هدف نهایی ما در این مقاله این است که، بدون توجه به ظرایف و دقایق، به دریافتی کلی و حتی شهودی از تحولات جمعیت ایران نایل شویم. مع الوصف، به باور ما این مقصود به درستی حاصل نمی شود مگر آنکه تحولات جمعیت ایران را در متن تحولات ناموزون جمعیت قاره ها و همچنین در متن وسیعتر تحولات جمعیت جهان ملاحظه کنیم. بنابراین، در این مقاله زمینه ای ابتدا ...
بیشتر
هدف نهایی ما در این مقاله این است که، بدون توجه به ظرایف و دقایق، به دریافتی کلی و حتی شهودی از تحولات جمعیت ایران نایل شویم. مع الوصف، به باور ما این مقصود به درستی حاصل نمی شود مگر آنکه تحولات جمعیت ایران را در متن تحولات ناموزون جمعیت قاره ها و همچنین در متن وسیعتر تحولات جمعیت جهان ملاحظه کنیم. بنابراین، در این مقاله زمینه ای ابتدا جمعیت زمین را در گذشته و حال به اختصار بررسی میکنیم، سپس، جمعیت مناطق جغرافیایی بزرگ را در عصر جدید و رشد ناموزون جمعیت این مناطق را تا جنگ جهانی دوم، از یک سو و در دوره پس از جنگ، از سوی دیگر ملاحظه می کنیم، و در نهایت، نظری اجمالی می اندازیم به روند و آهنگ تغییرات جمعیت ایران.
تصور و ادراک ما از مردم و رویدادهای دنیا به مقدار بسیار بستگی به تصویری دارد که از طریق وسایل ارتباط جمعی به ما منتقل شده است. دنیایی که باید با آن از جنبه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره مواجه شویم، غیر قابل دسترسی، غیر قابل مشاهده و در بسیاری از موارد، دور از ذهن ماست. این دنیا باید از طریق وسایل ارتباط جمعی برای ما شناخته ...
بیشتر
تصور و ادراک ما از مردم و رویدادهای دنیا به مقدار بسیار بستگی به تصویری دارد که از طریق وسایل ارتباط جمعی به ما منتقل شده است. دنیایی که باید با آن از جنبه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره مواجه شویم، غیر قابل دسترسی، غیر قابل مشاهده و در بسیاری از موارد، دور از ذهن ماست. این دنیا باید از طریق وسایل ارتباط جمعی برای ما شناخته و تبیین شود. رسانه های خبری - رادیو، تلویزیون و روزنامه - هر روز ما را از رویدادها و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره که تنها تعداد اندکی از آنها برای ما قابل مشاهده و تجربه مستقیم است آگاه می سازند. بنابر این ما متکی به اطلاعاتی هستیم که از طریق وسایل ارتباط جمعی به ما می رسد و به وسیله همین اطلاعات است که ذهنیات ما از محیط اطراف شکل می گیرد.
در این مقاله نخست دیدگاه های رایج در زمینه آموزش و پرورش و توسعه اجتماعی - انسانی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. پس از آن چارچوب نظری جامع تری ارائه می شود، و در قالب آن ضمن تعریف مفهوم توسعه ملی و ذکر عمده ترین شاخص های آن به برخی از موانع توسعه ملی، مثل موانع تاریخی، چندگانگی ساختاری، انواع نابرابری ها و خاص گرایی فرهنگی نیز اشاره می ...
بیشتر
در این مقاله نخست دیدگاه های رایج در زمینه آموزش و پرورش و توسعه اجتماعی - انسانی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. پس از آن چارچوب نظری جامع تری ارائه می شود، و در قالب آن ضمن تعریف مفهوم توسعه ملی و ذکر عمده ترین شاخص های آن به برخی از موانع توسعه ملی، مثل موانع تاریخی، چندگانگی ساختاری، انواع نابرابری ها و خاص گرایی فرهنگی نیز اشاره می شود. آنگاه نقشی که آموزش و پرورش به طور مستقیم یا غیرمستقیم، یعنی از طریق رفع موانع توسعه و ترویج عقاید و ارزش ها و نمادهای عام و مشترک در سطح ملی و بین المللی ایفا می کند مورد تحلیل جامعه شناختی قرار می گیرد. سرانجام پس از تشریح عواملی که نقش آموزش و پرورش را در توسعه ملی مشروط و مقید می سازند. نتیجه گیری لازم به عمل می آید.
