مطالعات زنان
محمدصالح طیب نیا؛ راحله کاردوانی؛ سعیده یراقی
چکیده
مطالعه حاضر باهدف تبیین عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان دانشگاه اصفهان به پدیده ازدواج، در چارچوب رویکرد ترکیبی و با استفاده از استراتژی اکتشافی– متوالی به انجام رسیده است. روش مورداستفاده در مرحله کیفی پژوهش نظریه زمینهای و در مرحله کمی پیمایش بوده است. مشارکتکنندگان پژوهش در مرحله کیفی 30 نفر از دانشجویان دانشگاههای اصفهان، ...
بیشتر
مطالعه حاضر باهدف تبیین عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان دانشگاه اصفهان به پدیده ازدواج، در چارچوب رویکرد ترکیبی و با استفاده از استراتژی اکتشافی– متوالی به انجام رسیده است. روش مورداستفاده در مرحله کیفی پژوهش نظریه زمینهای و در مرحله کمی پیمایش بوده است. مشارکتکنندگان پژوهش در مرحله کیفی 30 نفر از دانشجویان دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و در مرحله کمّی 400 نفر از دانشجویان دانشگاههای اصفهان بودند. تکنیک گردآوری دادهها در دو مرحله کیفی و کمی پژوهش به ترتیب مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته و پرسشنامه بود. یافتههای پژوهش در مرحله کیفی نشاندهنده این است که عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان در قالب چند مقوله اصلی شامل موانع مفصلبندیشده، تصویرسازی ازدواج، خودارزیابی ذهنی، ترس نهادینهشده، فضای دانشگاهی و پیامدپنداری ازدواج صورتبندی شدهاند. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان به ازدواج درمجموع در حد متوسط به بالا توان تبیین واریانس این متغیر را دارند. ضرایب تأثیر نیز نشاندهنده اثر مستقیم و معنادار متغیرهای تصویرسازی ازدواج، خودارزیابی ذهنی، فضای دانشگاهی و پیامدپنداری بر نگرش دانشجویان به ازدواج بوده است و نتایج کمّی پژوهش تا حد زیادی نتایج کیفی را تأیید میکنند.
مردم شناسی
محمدسعید ذکائی
چکیده
تحولات ساختاری، ارزشی، تاریخی و جهانی در نیمقرن اخیر در ایران معنا، تجربه و گفتمانهای جدیدی را برای جوانی برقرار ساختهاند و آن را به پدیدهای مهم در فهم پویاییهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه بدل ساختهاند. ظهور پدیده جدید جوانی در ایران موقعیت و مناسبات تازهای را در سیاست فرهنگ و نظام ارزشی و اخلاقی جامعه ایرانی برقرار ...
بیشتر
تحولات ساختاری، ارزشی، تاریخی و جهانی در نیمقرن اخیر در ایران معنا، تجربه و گفتمانهای جدیدی را برای جوانی برقرار ساختهاند و آن را به پدیدهای مهم در فهم پویاییهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه بدل ساختهاند. ظهور پدیده جدید جوانی در ایران موقعیت و مناسبات تازهای را در سیاست فرهنگ و نظام ارزشی و اخلاقی جامعه ایرانی برقرار کرده است. مقاله حاضر با اتکا به پیمایشهای بزرگمقیاس و برخی اسناد موجود بهدنبال ارائه تحلیلی از تغییرات در ارزشها و سبکهای زندگی جوانان در ایران معاصر و ترسیم روندها و زمینههای مهم تأثیرگذار بر آن است. سیاستها، استراتژیها و تحولات مهمی چون بهکارگیری مدلهای توسعه غربی، فرایند تفکیک اجتماعی، تلاقی و منازعات گفتمانی و ایدئولوژیک، جنگ تحمیلی، نوسازیهای ساختاری، فرآیندهای مربوط به جهانیسازی، رشد تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی نو و بازاندیشیهای برآمده از تغییرات نقشی و کارکردی در زیست جوانی، ازجمله زمینههای اصلی تغییر جایگاه جوانی در ایران میباشند. تغییرات فوق علاوه بر آنکه نشانههای زیادی از موقعیت و فرهنگ جهانی جوانی را در خود دارند، با شرایط تاریخی و محلی نیز پیوند داشته و از آن تأثیرپذیریهای زیادی پذیرفتهاند. درمجموع ارزیابی روند تاریخی تحولات ارزشی جوانان عناصری از تغییر و تداوم را بهصورت همزمان آشکار میسازد.
