جعفر هزار جریبی
چکیده
امروزه اینترنت و بازیهای رایانهای در تمام نقاط دنیا نفوذ کردهاند، البته با رواج هر فناوری پیامد مثبت و منفی آن نیز در جامعه رواج پیدا میکند. پدیده اعتیاد مجازی بعنوان پیامد منفی استفاده از اینترنت چند سالی است که در برخی از کلان شهرهای کشور رواج داشته و از این رو توسعه روزافزون آن مشکلاتی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته ...
بیشتر
امروزه اینترنت و بازیهای رایانهای در تمام نقاط دنیا نفوذ کردهاند، البته با رواج هر فناوری پیامد مثبت و منفی آن نیز در جامعه رواج پیدا میکند. پدیده اعتیاد مجازی بعنوان پیامد منفی استفاده از اینترنت چند سالی است که در برخی از کلان شهرهای کشور رواج داشته و از این رو توسعه روزافزون آن مشکلاتی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان اعتیاد مجازی در بین نوجوانان و جوانان نواحی شهری استان قم و عوامل موثر بر آن میباشد. این پژوهش به لحاظ نوع روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی (بصورت رابطهای) است که در آن برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و پیمایشی (تکنیک پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، شامل نوجوانان و جوانان 12 تا 30 سال نواحی شهری استان قم میباشد که تعداد 650 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و پرسشنامهها با مراجعه به درب منازل، کافینتها و گیمنتها تکمیل گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهد که 51 درصد نوجوانان و جوانان اعتیاد مجازی ندارند و اما 42 درصد از آنان در معرض اعتیاد و 7 درصد از آنان بصورت بالفعل معتاد میباشند. در ضمن شاخص اعتیاد مجازی از مجموع سه شاخص اعتیاد رفتاری، عاطفی و شناختی ساخته شد. با توجه به نتایج بدست آمده از رگرسیون چند متغیره، متغیر «احساس حمایت اجتماعی از طریق کار با اینترنت» (29/0 = Beta) بیشترین رابطه را با اعتیاد مجازی دارد. در مرحله بعد متغیرهای «احساس خودارزشی از طریق اینترنت» (25/0= Beta) و «ارتباط برقرار کردن با دوستان و آشنایان از طریق اینترنت» (18/0 = Beta) بر اعتیاد مجازی تأثیر داشتند. اما نتیجه متغیر «سن» (13/0- =Beta) نشان میدهد که اینترنت برای جوانان در مقایسه با نوجوانان چندان دارای سرگرمی نمیباشد. در مورد و ضعیت تأهل و اشتغال نتیجه نشان میدهد که اشتغال به کار و ازدواج در این میان نقش تعدیلگر دارد، زیرا اشتغال و ازدواج باعث میشود که این افراد کمتر به اینترنت (جهت انجام کارهای غیر ضروری) وابسته شوند.
مهدی محسنیان راد
چکیده
در این مقاله پس از تعریف شبکه اجتماعی و تفاوت آن با گروههای اجتماعی، به بررسی تحولات تاریخی آن در قالب سه دوره یا سه نسل پرداخته شده است. در نسل اول که مربوط به قبل از ابداع و رواج تمبر پست و اختراع تلگراف و تلفن است، شبکههای اجتماعی در سراسر جهان ویژگیهایی کم و بیش مشترک داشته و مرکب از تعداد بسیاری شبکههای کوچک کم دامنه بوده است. ...
بیشتر
در این مقاله پس از تعریف شبکه اجتماعی و تفاوت آن با گروههای اجتماعی، به بررسی تحولات تاریخی آن در قالب سه دوره یا سه نسل پرداخته شده است. در نسل اول که مربوط به قبل از ابداع و رواج تمبر پست و اختراع تلگراف و تلفن است، شبکههای اجتماعی در سراسر جهان ویژگیهایی کم و بیش مشترک داشته و مرکب از تعداد بسیاری شبکههای کوچک کم دامنه بوده است. با فرا رسیدن عصر ابزارهای یاد شده، شبکههای کوچک به یکدیگر پیوسته و شبکههای بزرگتر پر دامنه را ایجاد کردند. در جوامع پیشرفته این ابزارها به سرعت همه گیر شد و در واقع نسل دوم شبکههای اجتماعی شکل گرفت. اما در غیرپیشرفتهها از جمله ایران، مصرف این ابزارها تا مدتها از سوی فقط اقلیت کوچکی از جامعه که پایتخت نشین، باسواد و مرفه بودند، انجام میشد و عملاً خصلتی «نوبرانه» داشت. این مقاله نشان میدهد که حتی تا یک قرن پس از مصرف نوبرانه ابزارها، هنوز ابزارهای ارتباطی نسل دوم، آن یکپارچگی شبکه اجتماعی جوامع پیشرفته را نداشتند. در نتیجه ساختار و کارکرد شبکه اجتماعی نسل دوم، در غیرپیشرفتهها با پیشرفتهها متفاوت شد.
