشت کشور از ۱۸۴ کشور عضو سازمان ملل متحد، یک زن را به نمایندگی دایمی خود در این سازمان منصوب کردند. میزان مشارکت زنان در فعالیت های سیاسی بسیار پایین است. در نزدیک به ۱۰۰ کشور هیچ زنی در مجالس قانونگذاری شرکت ندارد. در پایان سال 1993، زنان تنها شش مقام از مهمترین مقام های سازمان ملل متحد را در اختیار داشتند.