جامعه شناسی
اردشیر انتظاری؛ فاطمه درخشان
چکیده
ظرفیتهای فرهنگی و هنری با بهرهگیری از سرمایههای فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیبپذیر، موجب تقویت مهارتهای اجتماعی آنها و توانمندسازیشان میشود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم میکند. برنامههای توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیبپذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد ...
بیشتر
ظرفیتهای فرهنگی و هنری با بهرهگیری از سرمایههای فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیبپذیر، موجب تقویت مهارتهای اجتماعی آنها و توانمندسازیشان میشود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم میکند. برنامههای توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیبپذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد گردشگری مشهوری تبدیل کرده است. در این مقاله، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از دادهها و اطلاعات موجود، دو نمونه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه خارجی، خیابان لارامبلا در شهر بارسلون اسپانیا است که در آن شرایطی فراهم شده تا از ظرفیتهای افراد کمبرخوردار برای هنرنمایی در قالب اجراهای زنده هنری استفاده شود. این اقدام نه تنها به توانمندسازی گروههای آسیبپذیر کمک کرده، بلکه خیابان لارامبلا را به یکی از مراکز توریستی پرجاذبه تبدیل کرده است. در ایران نیز تجربههای مشابهی وجود دارد، از جمله توانمندسازی زنان محلی جزیره هرمز در نقاشی با شنهای رنگی و رویداد استارتاپی یامال در جزیره قشم. این فعالیتها که با استفاده از ظرفیتهای محیطی و محلی فرهنگی و هنری جزیره انجام شده، موجب مشارکت اجتماعی مردممحور و اشتغال بومیان، بهویژه زنان، شده و در نهایت منطقه را به مقصدی گردشگری تبدیل کرده است.
محمد علی فاطمی نیا؛ ستار پروین؛ علی اصغر درویشی فرد
چکیده
قمار یکی از فعالیتهایی است که از دیرباز وسیلهای برای سرگرمی بشر بوده و در همه فرهنگها نمود داشته است. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی گونه های قمار و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن در سطح محله ای است. به طور کلی میتوان نظریات قمار را به دو دسته تقسیم نمود. یک دسته نظریههایی که سعی در فهم فرایند قمار دارند و دیگر، نظریههایی که ...
بیشتر
قمار یکی از فعالیتهایی است که از دیرباز وسیلهای برای سرگرمی بشر بوده و در همه فرهنگها نمود داشته است. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی گونه های قمار و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن در سطح محله ای است. به طور کلی میتوان نظریات قمار را به دو دسته تقسیم نمود. یک دسته نظریههایی که سعی در فهم فرایند قمار دارند و دیگر، نظریههایی که قمار را یک آسیب اجتماعی میدانند و تلاش دارند تا مسائل مرتبط با آن را شناسایی کنند. رویکرد دوم مبنای چارچوب مفهومی این پژوهش می باشد. به منظور دست یابی به هدف اصلی تحقیق، از روش کیفی (مردم نگاری) و تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه قماربازان محله هرندی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. حجم نمونه برابر با 30 نفر می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تماتیک یا تحلیل مضمون استفاده شد. یافتهها نشان میدهد از لحاظ گونه شناسی میتوان قماربازی را در محله هرندی به دو دسته قمار خیابانی و قمار سازمانیافته تقسیمبندی کرد. بعلاوه بر اساس یافتههای پژوهش، قمارآمیخته با مسائلی چون اعتیاد، خرید و فروش مواد، خشونت، ازهم گسیختگی خانواده، ازدست دادن شغل، سرقت، طرداجتماعی و بیخانمانی است. بنابراین قمار را نباید یک آسیب اجتماعی واحد تلقی نمود بلکه باید آن را مسئله ای اجتماعی دانست که دامنه پیامدهای آن نه تنها در سطح فردی و خانوادگی وجود دارد، بلکه به سطح محلی اجتماعی نیز تسری پیدا می کند.
علیرضا حسینی
چکیده
در این مقاله 10 مستند اجتماعی پس از انقلاب اسلامی ایران با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند. هدف از این تحلیل فهمیدن دو مطلب است: اول بررسی این نکته که مسائل و آسیبهای اجتماعی کودکان و نوجوانان در مستندهای اجتماعی پس از انقلاب چگونه بازنمایی شدهاند، دوم این که در فیلمهای مورد بررسی از بین چهار نهاد ...
بیشتر
در این مقاله 10 مستند اجتماعی پس از انقلاب اسلامی ایران با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند. هدف از این تحلیل فهمیدن دو مطلب است: اول بررسی این نکته که مسائل و آسیبهای اجتماعی کودکان و نوجوانان در مستندهای اجتماعی پس از انقلاب چگونه بازنمایی شدهاند، دوم این که در فیلمهای مورد بررسی از بین چهار نهاد خانواده، دولت، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی کدام یک بیشتر به عنوان مقصر اصلی در پیدایش آسیبهای اجتماعی کودکان و نوجوانان شناخته شدهاند؟ چارچوب نظری مقاله متأثر از تقسیمبندی جان هاگان در مورد مسائل اجتماعی است، فیلمها با سه رویکرد کارکردگرایی، تضاد و کنش متقابل نمادین با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
نتایج تحقیق بدین گونه بود که مستندهای اجتماعی ساخته شده در سالهای اولیه انقلاب به دلیل باز بودن فضای سیاسی و اجتماعی کشور با استفاده از رویکرد تضاد به بازنمایی آسیبهای اجتماعی پرداختهاند، یعنی بیش از هر چیز تضاد طبقاتی موجود در جامعه به عنوان عامل پیدایش مسائل اجتماعی کودکان و نوجوانان مطرح شده است. با گذشت زمان یعنی در دهه هفتاد و هشتاد شاهد تغییر رویکرد مستند سازان هستیم و فیلمها با رویکرد کارکردگرایی و در مواردی کنش متقابل نمادین به بررسی آسیبهای اجتماعی پرداختهاند، یعنی مواردی همچون فقر اقتصادی، عدم کنترل و نظارت خانوادهها، همنشینی با دوستان و غیره به عنوان عوامل مؤثر در پیدایش آسیبهای اجتماعی مطرح میشوند. همچنین خانواده بیش از هر نهاد دیگری در فیلمهای مورد بررسی به عنوان عامل اصلی پیدایش آسیبهای اجتماعی معرفی شده است.