مقاله در ادامه نشان میدهد که پس از شکلگیری اینترنت و اختراع تلفن همراه و تولد نسل سوم شبکهها در کشورهای پیشرفته، همان وضعیت پیشین، این بار با ابعادی جدید دوباره روی داد. اینترنت اگر چه «شبکه اجتماعی مجازی» را به وجود آورد اما باز هم در حوزه پایتخت و شهرهای بزرگ رشد کرد، آن هم نه قابل استفاده از سوی همه باسوادان، بلکه صرفاً قابل مصرف از سوی اقلیتی از پرسوادان. در عوض در حالی که هنوز ده هزار روستا حتی صندوق پست و تلفن ثابت ندارند، تلفن همراه رشدی فزاینده نمود.
مقاله بهاین جمعبندی میرسد که شبکه اجتماعی معاصر ایران عملاً از سه «پاره شبکه» حاوی اقلیت شبکه اجتماعی نسل اول، اکثریت شبکه اجتماعی نسل دوم و اقلیت شبکه اجتماعی نسل سوم تشکیل یافته است. با این تفاوت که پاره شبکه نسل سوم در ایران، از یکسو همه امکانات نسل سوم کشورهای پیشرفته را در اختیار ندارد و از سوی دیگر اتصالش به شبکه مجازی جهانی سهلتر از اتصال به دو پاره شبکه نسل دوم و سوم بومی شده است. نمونه بارز آن، اتفاقاتی بود که منتج به آن شد که برای اولین بار در تاریخ، پاره شبکه نسل سوم ایران، توانست با ارسال عکسها و فیلمهای کوتاه از تظاهرات و درگیریهای خیابانی، خود را به شبکه اجتماعی مجازی جهانی متصل کند.
مقاله در انتها نتیجه گرفته که زیستگاه مشترک این سه نسل در ایران، به مفهوم شبکه اجتماعی یکپارچه نیست و پیشنهاد نموده که تحولات تعامل سختافزاری و نرمافزاری این سه پاره شبکه در میان خود و بین خود از موضوعات مورد توجه محققان ارتباطات در ایران قرار گیرد
محمدسعید ذکایی
چکیده
شناسایی تحولات، تغییرات و یا تداومها در فرهنگ فراغتی شاخص مهمی در درک فرهنگ و تغییرات اجتماعی بشمار میآید. فراغت تجربهای برای باز نمایی و اشاعه ارزشهای فرهنگی است که فارغ از جهتگیریهای نخبهگرایانه فرهنگی، تصویری از تجارب و متن زندگی روزمره فراهم میسازد. این مقاله در سنت مطالعات فرهنگی فراغت و با اتکا به برخی منابع ثانویه ...
بیشتر
شناسایی تحولات، تغییرات و یا تداومها در فرهنگ فراغتی شاخص مهمی در درک فرهنگ و تغییرات اجتماعی بشمار میآید. فراغت تجربهای برای باز نمایی و اشاعه ارزشهای فرهنگی است که فارغ از جهتگیریهای نخبهگرایانه فرهنگی، تصویری از تجارب و متن زندگی روزمره فراهم میسازد. این مقاله در سنت مطالعات فرهنگی فراغت و با اتکا به برخی منابع ثانویه مربوط به فرهنگ و زندگی روزمرهایرانیان (در سفرنامههای مسافران غربی به ایران در قرون 16 تا 19 میلادی) و همچنین یادداشتها و سفرنامههای ایرانیان به کشورهای غربی (به ویژه در قرون 18 و 19) به دنبال آن است تا فهم و تصویری از تجربه فراغت ایرانی، معنا و درک ایرانیان از تجربه زمان آزاد خود و ملاحظات و شرایط تأثیرگذار بر آن بدست دهد. استدلال نویسندهاین است که فرهنگ فراغتی ایران پیشا مدرن در تحول تاریخی خود گسستی را هم با متن سنتی و هم با شرایط مدرن نمایش داده و در دوره مورد نظر، تحول خود جوشی در جهت ایجاد انضباط، قاعدهمندی، تفکیک، حرفهای شدن و تجاری شدن صورتهای مقبول و بومی فرهنگ ایرانی صورت نگرفته است. فاصله تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی با فراغت مدرن غربی، ناکافی بودن و نارسا بودن مفهوم سازیهای غربی در تعریف و نظریه پردازی فراغت ایرانی را آشکار ساخته و ضرورت توجه به تاریخ فرهنگی را در ردیابی تحولات فرهنگ عامه پسند آشکار میسازد.