درگذشته نظام اجتماعی پدیده ای طبیعی محسوب می شد که آن چنان که هست باید آن را پذیرفت و در آن دخل و تصرفی نمی توان اعمال کرد. در قرون اخیر با رشد علوم اجتماعی تصور دیگری از جامعه و نظام اجتماعی شکل گرفته است که بر مبنای آن جامعه ساخته دست انسان هاست و هم آنها می توانند آن را دگرگون کنند. اما این بدان معنی نیست که جامعه الگوها و ساختارهای ...
بیشتر
درگذشته نظام اجتماعی پدیده ای طبیعی محسوب می شد که آن چنان که هست باید آن را پذیرفت و در آن دخل و تصرفی نمی توان اعمال کرد. در قرون اخیر با رشد علوم اجتماعی تصور دیگری از جامعه و نظام اجتماعی شکل گرفته است که بر مبنای آن جامعه ساخته دست انسان هاست و هم آنها می توانند آن را دگرگون کنند. اما این بدان معنی نیست که جامعه الگوها و ساختارهای نسبتاً پایدار و محدودکننده ای ندارد و آزادی عمل انسان ها را محدود نکند، بلکه یک نوع ارتباط متقابل بین انسان ها و جامعه وجود دارد که مطابق آن با اینکه جامعه ساخته دست انسان هاست انسانها نیز محصول جامعه هستند و جامعه و تغییر و تحول آن، و رابطه انسان با جامعه از قانون مندیهای خاصی پیروی می کند.
«بنه »ها سازمان های پنهان و پوشیده مانده تعاونی تولید سنتی در زمینه تولید کشاورزی ایران اند و در گذشته به تعداد بی شماری در اعماق جامعه روستایی تا حومه شهرها و حتی در روستاهای حومه پایتخت وجود داشته اند. اطلاعات میدانی جدید که هر ساله به اطلاعات قبلی افزوده می شود و از آن جمله مطالعات میدانی نگارنده در سال های اخیر نشان می دهد ...
بیشتر
«بنه »ها سازمان های پنهان و پوشیده مانده تعاونی تولید سنتی در زمینه تولید کشاورزی ایران اند و در گذشته به تعداد بی شماری در اعماق جامعه روستایی تا حومه شهرها و حتی در روستاهای حومه پایتخت وجود داشته اند. اطلاعات میدانی جدید که هر ساله به اطلاعات قبلی افزوده می شود و از آن جمله مطالعات میدانی نگارنده در سال های اخیر نشان می دهد که حضور بنه ها تا ۵۰ سال پیش بسیار گسترده تر از آن بوده که تا به حال پنداشته شده است. برای مثال نگارنده در همین سال های اخیر بنه هائی کشف، شده ای را در روستاهای آمل، ملایر، خمین، الیگودرز، یزد، حاجی آباد بندرعباس، بافت و رفسنجان و سی سخت یاسوج یافته است. بنه ها، نام کلی ای که ما در اینجا به تمام انواع سازمان های تعاونی سنتی تولید زراعی می دهیم، تخمیناً تا نیم قرن قبل حداقل یک میلیون کشاورز ایرانی را بدون هیچ آوازهای در خود جای داده بودند، به طوری که میتوان گفت بیش از ۵ میلیون از حدود ۱۴ میلیون جمعیت ما در سال 1320 یعنی از هر سه نفر یک نفر به طور مستقیم از این تعاونی ها سود می برده اند. با این حال این تعاونی های سنتی تا سه دهه قبل شدیداً از دید جامعه اهل علم و روشنفکران و پژوهشگران ایرانی و حتی سازمان ها و وزارتخانه های دولتی که در سطح ده فعالیت می کردند بر کنار مانده بودند، در حالی که حداقل در حدود 200000 بنه وجود داشته که توانسته بودند به بهترین شکلی به سازماندهی نیروی بیش از یک میلیون کشاورز ایرانی و سایر عوامل تولید بپردازند.
