محسن نیازی؛ اسماعیل مزروعی نصرآبادی؛ شیوا آقابزرگی زاده
چکیده
خانواده اساسیترین نهاد اجتماعی است که وظیفهی انتقال ارزشهای جامعه به افراد را داراست. در دهههای اخیر تغییر در حوزههای مختلف جامعه خانواده را تحت تأثیر قرار داده است. لذا آیندهای متفاوت و نامعلوم در انتظار خانواده است که موجب هراس اجتماعی شده است. با توجه به خلأ تحقیقاتی در این زمینه، هدف تحقیق حاضر آیندهپژوهی تغییر ارزشهای ...
بیشتر
خانواده اساسیترین نهاد اجتماعی است که وظیفهی انتقال ارزشهای جامعه به افراد را داراست. در دهههای اخیر تغییر در حوزههای مختلف جامعه خانواده را تحت تأثیر قرار داده است. لذا آیندهای متفاوت و نامعلوم در انتظار خانواده است که موجب هراس اجتماعی شده است. با توجه به خلأ تحقیقاتی در این زمینه، هدف تحقیق حاضر آیندهپژوهی تغییر ارزشهای خانواده است که تاکنون در ایران انجام نشده است، لذا به لحاظ موضوعی و رویکرد حاکم بر آن نوآورانه بهحساب میآید. جامعه آماری تحقیق خبرگان حوزهی جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی بودند. حجم نمونه 17 نفر و ابزار گردآوری دادهها مصاحبه بود. بعد از پیادهسازی مصاحبهها به کمک روش تحلیل تماتیک، تمهای اصلی و فرعی مصاحبهها استخراج گردیده و سپس با کاربست تحلیل لایهای علی، مؤلفهها و ابعاد آنها در 4 سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان و اسطوره شناسایی شدند. استعاره/ اسطورههایی که از آیندهپژوهی ارزشهای خانواده در ایران در تحقیق حاضر به دست آمد عبارتاند از: پاییز، فقط خودم، خانه بهمثابه خوابگاه.
علی احمد رفیعی راد؛ احمد محمدی
چکیده
: در درازنای تاریخ، ساکنان سرزمین نیمه خشک و کم باران ایران متناسب با وضعیت سرزمینی خود به شیوههای متفاوت به بهرهبرداری از منابع آب اقدام نمودهاند. لیکن در سدهی اخیر با رواج الگوهای مکتب نوسازی، در شیوههای بهرهبرداری از منابع مذکور دگرگونی بنیادی به وجود آمده که این منابع را به طور چشمگیری دچار چالش نموده است. مقالۀ ...
بیشتر
: در درازنای تاریخ، ساکنان سرزمین نیمه خشک و کم باران ایران متناسب با وضعیت سرزمینی خود به شیوههای متفاوت به بهرهبرداری از منابع آب اقدام نمودهاند. لیکن در سدهی اخیر با رواج الگوهای مکتب نوسازی، در شیوههای بهرهبرداری از منابع مذکور دگرگونی بنیادی به وجود آمده که این منابع را به طور چشمگیری دچار چالش نموده است. مقالۀ حاضر برآمده از چنین نگاهی، حفر چاههای عمیق و ترویج آن را در یکی از اولین برنامههای گسترده نوسازی ایران- موسوم به اصل 4 ترومن (1349-1327)- بررسی مینماید. مسئلة اصلی پژوهش حاضر جستجوی ریشههای بحران آب و به عبارتی ریشههای تغییر الگوی بهرهبرداری است که منجر به این بحران شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر اساس مطالعات کتابخانهای و بررسی اسناد و مدارک تاریخی با تاکید بر منابع و اسناد دست اول است. این اسناد عبارتند از: اسناد کتابخانه و آرشیو ملی ایران (مراکز تهران، اصفهان و کرمان)، کتاب «اسنادی از اصل 4 ترومن در ایران»، آرشیو اینترتی وزارت کشور امریکا، آرشیو اینترنتی آژانس آمریکایی توسعه بینالمللی[1]، انتشارات و