سیدمسعود علوی
چکیده
با ظهور فناوریهای نوین ارتباطی و گستردگی اینترنت، جهان وارد دوران جدیدی شده است که با عناوین ویژهای مانند «جامعه اطلاعاتی» و «جامعه شبکهای» از دورههای پیش از خود متمایز میشود. در دو دهه اخیر، همراه با توسعه و تکامل بسیار سریع ارتباطات رایانهای و گسترش روزافزون دسترسی مردم جوامع گوناگون به اینترنت، شبکههای ...
بیشتر
با ظهور فناوریهای نوین ارتباطی و گستردگی اینترنت، جهان وارد دوران جدیدی شده است که با عناوین ویژهای مانند «جامعه اطلاعاتی» و «جامعه شبکهای» از دورههای پیش از خود متمایز میشود. در دو دهه اخیر، همراه با توسعه و تکامل بسیار سریع ارتباطات رایانهای و گسترش روزافزون دسترسی مردم جوامع گوناگون به اینترنت، شبکههای رایانهای و تلفنهای همراه، کوششهای نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه فضای مجازی و ابعاد و تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن شده است. در جریان این تلاشها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریات یورگن هابرماس جایگاه برجستهای یافته است. هدف اصلی این پژوهش آن است که روشن نماید آیا از دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات و علوم سیاسی در دانشگاههای ایران حوزه عمومیدر فضای مجازی تشکیل شده است؟ و آیا وبلاگها و شبکههای اجتماعی را میتوان به عنوان مصادیق حوزه عمومیمجازی در نظر گرفت.
برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است. بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از نظرات اساتید علوم ارتباطات در قالب توزیع پرسشنامه، مولفههای 24 گانه برای سنجش نظر پاسخگویان درباره شاخصها و متغیرهای حوزه عمومی مجازی مشخص شد. در مرحله بعد مولفههای 24 گانه به همراه پرسشهای دیگری که ما را در تحلیل یافتهها یاری میرساند در قالب پرسشنامهای تنظیم و میان پاسخگویان توزیع و اطلاعات لازم جمع آوری شد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که از دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات و علوم سیاسی دانشگاههای کشور سه متغیر مستقل حوزه عمومی در فضای مجازی شکل گرفته است و وبلاگها و شبکههای اجتماعی از مصادیق حوزه عمومی در فضای مجازی هستند. همچنین یافتههای پژوهش نشان دهنده آن است که نظریه حوزه عمومی قابل بکارگیری در حوزه مجازی است اما ویژگیهای فضای مجازی و ارتباطات با واسطه رایانهای، حوزه عمومی را فضایی متکثر و چند پاره ساخته است که با مدل سنتی حوزه عمومی متفاوت است.
محسن نیازی
چکیده
اعتماد اجتماعی، اساسیترین سازه سرمایه اجتماعی و از مهمترین مفاهیم علوم اجتماعی معاصر است. بویژه این که این مفهوم با توجه به تحولات و پیچیدگیهای دنیای معاصر، منزلت و اهمیت ویژهای در تحقیقات اجتماعی کسب نموده است. از سوی دیگر پیشرفت فناوریهای نوین ارتباطی - اطلاعاتی بویژه اینترنت در سالهای اخیر اثرات شگرفی بر ابعاد گوناگون ...
بیشتر
اعتماد اجتماعی، اساسیترین سازه سرمایه اجتماعی و از مهمترین مفاهیم علوم اجتماعی معاصر است. بویژه این که این مفهوم با توجه به تحولات و پیچیدگیهای دنیای معاصر، منزلت و اهمیت ویژهای در تحقیقات اجتماعی کسب نموده است. از سوی دیگر پیشرفت فناوریهای نوین ارتباطی - اطلاعاتی بویژه اینترنت در سالهای اخیر اثرات شگرفی بر ابعاد گوناگون حیات فردی و اجتماعی انسانها بر جای گذاشته است. در این حوزه اندیشمندانی چون گیدنز، پاتنام و فوکویاما بر نقش فناوریهای جدید ارتباطی چون اینترنت بر سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی تأکید نمودهاند. در همین چارچوب، هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و تأثیر آن بر اعتماد اجتماعی است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش اجتماعی[1] بوده و دادههای تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. اعتبار و پایایی مقیاسهای اعتیاد به اینترنت و اعتماد اجتماعی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش و با توجه به نتایج آزمون به ترتیب برابر با 85 و 82 درصد مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 90 - 89 است که با استفاده از نمونه گیری طبقهبندی احتمالی و فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 370 نفر از اعضای جامعه مورد نظر به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق رابطه بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و اعتماد اجتماعی در بین پاسخگویان را نشان میدهد. همچنین نتایج آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر همبستگی معنادار، متغیرهای تحقیق را مورد تأیید قرار دادهاند.