جامعه شناسی
محمدتقی کرمی
چکیده
خاصبودگی پاندمی کرونا به وقوع آن در آغاز دهه دوم قرن 21 با بالاترین حد توسعهیافتگی دانش پزشکی و بهداشت و نیز به بازگشت به سنت پزشکی کهن قرنطینه بازمیگردد. هدف پژوهش با تأکید بر سویههای جنسیتی تجربه بحران کرونا بهمثابه فاجعه در مفصلبندی آن با راهکار قرنطینه خانگی، فهم تجربه جنسیتی زنان است. این تحقیق در پارادایم تفسیری تفهمی ...
بیشتر
خاصبودگی پاندمی کرونا به وقوع آن در آغاز دهه دوم قرن 21 با بالاترین حد توسعهیافتگی دانش پزشکی و بهداشت و نیز به بازگشت به سنت پزشکی کهن قرنطینه بازمیگردد. هدف پژوهش با تأکید بر سویههای جنسیتی تجربه بحران کرونا بهمثابه فاجعه در مفصلبندی آن با راهکار قرنطینه خانگی، فهم تجربه جنسیتی زنان است. این تحقیق در پارادایم تفسیری تفهمی به تحلیل مضمون تجربه 23 زن متأهل 52-30 سال از بحران کرونا پرداخته است. چهار الگوی معنایی غالب شناختهشده در روایت زنان عبارتاند از؛ فاجعه، سوژگی و تابآوری مضاعف زنانه، تعلیق زنانگی و مدیریت بدن در هراس از بیماری، مردانگی و ساختشکنی از تصویر قالبی در فاجعه و بازگشت به اهمیت جایگاه پدری در تجربه فاجعه. بهطورکلی، فراخوانش زنان به مرکزیت در موقعیت بحران و بههمریختگی نظم پیشینی زندگی اجتماعی، هرچند با فشار ذهنی و روانی مضاعف همراه است، اما با قرار دادن زنان در یک موقعیت سوژگی تاریخی، به آنها فرصت برساخت تصویری متمایز از خود زنانه را میدهد. هرچند، مطالعه تبار تاریخی پاندمیها نشان میدهد که محوریت «زن کدبانو» بهعنوان گفتمان غالب در شرایط بحران، موقت و گذرا است و با گذر از شرایط بحرانی، جامعه به تبار طرد زنانه باز خواهد گشت.
مطالعات فرهنگی
معصومه طالبی دلیر؛ علیخواه فردین؛ سید هاشم موسوی
چکیده
این روزها برخلاف گذشته، برگزاری جشن عروسی در شهرهای بزرگ، کمتر شکلی مشارکتی دارد و مراحل مختلف آن، غالباً، از آغاز تا پایان، به مؤسسات تجاری سپرده میشود. این شرایط بیانگر آن است که در جامعه امروزی، صنعتی به نام صنعت عروسی در حال شکلگرفتن است و عروسیها رو به سوی تجاری شدن دارند. هدف این مقاله شناخت ویژگیهای این صنعت نوپدید ...
بیشتر
این روزها برخلاف گذشته، برگزاری جشن عروسی در شهرهای بزرگ، کمتر شکلی مشارکتی دارد و مراحل مختلف آن، غالباً، از آغاز تا پایان، به مؤسسات تجاری سپرده میشود. این شرایط بیانگر آن است که در جامعه امروزی، صنعتی به نام صنعت عروسی در حال شکلگرفتن است و عروسیها رو به سوی تجاری شدن دارند. هدف این مقاله شناخت ویژگیهای این صنعت نوپدید در شهر همدان و مطالعه جنبههای مختلف آن است. در خصوص صنعت جشن ازدواج نظریهها، تحقیقات و دیدگاههای متنوعی وجود دارد که بهطورکلی بر کنشگری زنان، مصرفگرایی و تجلی کالاییشدن نظام سرمایهداری تأکید دارند. این دیدگاهها در مقاله مرور شدهاند. روش تحقیق این مقاله، روش کیفی است و دادههای آن از طریق مصاحبه عمیق نیمهساختیافته با 16 نفر از شاغلین صنعت عروسی شهر همدان جمعآوریشده است. مفاهیم بنیادین مصاحبهها سپس با تکنیک تحلیل مضمون استخراجشده و درنهایت تحلیلها بر پایه نُه مضمون محوری ساخت یافتهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که گسترش صنعت جشن عروسی که «تجاریشدن» ویژگی برجسته آن است «سوبژکتیویته زنانه» و تقویت فرهنگ «فردگرایی» و «کالا شدگی» را در بردارد و به تضعیف مراسم عروسی محلی میانجامد.
