سیدمحمد مهدیزاده؛ عبدالرحمن علیزاده
چکیده
چکیده «هال» بر آن است که روایت رسانهها از رویدادها، روایت عینی نیست، بلکه برساخت آن در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی است. این تحقیق به دنبال آن است که بررسی کند یکی از مهمترین رویدادهای خاورمیانه (درگیریهای سوریه) چگونه توسط رسانههایی با چارچوبهای گفتمانی متفاوت (شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و بیبیسی فارسی) ...
بیشتر
چکیده «هال» بر آن است که روایت رسانهها از رویدادها، روایت عینی نیست، بلکه برساخت آن در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی است. این تحقیق به دنبال آن است که بررسی کند یکی از مهمترین رویدادهای خاورمیانه (درگیریهای سوریه) چگونه توسط رسانههایی با چارچوبهای گفتمانی متفاوت (شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و بیبیسی فارسی) بازنمایی میشود. روش این تحقیق، تلفیقی از تحلیل گفتمان انتقادی و نشانهشناسی است. سه بسته خبری از 8 تیر تا 8 مرداد 1392 از برنامههای خبری "60 دقیقه" بیبیسی فارسی و ساعت 21 شبکه یک انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تلویزیون بیبیسی فارسی، از مؤلفههایی چون حقوق بشر، دفاع، گذار سیاسی، پیوند اسلامگرایی و گسترش جنگ، تعیینکننده بودن بازیگران بینالمللی، محکومیت افراطیون مذهبی و قانون – محوری، برای بازنمایی رویداد سوریه استفاده کرده و در مقابل، شبکه یک سیمای ج.ا.ا، از مؤلفههایی چون امنیت، حمایت از جبهه مقاومت، پیروزی بر تروریسم، نفی وابستگی به بیگانگان و نفی مداخله غرب برای برساخت رسانهای رویداد سوریه بهره گرفته است.
ابوتراب طالبی؛ مریم ناظری
چکیده
چکیده: مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطبترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمانها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان "دیگری" تعریف شدهاند. در مبانی نظری، ابتدا ...
بیشتر
چکیده: مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطبترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمانها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان "دیگری" تعریف شدهاند. در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامیارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند "دیگری" شکل میگیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریههای پسا استعماری و فرودست، به سوژههایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با "دیگری" و در مقام مقایسه با آنها، "خود" را هویت میبخشند. این دیگریهای به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شدهاند. نتایج بدست آمده از مطالعه رمانها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیکهای تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالتهای نظری، به عنوان "دیگری" این نویسندگان معرفی شدهاند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگیهایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزارههایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزارهها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.