مکاتبات مربوط به اصل 4 و همچنین اسناد مؤسسات وابسته مانند دانشگاه یوتا. بررسی جایگاه و مبانی نظری موضوع با تفکیکِ نقش، کنش و تاثیر سه دسته کنشگر متعامل در این فرایند(کارگزاران آمریکایی در مقام مروجان، تسهیلگران و توسعهگران رهیافت جدید؛ دولت و کارگزاران دولتی ایران؛ و مردمان عادی یا بهرهمندان از منابع اصل4) صورت میگیرد. برآمده از یافتههای پژوهش میتوان گفت؛ اصل چهار ترومن با استفاده از روشهای مختلف آموزش و نهادسازی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در چهار مرحله(دورههای ترجیح رویکرد نوسازانه برای بهرهبرداری از منابع،عملیاتی نمودن برنامهها، تغییر اولویت از اجرا به نظارت و برنامهریزی، دوره پس از اتمام قرارداد)بر تکوین و تشدید وضعیت بحرانی آبهای زیرزمینی ایران موثر بوده است. کلمات کلیدی: مکتب نوسازی متقدم، اصل چهار ترومن، نوسازی، چاه عمیق، منابع آب، بحران در منابع آب زیرزمینی. [1]USAID (United States Agency for International Development ) آژانس مذکور، در سال 1961 و در دوران ریاست جمهوری کندی به منظور کمک به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای جهان ایجاد شد و در سال 2009 به بعد رسماً با وزارت امورخارجه و وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا همکاری میکند.
نظام بهرامی کمیل
چکیده
بسیاری از اندیشمندان به ویژه جامعهشناسان اعتقاد دارند که تضاد «سنت» و «مدرنیته» یکی از مهمترین چالشهای روبروی جامعه ما است. به عبارت دیگر، در کنار مسائلی مانند بیاعتمادی، اعتیاد، شکاف نسلی، سکس و عدم مسئولیتپذیری؛ جدال بین سنت و مدرنیته به معضلی اساسی و هزینهبر تبدیل شده است که در یکصد سال گذشته دامنگیر جامعه ...
بیشتر
بسیاری از اندیشمندان به ویژه جامعهشناسان اعتقاد دارند که تضاد «سنت» و «مدرنیته» یکی از مهمترین چالشهای روبروی جامعه ما است. به عبارت دیگر، در کنار مسائلی مانند بیاعتمادی، اعتیاد، شکاف نسلی، سکس و عدم مسئولیتپذیری؛ جدال بین سنت و مدرنیته به معضلی اساسی و هزینهبر تبدیل شده است که در یکصد سال گذشته دامنگیر جامعه بوده است. در مورد رویارویی سنت و مدرنیته، سه دیدگاه کلی وجود دارد: 1. مبنا قرار دادن سنت و اعتقاد به بازخوانی آن 2. مبنا قرار دادن مدرنیته و پذیرش مؤلفههای اساسی آن 3. تلفیق سنت و مدرنیته و ابداع مدرنیتة مشروط یا همان مدرنیتة بومی. در کشور ما، گروه اول به «مرتجع» و گروه دوم به «غربزده» مشهور شدهاند؛ پس افرادی که میخواهند از این دو برچسب در امان باشند و ثابت کنند دیدگاهی فراتر از آنها دارند؛ از تلفیق سنت و مدرنیته سخن میگویند. جلال آلاحمد یکی از پیروان این دیدگاه است که باور دارد؛ با تکیه بر فرهنگ و سنت بومی میتوان برخی از جنبههای مدرنیته را از غرب «اقتباس» و برخی مؤلفههای دیگر را با تکیه بر پتانسیل داخلی «تأسیس» کرد. به عبارت دیگر او اعتقاد دارد؛ میتوان ابعاد مادی و تکنولوژیکی غرب را صاحب شد، بدون این که نیازی به تغییر بنیانهای معرفتشناسی شرقی باشد. نویسنده با مطرح کردن مدلی تحلیلی، که در آن بین «کنترل سرشتی» و «کنترل ساختگی» تفکیک قائل شده است؛ به تحلیل منطقی ایدة جلال خواهد پرداخت.