در کشوری مثل ایران به عنوان یکی از کشورهای کم توسعه یافته ولی در تقسیم بندی های جهانی ثروتمند و با درآمدی در سطح بالا، و از همه مهمتر زلزله خیز ولی بدون هیچ گونه برنامه ریزی و اقدام لازم در طی درگاه های پیش، همواره پس از وقوع زلزله در دوره ای پر از هیاهو و شتاپ به اقداماتی دست زده شده است که حداقل امروزه بازبینی مجدد آنها می تواند درس ...
بیشتر
در کشوری مثل ایران به عنوان یکی از کشورهای کم توسعه یافته ولی در تقسیم بندی های جهانی ثروتمند و با درآمدی در سطح بالا، و از همه مهمتر زلزله خیز ولی بدون هیچ گونه برنامه ریزی و اقدام لازم در طی درگاه های پیش، همواره پس از وقوع زلزله در دوره ای پر از هیاهو و شتاپ به اقداماتی دست زده شده است که حداقل امروزه بازبینی مجدد آنها می تواند درس عبرتی برای آیندگان باشد. هدف این نوشتار نه برنامه ریزی قبل از وقوع فاجعه ها از ابعاد اجتماعی (که خود مقاله جداگانه ای می طلبد و به یقین به مراتب با اهمیت تر از چیزی است که در این مقاله آمده است) بلکه بیان ساده اصولی است که مسئولان و مردم باید. در برنامه ریزیهای پس از وقوع فاجعه از دیدگاه آسیب دیدگان با آن آشنا باشند. برنامه ریزی پس از فاجعه به سه دوره امداد فوری، سر و ساماندهی و بازسازی تقسیم می شود که در هر یک از این دوره ها آنچه باید برای کمک به آسیب دیدگان زلزله و با مشارکت خود آنها انجام شود، متفاوت است. بحث این نیست که همیشه در همه جا و در همه انواع فاجعه ها باید به یک شکل برخورد کرد، بلکه در نظر داشتن اصولی که حاصل مطالعه و تجربه است می تواند موجب اتخاذ تصمیمات و اقدامات بهتری بر اساس شرایط محلی گردد
سالخوردگی که برای اکثر افراد جامعه ما از ۶۰ سالگی آغاز می شود، دورانی است که دارای برخی ویژگی های جسمی، اجتماعی و روانی است. یکی از این ویژگی ها کاهش نسبی قوای جسمی است، به طوری که از ۶۰ سالگی به بعد، هر چه سن بالاتر می رود، نیروهای جسمی فرد به نسبت رو به کاهش می گذارد. بازنشستگی و از دست دادن موقعیت های شغلی، دومین ویژگی این دوران است. ...
بیشتر
سالخوردگی که برای اکثر افراد جامعه ما از ۶۰ سالگی آغاز می شود، دورانی است که دارای برخی ویژگی های جسمی، اجتماعی و روانی است. یکی از این ویژگی ها کاهش نسبی قوای جسمی است، به طوری که از ۶۰ سالگی به بعد، هر چه سن بالاتر می رود، نیروهای جسمی فرد به نسبت رو به کاهش می گذارد. بازنشستگی و از دست دادن موقعیت های شغلی، دومین ویژگی این دوران است. کاهش مسئولیت هایی که مرتبط با شغل و ارتباطات اجتماعی فرد بوده است نیز از جمله این ویژگی هاست. ویژگی دیگری که در این مرحله از زندگی مطرح است، تنهایی یا احساس تنهایی است. فرد سالخورده هر چند وقت یک بار شاهد مرگ یکی از دوستان یا بستگان یا آشنایان و همسن و سالان و افراد هم دوره خویش است، لذا هر روز بیش از پیش احساس تنهایی بیشتری به او دست می دهد. تفاوت اساسی دوران سالمندی با سایر مراحل زندگی مثل کودکی یا جوانی و بزرگسالی در این است که پایان هر کدام از این مراحل، آغازی است بر مرحله بعدی زندگی، ولی سالمندی آخرین مرحله است و بعد از آن مرگ است، در حالی که مثلاً اگر یک جوان در دوران جوانی نتواند به برخی هدف های زندگی خود برسد، امید دارد که در مرحله بعدی زندگی، یعنی در بزرگسالی، به این هدفها برسد و لذا تلاش هایش تا ورود به مرحله بعدی تداوم دارد. ولی سالمند در این مرحله متوجه می شود که باید بسیاری از هدف های طولانی مدت زندگی را رها کند و آماده رفتن بشود، لذا بسیاری از تلاش هایش را به سوی