سیدمحمد مهدی زاده
چکیده
در این مقاله، نحوه انتشار اخبار افغانستان در مطبوعات ایران در چارچوب نظریه برجستهسازی رسانهها و با استفاده از تحلیل محتوای کمّی مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج پژوهش، بیانگر آن است که بین روزنامههای اطّلاعات، کیهان و جمهوری اسلامی از نظر «محتوای اخبار» افغانستان تفاوت معناداری وجود ندارد. در واقع هر سه روزنامه از معیارهای ...
بیشتر
در این مقاله، نحوه انتشار اخبار افغانستان در مطبوعات ایران در چارچوب نظریه برجستهسازی رسانهها و با استفاده از تحلیل محتوای کمّی مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج پژوهش، بیانگر آن است که بین روزنامههای اطّلاعات، کیهان و جمهوری اسلامی از نظر «محتوای اخبار» افغانستان تفاوت معناداری وجود ندارد. در واقع هر سه روزنامه از معیارهای یکسانی برای انتخاب اخبار افغانستان پیروی کردهاند، به طوری که حدود 70 درصد از اخبار افغانستان به «امور نظامی، جنگ و خشونتهای سیاسی» و «روابط خارجی» اختصاص دارد.
مقایسه «سه دهه» مورد بررسی (1358 تا 1388) از نظر «محتوای اخبار» افغانستان نیز نشان میدهد که بین سه دهه مورد بررسی از نظر «اولویت اخبار» افغانستان تفاوت معناداری وجود دارد.
بین اخبار مشترک و غیرمشترک افغانستان و ایران از نظر میزان انتشار «تیتر در صفحه اول» و همچنین از نظر میزان استفاده از «عناصر بصری» (عکس، کادر، رنگ، چاپ نگاتیو، ترام، کاریکاتور) برای برجستهسازی اخبار افغانستان، نسبت به سایر اخبار روزنامه تفاوت معناداری وجود ندارد.
اهمیت و اولویت اخبار مشترک بین افغانستان و ایران در مقایسه با اخبار غیرمشترک آنها متفاوت از یکدیگر است.
عباس کشاورز
چکیده
یکی از جنبههای مهم انقلاب اسلامی، که از چشم محققان، چه در داخل و چه در خارج تا حدود زیادی مغفول مانده است، چگونگی شیوههای جذب و عضوگیری گروههای انقلابی است. سؤال اصلی این مقاله چگونگی شیوههای عضوگیری هیأتهای مؤتلفه اسلامی در انقلاب اسلامی است. روش مورد استفاده کیفی و از نوع پژوهش تاریخی و ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای ...
بیشتر
یکی از جنبههای مهم انقلاب اسلامی، که از چشم محققان، چه در داخل و چه در خارج تا حدود زیادی مغفول مانده است، چگونگی شیوههای جذب و عضوگیری گروههای انقلابی است. سؤال اصلی این مقاله چگونگی شیوههای عضوگیری هیأتهای مؤتلفه اسلامی در انقلاب اسلامی است. روش مورد استفاده کیفی و از نوع پژوهش تاریخی و ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای عمیق است. در جایی که از طریق مصاحبه گردآوری داده ممکن نبوده است از روش مکمل تحلیل اسنادی نیز استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که کاریزمای امام (ره) به عنوان مرجع تقلید و شخصیت ایدهآل رهبران اصلی گروه، هم در شکلگیری مؤتلفه و هم در جذب افراد، بسیار مؤثر بوده است. نوعاً افرادی هم که جذب میشدند از طیف بازاریان سنتی و متدین بودند. (به صورت ناخواستهای) مؤتلفه در جذب اقشار دیگر چندان موفق نبوده است. وضعیت اجتماعی گروه در جامعه خوب بوده است و این امر در جذب گروه بسیار مؤثر بوده است. مدل عضوگیری گروه، با توجه به توصیههای امام (ره) بومی و منحصر به فرد (برادر یابی در هیئتها) بوده است