یاسر رستگار؛ سیما هادی
چکیده
در جوامع چندفرهنگی، تقابلهای هویتی و بهویژه دوگانهی بومی-غیربومی، منبعی هویتبخش ایجاد کرده و چالشها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعهی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانهی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالتهای آن را آشکار سازد. مطالعهی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد ...
بیشتر
در جوامع چندفرهنگی، تقابلهای هویتی و بهویژه دوگانهی بومی-غیربومی، منبعی هویتبخش ایجاد کرده و چالشها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعهی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانهی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالتهای آن را آشکار سازد. مطالعهی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد نظریه زمینهای انجامگرفته است. دادههای میدانی با بهکارگیری نمونهگیری هدفمند-نظری و طی مصاحبه با 23 نفر از ساکنین بومی این شهر که حداقل سه نسل در این شهر زندگی کردهاند، بهدستآمده و درنهایت بر اساس کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین تحلیل شده است. یافتههای میدانی حاکی از آن است که درک ساکنان بومی شهر بندرعباس از ساکنان غیربومی، امری ذاتی نیست بلکه مبتنی بر تجربهی زیستهی کنشگران و تعاملات اجتماعی آنها با یکدیگر شکل گرفته است. مشارکتکنندگان میدان مطالعه، بهواسطهی حضور و زندگی در سرزمین اجدادی خود، هویت بومی مییابند اما غیربومی را بهمثابه دیگری معضلهدار، تفسیر میکنند چراکه منافع اقتصادی و همچنین ارزشهای فرهنگی خود را تا حدی ازدسترفته تلقی میکنند. پیامد این تفسیر، تقویت پیوستگی و انسجام درون گروه و افزایش نوعی قوممداری است که میتواند به تخریب سرمایهی اجتماعی منجر شود.