جهان آخرت تغییر جهت می دهد. این وضعیت در بین سالمندان مختلف و در فرهنگ های مختلف متفاوت است. برخی به مرور از مشارکت در زندگی اجتماعی کناره گیری میکنند و در مقابل، جامعه نیز آنها را به کنار میزند و از میدان به در می کند به طوری که ممکن است دچار نوعی احساسی بیهودگی و افسردگی شوند. برخی با پذیرش نقش های جدیدی که مطابق با وضعیت آنهاست این دوره را به دوره ای نسبتاً فعال و رضایت بخش بدل میکنند. در هر دو حالت علاوه بر خصوصیات فردی سالمند، شرایط اجتماعی و به ویژه شرایط خانوادگی سالمند بسیار مؤثر است. شرایط مناسب خانواده و جامعه می تواند سالمند را به سوی پذیرش نقش های جدیدی سوق دهد و شرایط نامناسب می تواند او را منزوی و تنها کند. به علاوه میزان سلامت جسمی دوران سالمندی در این مرحله از زندگی، عاملی مهم در وضعیت زندگی اجتماعی اوست، چرا که برای هر نوع مشارکت اجتماعی در مورد سالمندان، ابتدا میزان سلامت آنها مطرح می شود. سلامت فرد سالمند و امکانات اجتماعی، از جمله وضع مالی سالمند، به او فرصت می دهد که از دوره سالمندی خود به خوبی بهره گیرد و احساس رضایت کند. به نظر می رسد که این شرایط در کل جامعه ما، اعم از شهری یا روستایی موجود باشد. البته شرایط غالب در فرهنگ سنتی ما این است که سالمندان در نقش های مهم، به عنوان راهگشا، کدخدا، راهنما، کاردان و مشابه آن مطرح باشند، ولی به نظر میرسد در جامعه سنتی، سالمند تا زمانی احترام داشته که از نظر قوای ذهنی و جسمی قادر به مشارکت در امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بوده است.
در حالی که از مجموع ۹۶ ایل، ۵۴۷ طایفه مستقل و ۱۸۰۲۲۳ خانوار عشایر ایران در سال ۱۶۶ مجموعاً ۲۷ ایل، ۴۱ طایفه مستقل و ۲۹۶۷۳ خانوار در استان کرمان و بخشی از استان هرمزگان کوچ می کنند و در حالی که این استان به لحاظ تعداد ایلات و طوایف در مرتبه اول قرار دارد و ۱۶/۵ درصد خانوارهای عشایری را در خود جای داده است، مطالعات انجام شده درباره ایلات ...
بیشتر
در حالی که از مجموع ۹۶ ایل، ۵۴۷ طایفه مستقل و ۱۸۰۲۲۳ خانوار عشایر ایران در سال ۱۶۶ مجموعاً ۲۷ ایل، ۴۱ طایفه مستقل و ۲۹۶۷۳ خانوار در استان کرمان و بخشی از استان هرمزگان کوچ می کنند و در حالی که این استان به لحاظ تعداد ایلات و طوایف در مرتبه اول قرار دارد و ۱۶/۵ درصد خانوارهای عشایری را در خود جای داده است، مطالعات انجام شده درباره ایلات و عشایر آن محدود است. در توضیح این عدم توجه پژوهشگران گفته می شود که «ایلات و طوایف کرمان در سده های اخیر در حیات سیاسی ایران نقش تعیین کننده نداشته و در نتیجه مورد توجه قرار نگرفته اند». این پاسخ ابهام را افزون می کند. چرا آنان در حیات سیاسی ایران تعیین کننده نبوده اند؟ تنوع قومی ایلات و عشایر کرمان زیاد است: فارسی، بلوچ، ترل، کرد، لر و عرب. چرا این تنوع قومی کم نظیر در این منطقه به وجود آمده است؟ برخی پژوهشگران به عشایر بومی، مهاجرین، مهاجمین و ایلات تبعیدی اشاره می کنند، و یا بر تلاشی و تجزیه ایلات و طوایف بزرگ تأکید میورزند." اما دلیل و چگونگی موضوع تا حد زیادی مبهم برجا مانده است. " درباره سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی در میان ایالات کرمان ابهام بیشتر است. در حالی که محققی سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی را بر حسب کوتاهی و بلندی کوچ طبقه بندی کرده و برای ایلات با کوچ بلند ساختار سیاسی سلسله مراتبی یافته است، " پژوهشگری دیگر برخی از عشایر با کوچ بلند را فاقد سیستم سیاسی سلسله مراتبی میداند.
