جامعه شناسی
سیاوش قلی پور؛ نادر امیری؛ زیبا احمدی
چکیده
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون ...
بیشتر
این مقاله فرآیند برساخت معنا در محله جعفرآباد در کلانشهر کرمانشاه را بررسی میکند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش پژوهش مردمنگاری و فنون گردآوری دادهها شامل مصاحبه و مشاهده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فقر تأسیسات زیرساختی و خدماتیِ محله به همراه فعالیتهای گوناگون اهالی در زندگی روزمره سبب نوعی «فضاسازی اجتماعی» پیرامون محله شده است که ایماژههای متعددی آن را پشتیبانی میکنند. 1. مواجهه جعفرآبادیها با لاتها در ابتدای شکلگیری محله سبب برساخت اسطوره-فضای «تهور» و «شجاعت» در محله شد؛ 2. نزاعهای دسته جمعی مکرر به مرور مفهوم «خشونت» را نیز بدان اضافه کرد. 3. کمبود فضاهای عمومی به همراه کوچه نشینی زنان، سبب ظهور ایماژه «روستایی» در محله شد. 4. در چهار دهۀ اخیر اقتصاد پویا و خودبنیادی در حوزۀ ضایعات، فروش دام و فروش مرغ در محله پا گرفتند که به لحاظ ریختشناسی چهره محله را نازیبا کردند. بنابراین به مرور معانیِ محلۀ «خودبنیاد و پویا»، «آشفتگی منظر»، مردمان «سختکوش» و «خدمات ارزان و در دسترس» و «بهداشت ناکافی» در برخی معابر تجاری نیز به شبکه معانی قبلی اضافه گردید.
جامعه شناسی
سیاوش قلی پور؛ نادر امیری؛ سارا کرانی
چکیده
این مقاله تلاش میکند فرآیند انگخوردگی محله نوکان در شهر کرمانشاه را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آراء راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. شیلدز، فرآیند برساخت معنای مکان را ناشی از روندهای عینی در زندگی روزمره میداند که به طرق مختلف حکایتها و تصوراتی را درباره آن برساخته و اسطوره-مکان را شکل میدهند. روش ...
بیشتر
این مقاله تلاش میکند فرآیند انگخوردگی محله نوکان در شهر کرمانشاه را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آراء راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. شیلدز، فرآیند برساخت معنای مکان را ناشی از روندهای عینی در زندگی روزمره میداند که به طرق مختلف حکایتها و تصوراتی را درباره آن برساخته و اسطوره-مکان را شکل میدهند. روش تحقیق مردمنگاری است و تکنیک گردآوری دادهها شامل مشاهدهمشارکتی و مصاحبهعمیق میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روندهای مختلفی در برچسب-خوردگی آن نقش دارند: شهرداری با انتشار ایماژه مکان «دهاتی» از ارائه خدمات به این محل امتناع میورزد. نیروی انتظامی با برچسب «خشونت» و «مکان جرمخیز» در منازعان محله دخالتی ندارد. آموزشوپرورش بچههای مدارس نوکان را بینظم و ناهنجار معرفی میکند. همچنین با تأمین نکردن زیرساختهای لازم دانشآموزان برخی مقاطع را به محلات دیگر میفرستند که در منازعات با محلات دیگر بر انتشار برچسبها دامن میزنند. از سوی دیگر، راننده تاکسیها، مغازهداران، مستاجرین و زنان کوچهنشین چنین تصوراتی را بازتولید و بر آن صحه میگذارند. سرانجام اینکه در فرآیند داغخوردگی نوکان صرفاً زبان و نشانهها ارجحیت ندارند بلکه عمل افراد در زندگیروزمره نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است.