مرتضی پرویزن؛ جعفر هزارجریبی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع تفسیر زنان خشونت دیده از خشونت خانگی و نوع مواجههی آنان در مقابل انواع خشونت خانگی صورت گرفته است. محققین با توجه به متغیرهای زمینهای مدنظر (زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) با سی نفر از زنانی که قبلاً مورد خشونت خانگی واقعشدهاند مبادرت به مصاحبهی نیمه ساختاریافته نمودند و پس از پیادهسازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع تفسیر زنان خشونت دیده از خشونت خانگی و نوع مواجههی آنان در مقابل انواع خشونت خانگی صورت گرفته است. محققین با توجه به متغیرهای زمینهای مدنظر (زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) با سی نفر از زنانی که قبلاً مورد خشونت خانگی واقعشدهاند مبادرت به مصاحبهی نیمه ساختاریافته نمودند و پس از پیادهسازی مصاحبهها در غالب متن، با استفاده از رویکرد کیفی نظریهی زمینهای به کدگذاری مفاهیم و استخراج مقولات مرکزی پرداختند. پس از بررسی انواع تعابیر و مواجهه زنان از خشونت خانگی و پیادهسازی مصاحبهها، بیشترین مفاهیم در حول مقولات «خشونت فیزیکی» «خشونت مالی» «خشونت عاطفی» قرار میگرفتند که همین امر نیز با متغیرهای زمینه مدنظر محققین قابل توضیح است، بهطوریکه بسیاری از زنان که در مواجهه با خشونتهای خانگی واکنش انفعالی را پیشه کرده بودند دارای تحصیلات پایین، شبکهی حمایتی ضعیف، پایبندی زیاد به سنتهای فرهنگی و ساکن مناطق روستایی و حاشیه شهر بودهاند و خشونت فیزیکی و مالی بیشتر متوجه این دسته از زنان میشود که همین امر بیانگر لزوم اختصاص نوع متفاوتی از خدمات روانشناختی و فرهنگی سازمانهای حمایتی به این دسته از مناطق هست.
مددکاری اجتماعی
منصور فتحی؛ آسیه مداحی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه سالمندان از خشونت خانگی و چگونگی مواجهه با آن انجام شده است. روش پژوهش کیفی است. افراد مشارکتکننده، 18 نفر از سالمندان دارای تجربه خشونت خانگی شهر دهدشت هستند که به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است و برای تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل مضمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه سالمندان از خشونت خانگی و چگونگی مواجهه با آن انجام شده است. روش پژوهش کیفی است. افراد مشارکتکننده، 18 نفر از سالمندان دارای تجربه خشونت خانگی شهر دهدشت هستند که به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است و برای تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل مضمون بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده سه مضمون اصلی خشونت متنوع (آزار فیزیکی، روانی، مسامحه و بهرهکشی مالی)، رکود احساسی و روابط آسیبزا (طرد انتخابی و درهم شکستگی درونی) و راهبرد (غالب) انفعال و تسلیم در مواجهه با خشونت را نشان داد. آموزش خانوادهها در خصوص نحوه تعامل مناسب با سالمندان، آشنایی با نیازها و نحوه مراقبت از آنها، فراهم کردن زمینه تعامل سالمندان با یکدیگر و جامعه و کاهش انزوا و طرد اجتماعی آنها، اختصاص خط مشاوره تلفنی ویژه سالمندان و اطلاعرسانی در این زمینه، تشکیل بانک جامع اطلاعات سالمندان و شناسایی سالمندان در معرض آسیب و خشونت و انجام مداخلات حرفهای توسط مددکاران اجتماعی از جمله توصیههای سیاستی مؤثر در پیشگیری و کاهش سالمندآزاری است.
جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ سمیه سادات شفیعی؛ خلیل کمربیگی؛ زهرا رییسی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی دلایل و پیامدهای تجربهی خشونت در زندگی زنان خشونتدیده است. این پژوهش در قلمرو پارادایم کیفی و مبتنی بر روش نظریهی زمینهای است. جامعهی هدف تحقیق زنان خشونتدیدهی مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی و مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام است که نمونهای 24 نفره از آنان با استفاده از روشهای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری انتخاب شده است. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته گردآوریشده و سپس کدگذاری شدهاند. یافتهها حاکی از نقش عوامل اجتماعی همچون خشونت آموختهشده، شیوههای مسئلهساز ازدواج، خانوادهی غیرحامی؛ عوامل اجتماعی فرسایش سرمایهی اجتماعی، انگارهی مردسالارانه؛ عوامل اقتصادی نظیر نابسندگی معیشتی؛ و عوامل بین فردی و مداخلهای نظیر کژتابی دوسویه است. واکنشهای زنان عمدتاً انفعالی بوده و پیامد آن معمولپنداری نقش قربانی برای زنان بوده است. مقولهی هستهی خشونت خانگی علیه زنان محصول «برهمکنش تجربهی محرومیتهای اقتصادی زنان و انگارهی مردسالاری در جامعهی سرزنشگر قربانی» است که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای فرهنگ مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی است.