نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

2 دانشجوی دکتری رفاه اجتماعی دئانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

چکیده
این پژوهش با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان «ارنستو لاکلاو و شنتال موفه» به بررسی گفتمان عدالت اجتماعی با نشانه مرکزی کاهش فقر و محرومیت در متون لوایح برنامه‌های توسعه اول تا پنجم (که توسط سه دولت ‌هاشمی، خاتمی ‌و احمدی نژاد مصوب گردید)، می‌پردازد تا با درک نشانه‌های اصلی و مفصل‌بندی‌های خاص هر گفتمان و همچنین کنکاش تأثیر عوامل غیرگفتمانی بر هر گفتمان، تمایزات رویکردی، سیاستگذاری و عملکردی در میان این گفتمان‌ها را کشف نماید.
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان متون حاکی از آن است که با هژمونی گفتمان سازندگی بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور، این گفتمان با نقد مفهوم بازنمایی شده از عدالت اجتماعی در دهه اول انقلاب و اصول و شاخصه‌های آن، بویژه در بخش پرداخت سوبسید از سوی دولت به مردم، اقدام به غیریت‌سازی از گفتمان دولت موسوی نمود و مفهومی ‌از عدالت اجتماعی را بازنمایی نمود که بسیار متأثر از فضای سیاسی و اجتماعی کشور پس از جنگ و لزوم بازسازی خرابی‌های ناشی از آن، ساماندهی اقتصاد کشور و حرکت به سمت و سوی رشد اقتصادی به منظور تأمین منابع مالی مورد نیاز برای امر سازندگی و باز‌سازی مجدد کشور بود. بر این اساس مفهومی‌اقتصادی با شاخصه اصلی رشد اقتصادی از سوی این دولت در بازنمایی از دال شناور عدالت اجتماعی ارائه گردید. اما، گفتمان اصلاح‌طلبی با تأکید بر توسعه سیاسی، همراهی توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی را در جهت تحقق دال شناور عدالت اجتماعی  با نشانه مرکزی کاهش فقر و محرومیت را مطرح نمود و اما، آخرین گفتمان هژمونی یافته در نظام جمهوری اسلامی ‌ایران، موسوم به گفتمان اصولگرای عدالت محور، که با غیریت‌سازی خود با گفتمان‌های پیشین بر مبنای تعریف خاص از دال شناور عدالت اقدام به اجرای طرح تحول اقتصادی نمود. در این مرحله، با توجه به مفهوم بازنمایی شده از عدالت اجتماعی در این گفتمان، به معنای توزیع فرصت‌ها و امکانات به طور مساوی به همه افراد و همه مناطق کشور به گونه‌ای که همه جای کشور با هم و هماهنگ پیشرفت کنند؛ دولت احمدی نژاد، در کنار هدفمندی یارانه‌ها، خصوصی‌سازی به شیوه‌ای نوین یعنی پرداخت سهام عدالت را در دستور کار خود قرار داد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Discourse of Justice in the Development Plans Bills since the Islamic Revolution: With an Emphasis on Reducing Poverty and Deprivation

نویسندگان [English]

  • Jafar Hezarjaribi 1
  • Reza Safari Shali 2

چکیده [English]

