هادی زینی ملک آباد؛ محمدرضا حسنی
چکیده
واکاوی ارتباط دانشهای مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، بهخصوص برای دانشهایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بینرشتهای میسر نیست، فراهم میسازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهرهگیری درست از دانش علوم اجتماعی میتواند در تبیین متون دینی که ساختار ...
بیشتر
واکاوی ارتباط دانشهای مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، بهخصوص برای دانشهایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بینرشتهای میسر نیست، فراهم میسازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهرهگیری درست از دانش علوم اجتماعی میتواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقشآفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافتهای زبانشناختی تحلیل میشود تا غیرمستقیم راه را بهخصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسیها نشان میدهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم همزمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشتسر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبانشناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبانشناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیلهای اجتماعی بازگشود. با انقلاب روششناختی در زبانشناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش بهخصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبانشناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آنها نشان داده میشود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، میتوان به تحلیل برونمتنی دانشهایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.