محمدتقی کرمی
چکیده
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای ...
بیشتر
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای رسمی و مردانه از این آیین است. پژوهش پیشرو، با هدف فهم تجربهی زنان زائر، یافتههای بهدستآمده از گفتوگوهای نیمساخت یافتهی عمیق با 25 زن 22-68 ساله در موکبهای مسیر پیادهروی را به روش تحلیل مضمونی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه یافتهها نشان میدهد که زن زائر ذیل پنج مضمون ملال روزمره و رهایی از دلزدگیهای زندگی مدرن، لذت رنج مقدس و خودخواسته، حافظهی تاریخی جنگ و سیالیت معنای بدن، از سوژگی زنانه در تاریخ تا گذر از ابژگی روزمره و اشراق معنوی زائر و تغییر رفتار از خودخواهانه و عادتی به دگرخواهانه، در فرایند سوژگی زنانه به ساخت خود فردیاش در قالب فردیتی چندپاره میپردازد. زن زائر با شبیهسازی تجربهی خود در راهپیمایی اربعین با رویداد مصیبتبار عاشورا و وقایع پسازآن، در فرایند دوگانهی ساختشکنی/ ساخت دوبارهی خود، با بازاندیشی انتقادی از استریوتیپهای جنسیتی برساخت شده در گفتمان رسمی جامعهی ایرانی، خود زنانهاش را در قالب تصویر سوژهای فعال باز مینمایاند.
مطالعات زنان
عاطفه آقایی؛ محمدتقی کرمی
چکیده
فهم رابطۀ جنسی در این دوره تاریخی جز با تأمل در تاریخ شکلگیری جامعه مدرن و تغییر مفهوم عشق، رابطه و صمیمیت امکانپذیر نیست. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط شهر تهران، بهمثابه زنانی مدرن چه فهمی از روابط جنسی خود با همسرانشان دارند و آن را چطور معنا میکنند؟ در این مقاله از مفاهیم «رابطه ناب» ِ گیدنز ...
بیشتر
فهم رابطۀ جنسی در این دوره تاریخی جز با تأمل در تاریخ شکلگیری جامعه مدرن و تغییر مفهوم عشق، رابطه و صمیمیت امکانپذیر نیست. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط شهر تهران، بهمثابه زنانی مدرن چه فهمی از روابط جنسی خود با همسرانشان دارند و آن را چطور معنا میکنند؟ در این مقاله از مفاهیم «رابطه ناب» ِ گیدنز و «عشق سیال» ِ باومن یاری گرفتیم و درنهایت برای تبیین مسأله تحقیق در سطح کلان به تاریخ سکسوالیته از منظر فوکو تکیه کردیم. همچنین برای پاسخ به سؤال تحقیق از روش پدیدارشناسی استفاده کرده و با 28 نفر از زنان طبقه متوسط شهر تهران در سالهای 1397-1396 مصاحبه عمیق انجام دادیم. یافتهها نشان داد مشارکتکنندگان روابط جنسی با همسرشان را تحت مقولههای «وظایف زن»، «معامله با همسر»، «کنترل همسر»، «تضمین زندگی زناشویی» و «لذت دوجانبه» معنا کردهاند و موانع تحقق آن را «کمتوانی جنسی مردان»، «ناآگاهی همسران از رابطه جنسی مناسب»، «سرخوردگی به دلیل ازدواج زودهنگام»، «عدم برقراری رابطه کلامی» و «روابط فرازناشویی مرد» میدانند. سازو کارهای جبرانی زنان شامل «جبران مالی»، «روابط فرازناشویی» و «جایگزینی روابط عاطفی با دوستان» بوده است.