ابراهیم صالح آبادی
چکیده
این مقاله تلاش دارد تا رساله- کتابهای منتشره در ایران در حوزه جامعهشناسی سیاسی و علوم سیاسی را نقد و ارزیابی نماید. روش این مقاله مروری و انتقادی است که مرحله مقدماتی در کارهای فراتحلیل است. نتایج تحقیق نشان میدهد مهمترین آسیبهای پژوهشی در جامعهشناسی سیاسی و علوم سیاسی ایران بهقرار زیر است: برقراری نادرست روابط علی بین ...
بیشتر
این مقاله تلاش دارد تا رساله- کتابهای منتشره در ایران در حوزه جامعهشناسی سیاسی و علوم سیاسی را نقد و ارزیابی نماید. روش این مقاله مروری و انتقادی است که مرحله مقدماتی در کارهای فراتحلیل است. نتایج تحقیق نشان میدهد مهمترین آسیبهای پژوهشی در جامعهشناسی سیاسی و علوم سیاسی ایران بهقرار زیر است: برقراری نادرست روابط علی بین متغیرها، نداشتن مسئله بهعنوان معما و خَلط بین مسئله و سؤال، شیفتگی بیشازحد محقق به نظریهها و عدم ارائه مکانیسمهای علی، استفاده ناشایست از برقراری روابط علی در تحقیقات. تحقیق نشان داد که گسستگی زمانی بین دورههای تحصیلی ارشد و دکترا، گسستگی بین مقالهها منتشرشده و گسستگی دانشگاهی ارشد و دکترای، نوع دانشگاه و رشته تحصیلی محققان بر معایب تحقیق تأثیر دارد. نویسنده مقاله بر این باور است بهکارگیری راهبردهای زیر آسیبهای تحقیق را کاهش و وضعیت تحقیقات را بهتر از پیش شکل میدهد. 1. برجستهسازی ناهماهنگی، ناسازگاری، تناقض و معما در بخش بیان مسئله،2. فراخوانی و بازخوانی سابقه تحقیق در بخش بیان مسئله، یافتههای تحقیق و کل تحقیق. باوجوداین، کمینه کردن سابقه تحقیق میتواند پژوهش را پربارتر سازد، 3. کمینهسازی مباحث نظری تحقیق، 4. ارائه استدلال، حجتآوری و ارائه مکانیسمهای علی برای برقرار ارتباط علی و 5. نقد و حذف روابط علی معیوب.
میترا عظیمی؛ سیمین ویسی
چکیده
بهرهگیری از الگوهای موفق ارزش کار در فرهنگهای گوناگون که با فرهنگ خودی انطباق دارند، باعث ارتقای سازمانها میگردند. انتخاب سازمانهای مردمنهاد به دلیل پویایی آنها و محلۀ هرندی به دلیل اهمیت و پرچالش بودن آن صورت گرفت. تطبیق یافتههای میدانی که با روشهای مشاهده، مصاحبۀ عمیق و نیمهساختاریافته و نیز گروههای ...
بیشتر
بهرهگیری از الگوهای موفق ارزش کار در فرهنگهای گوناگون که با فرهنگ خودی انطباق دارند، باعث ارتقای سازمانها میگردند. انتخاب سازمانهای مردمنهاد به دلیل پویایی آنها و محلۀ هرندی به دلیل اهمیت و پرچالش بودن آن صورت گرفت. تطبیق یافتههای میدانی که با روشهای مشاهده، مصاحبۀ عمیق و نیمهساختاریافته و نیز گروههای کانونی بهدستآمده بودند با ارزشهای کار که بهصورت اسنادی بهدستآمده بودند نشانگر وجود ارزشهای کار عمومی همچون فردگرایی همراه با برخی ویژگیهای جمعگرایانه، خودمداری و نیز رقابت است. از طرفی با مقایسۀ ارزشهای کار این سازمانها با الگوهای سهگانۀ بینافرهنگی شامل الگوی شرقی، الگوی اسکاندیناوی و آمریکایی برخی ویژگیها همچون نبود قراردادهای دقیق و کار گروهی، فاصلۀ قدرت بالا، اهمیت داشتن ارشدیت، نبود معیارهای شایستگی، تأکید کمتر بر یادگیری و حافظۀ سازمانی و وجود همیاریهای مقطعی، ساختارسلسلهمراتبی خشک، تأکید کمتر بر رفاه، ناتوانی در پیوند ارزشهای سنتی و جدید، عدم پذیرش برنامههای بلندمدت، نبود سیستم یکپارچۀ ملی و نیز احساس بیعدالتی از نوع صاحب حق بودن دیده شدند. شکلگیری سیستم مدیریت یکپارچه که بتواند ضمن افزایش اشتراکات، منافع فردی سازمانها را نیز تأمین نماید ضروری به نظر میرسد.