نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی
2 استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
چکیده
جامعهشناسی سیاسی، حوزهای از مطالعات جامعهشناختی است که در آن به رابطه میان نهاد سیاست و سایر نهادهای اجتماعی پرداخته میشود. از این منظر در بخشی از مطالعات جامعهشناختی، توجه خاصی به پدیده "دولت" به مثابه عنصر کلیدی نهاد سیاست و همچنین به عنوان مؤلفهای اثرگذار در مناسبات اجتماعی شده است. مروری بر تاریخ نظریههای اجتماعی بیانگر آن است که از پیدایش نخستین نظریههای جامعهشناختی تا به امروز، موضوع تبیین دولت و شناخت فرایند تکوین، تطور و تحول آن همواره دلمشغولی تعدادی از نظریهپردازان اجتماعی بوده است. در این میان، جامعهشناسان کلاسیک نقش ویژهای ایفا کردهاند، زیرا با طرح دیدگاهها و نظریههای جامع خود، عرصهای را خلق کردند که در آن مفروضات نظری و بنیادهای معرفتی این رشته استوار گردیده است. تأثیرگذاری این نظریهپردازان به نحوی است که سپهر اندیشه آنان طیف گستردهای از فرایند نظریهپردازی اجتماعی درباره دولت را تا به امروز رقم زده است. بنابراین چون فعالیت مؤثر در این عرصه مطالعاتی (جامعهشناسی دولت)، نیازمند شناخت دیدگاهها و نظریههای معاصر و همچنین آگاهی از نحوه پویایی آنها است؛ پس باید گفت که شناخت بهتر تنها با وقوف به بنمایهها و سرچشمههای این آراء ممکن میگردد. این امر، تداعیگر همان پرسش همیشگی است که "چرا باید کلاسیکها را خواند؟"
واژگان کلیدی: دولت، نظریه اجتماعی، کارل مارکس، امیل دورکیم، ماکس وبر
چکیده
جامعهشناسی سیاسی، حوزهای از مطالعات جامعهشناختی است که در آن به رابطه میان نهاد سیاست و سایر نهادهای اجتماعی پرداخته میشود. از این منظر در بخشی از مطالعات جامعهشناختی، توجه خاصی به پدیده "دولت" به مثابه عنصر کلیدی نهاد سیاست و همچنین به عنوان مؤلفهای اثرگذار در مناسبات اجتماعی شده است. مروری بر تاریخ نظریههای اجتماعی بیانگر آن است که از پیدایش نخستین نظریههای جامعهشناختی تا به امروز، موضوع تبیین دولت و شناخت فرایند تکوین، تطور و تحول آن همواره دلمشغولی تعدادی از نظریهپردازان اجتماعی بوده است. در این میان، جامعهشناسان کلاسیک نقش ویژهای ایفا کردهاند، زیرا با طرح دیدگاهها و نظریههای جامع خود، عرصهای را خلق کردند که در آن مفروضات نظری و بنیادهای معرفتی این رشته استوار گردیده است. تأثیرگذاری این نظریهپردازان به نحوی است که سپهر اندیشه آنان طیف گستردهای از فرایند نظریهپردازی اجتماعی درباره دولت را تا به امروز رقم زده است. بنابراین چون فعالیت مؤثر در این عرصه مطالعاتی (جامعهشناسی دولت)، نیازمند شناخت دیدگاهها و نظریههای معاصر و همچنین آگاهی از نحوه پویایی آنها است؛ پس باید گفت که شناخت بهتر تنها با وقوف به بنمایهها و سرچشمههای این آراء ممکن میگردد. این امر، تداعیگر همان پرسش همیشگی است که "چرا باید کلاسیکها را خواند؟"
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
دولت در نظریه اجتماعی مطالعه مقایسهای آرای جامعهشناسان کلاسیک
نویسندگان [English]
- Ismaeel Alizad 1
- Hasan Saraei 2
1
2