Abstract
The present study analyzes the discourses of social justice using Ernesto Laclau and Chantal Mouffe's discourse theory, with reducing poverty and deprivation as the central sign in the First to Fifth Development Plans Bills (approved in the three governments of Hashemi, Khatami, and Ahmadinejad). It aims at revealing the differences in approach, policymaking, and function of the discourses through studying the main signs and specific articulations of each discourse and exploring the effects of non-discursive factors on every discourse.
The results of the discourse analysis of the texts indicated that the Construction Government, with its hegemony over the political and social space of the country, attempted at othering of the government of Mousavi through criticizing the representation of social justice in the first decade ofthe Revolution, and its principles and indicators, especially with regards to 
the payment of subsidies by the government to the people. It presented a new representation of social justice, which was highly influenced by the post-war political and social space of the country, the necessity of reconstruction of damages caused by war, economic reform of the country, and move towards economic growth in order to obtain the financial resources required for the construction and reconstruction of the country. Accordingly, a new economic concept, with economic growth as its primary indicator, was introduced by the government in representation of the floating signifier of social justice. The reformist discourse, with an emphasis on political development, proposed the association of political and economic development necessary for the realization of the floating signifier of social justice with reducing poverty and deprivation as the central sign. The last hegemonic discourse in the Islamic Republic of Iran, known as the discourse of justice-oriented Principlism, attempted to implement the economic development plan through othering the previous discourses and proposing a specific definition of the floating signifier of justice. In this level, with regards to the represented concept of social justice in this discourse, which involves equal distribution of opportunities and facilities among people and regions of the country so that all parts of the country can develop together and coordinately, the government of Ahmadinejad placed on its agenda, alongside the targeted subsidy plan, a new kind of privatization, which involved the payment of justice shares, i.e. distribution of shares of public companies among people instead of transfer of those companies to individuals.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social Justice
  • Reducing Poverty and Deprivation
  • Hegemony
  • Discourse Analysis
  • Othering
  • Articulation
  • Signifier and Sign
-   ابونوری، اسماعیل؛ مالکی، نادر. (بهار 1387)، خط فقر در استان سمنان طی برنامه‌های توسعه (1383 - 1368)، رفاه اجتماعی، شماره 27 و 28.
-   ازکیا، مصطفی؛ غفاری، غلامرضا. (1384)، جامعه­شناسی توسعه، تهران: مؤسسه نشر، کلمه چاپ چهارم.
-   افروغ، عماد. (1373)، درآمدی بر تحلیل جامعه­شناختی فقر، ماهنامه کلمه، دوره ‌دوازدهم، شماره 11.
-   تاجیک، محمدرضا. (1379)، گفتمان و تحلیل گفتمانی، تهران: انتشارات فرهنگ گفتمان
-   رئیس دانا، فریبرز و دیگران. (1379)، فقر در ایران، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
-   زاهدی مازندرانی، محمدجواد. (1382)، توسعه و نابرابری، تهران:انتشارات مازیار، چاپ اول.
-    سلطانی، سید علی‌اصغر. (1383)، تحلیل گفتمان به مثابه نظریه و روش، فصلنامه علوم سیاسی، سال هفتم، شماره 28.
-   سلطانی، علی‌اصغر. (1391)، قدرت، گفتمان و زبان؛ سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی، تهران: نشر نی.
-   صالحی امیری، سیدرضا. (1388)، مدیریت منازعات قومی ‌در ایران، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک.
-   صفری شالی، رضا. (1392)، بررسی گفتمان عدالت اجتماعی در دولت‌های بعد از انقلاب‌اسلامی ، پایان نامه دکتری رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی.
-   طبیبیان، محمد و همکاران. (1379)، فقر و توزیع درآمد در ایران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه­ریزی و توسعه، سازمان مدیریت و برنامه­ریزی.
-   غفاری‏‎ غلامرضا؛ محمد تاج‌الدین. (1384)، شناسایی مؤلفه‌های محرومیت اجتماعی‏‎، رفاه اجتماعی‏‎,‎‏ سال ۴ ش۱۷. ‏‎
-   کاستلز، امانوئل. (1382)، عصر اطلاعات پایان هزاره، ترجمه: احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو.
-   کسرایی، محمدسالار؛ شیرازی، پوزش‌علی. (1390)، تحلیل گفتمان جنبش دانشجویی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، فصلنامه سیاست- مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
-   کرمی‌قهی، محمدتقی. (1392)، تحلیل گفتمان سه برنامه توسعه با رویکردی به عدالت جنسیتی، (نوبت چاپ)، فصلنامه رفاه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی.           
-   سلطانی، سیدعلی‌اصغر. (1383)، تحلیل گفتمان به مثابه نظریه و روش، فصلنامه علوم سیاسی، سال هفتم، شماره 28.
-   غفاری، غلامرضا؛ امیدی، رضا. (1389)، چرخش مفهومی ‌و نظری از فقر به سازه‌ی مطرودیت اجتماعی، فصلنامه برنامه‌ریزی و رفاه اجتماعی، شماره 4، سال دوم.
-   معین، محمد. (1382)، فرهنگ فارسی معین، تهران: نشر ندا، چاپ دوم.
-   مکیان، سیدنظام الدین و آزاده سعادت خواه، (1390)، اندازه گیری دست کم معاش با استفاده از سیستم مخارج خطی، فصلنامه رشد و توسعه اقتصادی، سال دوم، شماره 5.
-   موفقیان، ناصر. (1382)، درباره روش‌های تعریف و سنجش فقر، فصلنامه تأمین اجتماعی، شماره سیزدهم، سال پنجم.
-   میردال، گونار. (1366)، پژوهشی درباره فقر ملت‌ها «درام آسیایی»، ترجمه: منوچهر امیری، تهران.
-   نیازی کومله، اعظم. (1391)، مطالعه اثرات قانون هدفمند کردن یارانه‌ها در سبک زندگی جامعه روستایی (مطالعه موردی سه روستای بالاشکرکش از توابع شهرستان لنگرود)، پایان نامه کارشناسی ارشد توسعه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
-   هزارجریبی، جعفر. (1390)، احساس عدالت اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه علمی ‌و پژوهشی جامعه شناسی کاربردی، دانشگاه اصفهان، سال بیستم، شماره 3.
-   هزارجریبی، جعفر؛ صفری‌شالی، رضا. (1391)، آناتومی ‌رفاه اجتماعی، انتشارات جامعه وفرهنگ، چاپ اول.
-   یورگنسن، ماریان؛ فیلیپس، لوئیز. (1389)، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه: ‌هادی جلیلی، تهران، نشر نی.
-  Laclau, Ernesto and Chantal Mouffe. (2002). "Recasting Marxism" in James martin: Antonio Gramsci, critical Assesment of leading Political philosophers , Voutledge
Sen, Amartya (1999). "Poverty, An Ordinal Approach to Measurement", conometrica,Vol. 44, No. 2.