نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی
چکیده
مقاله حاضر با هدف مطالعه جامعهشناختی تعیین رابطه میان دو متغیر «پذیرش اجتماعی بدن» و «سرمایه فرهنگی» با «گرایش به جراحی زیبایی» انجامشده است. تحقیق به روش پیمایشی به اجرا درآمده است. جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 15 تا 54 سال ساکن در شهر ملایر در سال 1394 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 656 نفر است. نتایج توصیفی نشان میدهد که زنان در سطح زیاد تمایل به جراحی زیبایی (5/46) دارند. همچنین در سطح متوسط برخوردار از سرمایه فرهنگی (63/37) و در سطح متوسط و رو به بالا (7/39) طالب موردپذیرش قرار گرفتن هستند. نتایج رگرسیونی نشان داد که از بین متغیرهای مستقل، ابعاد سرمایه فرهنگی (سرمایه عینیت یافته، تجسمیافته، نهادی شده) و ابعاد پذیرش اجتماعی بدن (پذیرش عمومی، سازمانی، همسالان)، متغیرهای سرمایه عینیت یافته با مقدار بتای (51/0)، پذیرش اجتماعی عمومی (49/0)، سرمایه فرهنگی نهادی شده (26/0) و پذیرش همسالان (22/0) بیشترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشتهاند. در ضمن معادله پیشبینی میزان تمایل زنان به جراحی زیبایی میتواند 1/58 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند. نتیجه نشان میدهد که بیشترین دلیل انجام جراحی زیبایی با اهداف مصرف تظاهری و برخورداری از رفاه عینی و دریافت مقبولیت اجتماعی است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Women’s Tendency towards Cosmetic Surgery as Social Acceptability: Displaying Objective Welfare
نویسنده [English]
- Reza Safarishali
Assistant Professor of Sociology, Kharazmi University
چکیده [English]
The present study aimed to investigate the relationship between social body acceptance and cultural capital and the tendency towards cosmetic surgery. The study was conducted through a survey, and the population included all the 15-54-year-old women living in Malayer in 2016. The sample size estimated through the Cochran formula was 656, and the sample was selected by simple random and multiphase cluster sampling method. The descriptive results showed that women had a high tendency towards cosmetic surgery (46.5). At the medium level, they posessed cultural capital (37.63), and on the average to upward level (39.7), they desired to be accepted. The regression results showed that from among the independent variables, the dimensions of cultural capital (i.e., objectified, embodied, and institutionalized) and social body acceptance (i.e., general, organizational, and peer), objectified capital (B= 0.51), general social acceptance (B= 0.49), institutionalized cultural capital (B= 0.26), and peer acceptance (B= 0.22) had the highest share in explaining the dependent variable. Furthermore, the prediction equation of the degree of women’s tendency towards cosmetic surgery could explain 58.1% of the variance of the dependent variable. The results also showed that the most common reasons for cosmetic surgery included manifested consumption, objective well-being, and social acceptance.
کلیدواژهها [English]
- Social Acceptance
- Women
- Cultural Capital
- Cosmetic Surgery
- Objective Welfare