«توانا بود هر که دانا بود». این شعاری است که بر سر وزارت آموزش و پرورش ما و هر مدرسه در میهن ما نقش بسته و مایه تحرل و غنای نهاد تربیتی و فرهنگی ما در همه اعصار بوده است. همین اندیشه بود که به فرهنگ ایرانی و اسلامی ما امکان داد تا قرنها در تاریخ معرفت بشریت بدرخشد. در عصر حاضر، وضع دیگر شده و سکه وارونه گشته است؛ البته نه اینکه دیگر ...
بیشتر
«توانا بود هر که دانا بود». این شعاری است که بر سر وزارت آموزش و پرورش ما و هر مدرسه در میهن ما نقش بسته و مایه تحرل و غنای نهاد تربیتی و فرهنگی ما در همه اعصار بوده است. همین اندیشه بود که به فرهنگ ایرانی و اسلامی ما امکان داد تا قرنها در تاریخ معرفت بشریت بدرخشد. در عصر حاضر، وضع دیگر شده و سکه وارونه گشته است؛ البته نه اینکه دیگر دانایی توانایی نمی آورد، بلکه به این جهت که دیگر دانش در کف ما نیست. توانایی نظامی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی غرب در برتری علمی اوست و شرق شناسی فصلی از این مقوله ..... از روزی که بناپارت به فتح مصر برخاست و دانشمندان عصر خود را همراه کرد، شرق شناسی رسماً باب شد و در خدمت فتوحات استعماری قرار گرفت و از آن پس روز به روز تقویت گردید تا آنجا که امروز یکی از شاخه های معتبر علمی دانشگاههای غرب را تشکیل میدهد. بحث ما در این مقاله بر سر آن بخش از تحقیقات شرق شناسی نیست که بر پایه شناخت شرق به عنوان فرهنگی دیگر، جامعه ای دیگر با خصوصیاتی دیگر با دید و روش های علمی انجام پذیرفته است، زیرا این بخش جز آنکه روشنگر معارف تاریخی بشریت باشد چیزی نیست. صحبت ما بر سر تجسسات و تتبعاتی است که با حربه علم و زیر پوشش جهانگرایی و فرهنگ دوستی و با نقاب بی نظری و عینیت در راه مقاصد نفع طلبانه طرفی نسبت به طرف دیگر به کار گرفته شده و در خدمت وجوه مختلف استعماری و تسلط نهاده شده است. تحلیلی از پیشرفت شرق شناسی که پا به پای استیلاهای سیاسی و تجاری و نظامی روزافزون غرب حاصل شده به خوبی نشان می دهد هر قدمی که غرب به جلو برداشته، در واقع به ازای قدمی بوده که شرق به عقب گذاشته است. غرب صادر و شرق وارد کرده، غرب تولید و شرق مصرف کرده است. مشرق زمین با فضای فرهنگی اش در دست شرق شناسی، به زمین قابل کشتی میمانده که زمینه مناسب کار را در جهت حصول به اهداف پژوهشی او فراهم می آورده است. تحت چنین شرایطی بوده است که جامعه و فرهنگ غرب روز به روز تقویت شده و با تمایز از شرق، هویت امروز خود را بنا نهاده است، هویتی ممتاز با چیرگی مسلم که پیوسته با برتری علمی توجیه شده و مشروع جلوه داده شده است. بدین ترتیب بود که شرق شناسی به تدریج هم تبدیل به یک سنت پرقدرت دانشگاهی شد و هم به صورت یک بازار سودآور در آمد.
