جامعه شناسی
علی یعقوبی چوبری
چکیده
استعارهها به افراد کمک کنند تا دانش ذهنی را در قالب امور عینی بیان کنند؛ یعنی اغلب مفاهیم انتزاعی از طریق استعاره و تمثیل عینیت مییابند. این مقاله به نقش زبان استعاری در اندیشه بوردیو بهعنوان موضوعی جدید میپردازد. با مطالعه در آثار بوردیو استعارههای عمدهی وی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و الگوی «روند تشخیص استعاره» ...
بیشتر
استعارهها به افراد کمک کنند تا دانش ذهنی را در قالب امور عینی بیان کنند؛ یعنی اغلب مفاهیم انتزاعی از طریق استعاره و تمثیل عینیت مییابند. این مقاله به نقش زبان استعاری در اندیشه بوردیو بهعنوان موضوعی جدید میپردازد. با مطالعه در آثار بوردیو استعارههای عمدهی وی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و الگوی «روند تشخیص استعاره» استخراج و تحلیل شدند. یافتهها نشان میدهند که استعارههای بوردیو بهصورت شبکهای از مفاهیم درهمتنیده است. استعاره اصلی تفکر بوردیو نبرد است سایر استعارههای وی تابعی از این استعاره هستند. او برای تحلیل «زندگی اجتماعی» بهمثابهی «حوزهی مفهومی مقصد» از چندین «حوزهی مفهومی مبدأ» از قبیل میدان، عادتواره، سرمایه، بازی و... استفاده کرده است. بوردیو از استعارات اقتصادی در تحلیلهای اجتماعی خویش بهره برده است و قائل به «اینهمانی» بازار اقتصادی و بازار زبانی است. در بعضی آثار خود از استعارههای بدنمندی نظیر عادتواره استفاده نموده است. همچنین استعارههای جسمانی از طریق نظم نمادین و جدا ساختن سویههای متضاد شکل یافتهاند. او تلاش کرد تا جهان اجتماعی نامحسوس و انتزاعی را با استعارههای مکانی، زمانی، اقتصادی، بدنی و امثال آن تجسمسازی یا عینیتبخشی کند.
محمدسعید ذکائی؛ بهجت یزدخواستی؛ علی یعقوبی چوبری
چکیده
چکیده مردانگی محصول کنشهای متقابل در زندگی روزمره است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برساخته میشود، مفهوم جنسیت و به تبع آن مردانگی بیشتر تحت تاثیر گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی است. این مقاله، با استفاده از روش کیفی، مصاحبههای فردی و گروهی و نمونهگیری هدفمند به سنخ شناسی مردانگی در اقوام استان گیلان پرداخته است. یافتههای ...
بیشتر
چکیده مردانگی محصول کنشهای متقابل در زندگی روزمره است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برساخته میشود، مفهوم جنسیت و به تبع آن مردانگی بیشتر تحت تاثیر گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی است. این مقاله، با استفاده از روش کیفی، مصاحبههای فردی و گروهی و نمونهگیری هدفمند به سنخ شناسی مردانگی در اقوام استان گیلان پرداخته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مردانگی متنوعی به لحاظ درون گروهی (در درون اقوام) و بین گروهی (بین اقوام) در مناطق گوناگون استان گیلان وجود دارد. در کنارمردانگی هژمونیک (سنتی)، مردانگی نیمه سنتی، مردانگی مدرن، مردانگی پسامدرن و مردانگی حاشیهای هم قابل دیدن است. از نظر درون قومی، مردان در عین تشابه، با توجه به مکان زندگی، سطوح تحصیلی و سن متفاوتند. از نظر بین قومی نیز، مردان گیلک در مقایسه با مردان اقوام تالش، ترک و کرد متفاوت به نظر میرسند. آنها مردانگی را نه بر اساس قدرت و توان بدنی، بلکه در قالب عقلانیت و رفتار ملایم، توأم با مهربانی و مساعدت در خانواده و موفقیت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان میدهند. .