جامعه عشایری ایران دارای نظام اجتماعی مشخصی بوده است که از لحاظ نوع یا ماهیت و ویژگی های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و قشربندی با نظام های اجتماعی مذکور در تیپولوژی هاى ارائه شده در آثار موجود کاملاً قابل انطباق نیست و نوع آرمانی آن را میتوان تحت عنوان نظام ایلی از سایر نظام های اجتماعی متمایز کرد. نظام ایلی غالب بر جامعه عشایری ایران امروز ...
بیشتر
جامعه عشایری ایران دارای نظام اجتماعی مشخصی بوده است که از لحاظ نوع یا ماهیت و ویژگی های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و قشربندی با نظام های اجتماعی مذکور در تیپولوژی هاى ارائه شده در آثار موجود کاملاً قابل انطباق نیست و نوع آرمانی آن را میتوان تحت عنوان نظام ایلی از سایر نظام های اجتماعی متمایز کرد. نظام ایلی غالب بر جامعه عشایری ایران امروز در نتیجه تنگناها و محدودیت های روزافزون اکولوژیک، جمعیتی، تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی فرهنگی توان (پتانسیل) توسعه خود را از دست داده است، به طوری که در دهه های اخیر تغییراتش بیش از آنچه در جهت توسعه بوده باشد در جهت فروپاشی و اضمحلال هر چه بیشتر آن بوده است. هر چند هنوز احتمال ادامه حیات برخی از ایلات و طوایف جامعه عشایری ایران به شکلی ساده و مساوات طلب یا حتی با حفظ ماهیت قبلی منتها تحت عناوین والقاب جدید وجود دارد، ولی مسیر غالب تحول نظام ایلی در جهت فروپاشی و استحاله کامل آن در نظام ملی قابل پیش بینی است.
کارکردن زنان در خارج از خانه همانند پدیده های دیگر اجتماعی از زمانی به زمان دیگر متحول می گردد و این تحول می تواند مورد مطالعه توصیفی و تبیینی قرار گیرد. هدف این مقاله مطالعه توصیفی اشتغال زنان در ایران است. زن از زمان های قدیم تا به امروز غیر از خانه داری، در امور مختلف کشاورزی، گله داری، صنایع دستی و حتی امور نظامی دوش به دوش مردان ...
بیشتر
کارکردن زنان در خارج از خانه همانند پدیده های دیگر اجتماعی از زمانی به زمان دیگر متحول می گردد و این تحول می تواند مورد مطالعه توصیفی و تبیینی قرار گیرد. هدف این مقاله مطالعه توصیفی اشتغال زنان در ایران است. زن از زمان های قدیم تا به امروز غیر از خانه داری، در امور مختلف کشاورزی، گله داری، صنایع دستی و حتی امور نظامی دوش به دوش مردان مشغول فعالیت بوده است. ولی در دوره هایی که خانواده یک واحد اقتصادی نیز به حساب می آمده است، فعالیتهای تولیدی زن که در خانه و یا نزدیکی آن انجام می گرفته است، جزء امور خانگی محسوب می شده و زن درازای آن کارمزدی دریافت نمی کرده است. با وقوع انقلاب صنعتی در اروپای غربی و تبدیل کارگاه های خانگی به کارخانه ها، و تبدیل نیروی انسان به نیروی ماشین، تحولات اساسی در شکل و مفهوم کار به وجود آمد و فعالیت اقتصادی زن در مقابل دریافت مزد از خانه به کارخانه کشیده شد. از آن زمان به بعد زنان با تحصیل علم در سطوح بالاتر، علاوه بر فعالیت های تولیدی، در سایر زمینه ها و در پست های گوناگون مشغول به کار شدند. در اکثر کشورهای صنعتی که تساوی زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی علاوه بر اینکه شکل مدون و قانونی به خود گرفته، مورد توافق اکثریت نیز هست، حدود نیمی از نیروی کار را زنان تشکیل می دهند. لذا در این کشورها این سؤال که «آیا زن می تواند در خارج از خانه کار کند؟» کمتر مطرح است و دولت های مربوط هم با ایجاد تسهیلات لازم سعی در کمک به زنان - به خصوص مادران - شاغل دارند. در نتیجه امور مربوط به خانه مانع اساسی برای شاغل شدن آنان نیست. اما در کشورهای در حال توسعه که زنان به نسبت نیروی ناچیزی از کار را تشکیل می دهند، پدیده کار زن در خارج از خانه به عنوان یک مسئله اجتماعی هم در سطح خانواده ها و هم در سطح کشور به صورت نسبتاً حادی مطرح است. بنابراین وضعیت اشتغال زنان در سطوح خرد و کلان و از جهات گوناگون از زمینه های با ارزشی در تحقیقات اجتماعی است. بررسی تحقیقاتی که تاکنون در زمینه اشتغال زن در ایران انجام گرفته نشان می دهد که تعداد این گونه تحقیقات انگشت شمار است.
آنچه از نظر خوانندگان میگذرد بحث مختصری است درباره نظریه «روش شناسی مردمی». با توجه به سابقه تاریخی این نظریه می توان گفت که بحث درباره ریشه مفاهیم و نظری آن موضوعی طولانی، پیچیده و جالب است که مؤلفان دیگر به بهترین شکل به آن پرداخته اند. آنچه در اینجا ارائه می شود بحثی است کوتاه درباره اصول کلی و کاربرد این نظریه. مقصد ما این است ...
بیشتر
آنچه از نظر خوانندگان میگذرد بحث مختصری است درباره نظریه «روش شناسی مردمی». با توجه به سابقه تاریخی این نظریه می توان گفت که بحث درباره ریشه مفاهیم و نظری آن موضوعی طولانی، پیچیده و جالب است که مؤلفان دیگر به بهترین شکل به آن پرداخته اند. آنچه در اینجا ارائه می شود بحثی است کوتاه درباره اصول کلی و کاربرد این نظریه. مقصد ما این است که روشی شناسی مردمی را برای دانشجویان و علاقه مندان به تحقیق در زمینه جامعه شناسی به زبان ساده معرفی کنیم و آنان را با ذکر مثال هایی با کاربرد این نظریه آشنا سازیم. در بخش پایانی نیز به سابقه تاریخی آن، به لحاظ اهمیتی که دارد، اشاره ای شده است تا شاید برای خوانندگانی علاقه مند راهنما و راهگشا باشد.
در طول ۸۰۰ سال گذشته و در بستر تحولات پرفراز و نشیب تاریخ ایران، سیاحانی به کشور ما آمده اند و عده ای از آنها، پس از بازگشت به وطن، اقدام به انتشار سفرنامه خود کرده اند. برخی از این سفرنامه ها در همان اعصار به زبان های مختلف اروپایی ترجمه و بارها تجدید چاپ شده است. مثلا سفرنامه آدام اولئاریوس در سال ۱۶۳۹ م همزمان به سه زبان انگلیسی، آلمانی ...
بیشتر
در طول ۸۰۰ سال گذشته و در بستر تحولات پرفراز و نشیب تاریخ ایران، سیاحانی به کشور ما آمده اند و عده ای از آنها، پس از بازگشت به وطن، اقدام به انتشار سفرنامه خود کرده اند. برخی از این سفرنامه ها در همان اعصار به زبان های مختلف اروپایی ترجمه و بارها تجدید چاپ شده است. مثلا سفرنامه آدام اولئاریوس در سال ۱۶۳۹ م همزمان به سه زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی در اروپا منتشر شد و در سالهای ۱۶۴۷، ۱۶۵۶، ۱۶۶۳ و ۱۶۹۶ ترجمه آلمانی آن تجدید چاپ گردید. همچنین در سالهای ۱۶۵۱، ۱۶۵۶، ۱۶۵۹، ۱۷۱۹ و ۱۷۲۷ ترجمه فرانسوی آن تجدید چاپ شد و بعد به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد. از جمله در سال ۱۹۰۹ نخستین چاپ روسی منتشر گردید. بی توجه به درجه صحت محتوای این سفرنامه ها، آنها تصویری از جامعه ما را پیش چشم بیگانگان گذاشتند که در واقع ریشه و منبع نگرش غربیان دربارهٔ ما محسوب می شود. تصویری که برای ما چندان شناخته شده نیست.