فرایند سریع صنعتی شدن در نیمه دوم قرن بیستم، بیشترین آسیب را به بخش کشاورزی وارد آورد. گفتنی است که در این فرایند، سهم عمده ای از آسیب نصیب کشورهای جهان سوم شد. زیرا روش های بومی، کهن، سازگار با محیط و آزمون پس داده خود را رها کرده و با استفاده از الگوهای وارداتی کاشت، داشت و برداشت بدون هیچ گونه تناسبی با محیط خود – روی آورده بودند ...
بیشتر
فرایند سریع صنعتی شدن در نیمه دوم قرن بیستم، بیشترین آسیب را به بخش کشاورزی وارد آورد. گفتنی است که در این فرایند، سهم عمده ای از آسیب نصیب کشورهای جهان سوم شد. زیرا روش های بومی، کهن، سازگار با محیط و آزمون پس داده خود را رها کرده و با استفاده از الگوهای وارداتی کاشت، داشت و برداشت بدون هیچ گونه تناسبی با محیط خود – روی آورده بودند که این جابجایی کاهش بازده تولید در بلند مدت، فرسایش خاک و تخریب شدید محیط زیست را به همراه داشت. در نهایت در دهه های پایانی قرن بیستم راهکاری برای حل این ناهماهنگی و مشکل پیشنهاد شد. راهکار عبارت بود از اهمیت به دانش بومی و تلاش در تلفیق آن با دانش رسمی. اثر حاضر به این موضوع پرداخته است که کشاورزان ایرانی از چه شیوه ها و روش هایی استفاده کرده اند که در این مدت طولانی چند هزار ساله، زمین های کشاورزی را از باردهی و توان نینداخته اند؟ در حالی که در چند دهه گذشته، چه در ایران و چه در غرب، با شیوه های مدرن کشاورزی به ویژه با کودهای شیمیایی، میلیون ها هکتار زمین دایر کشاورزی، بایر و رها شده است.
توسعه پایدار که امروزه یکی از موضوعات اصلی مورد بحث محافل توسعه ور برنامه ریزی است، خود، برآیند انگاره های مختلف توسعه است. در عین حال از این مفهوم نیز مانند خورد مفهوم توسعه، برداشت های گوناگونی شده است. نکته مشترک تمامی این انگاره ها پایداری و رسیدن به فرآیندی از توسعه است که بتواند پایا و با دوام باشد. لازمه پایداری تعادل است؛ زیرا ...
بیشتر
توسعه پایدار که امروزه یکی از موضوعات اصلی مورد بحث محافل توسعه ور برنامه ریزی است، خود، برآیند انگاره های مختلف توسعه است. در عین حال از این مفهوم نیز مانند خورد مفهوم توسعه، برداشت های گوناگونی شده است. نکته مشترک تمامی این انگاره ها پایداری و رسیدن به فرآیندی از توسعه است که بتواند پایا و با دوام باشد. لازمه پایداری تعادل است؛ زیرا یک سیستم نامتعادل، ناپایدار نیز خواهد بود و برعکس. تفاوت در انگاره های مختلف در تعمیم مفهوم تعادل و پایداری است که گروهی به تعادل در رابطه انسان و محیط زیست طبیعی اکتفا می نمایند و گروهی آن را به تمامی شئون زندگی انسانی، یعنی رابطه انسان با محیط و انسان با انسان در جوامع تعمیم می دهند. در توسعه پایدار انسانی، پایداری در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد تاکید قرار می گیرد و عقیده بر این است که بدون پایداری و ایجاد تعادل و توازن در تمامی ابعاد جامعه نمی توان به یک توسعه با دوام دست یافت. به منظور نیل به این هدف، توسعه به سان سیستمی نگریسته می شود که عناصر اصلی آن، مردم، منابع و سرزمین به شمار می روند و ترکیب مطلوب این عناصر برمبنای مشارکت و در قالب یک ساختار اجتماعی، اقتصادی و فضایی مناسب به معنای دست یابی به توسعه خواهد بود. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصتها و توزیع عادلانه آن، مشارکت مردم به عنوان عاملی اصلی و محوری به شمار می رود که تلفیقی و ترکیب عناصر اصلی در جریان توسعه و به فعلیت در آوردن آنها را بر عهده دارد. بر این اساس، در این مقاله ضمن طرح و بیان مفهوم توسعه پایدار و توسعه پایدار انسانی، به عوامل تهدید کننده توسعه از جمله، بحرانهای فقر، نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در سطح جوامع و سکونتگاه ها اشاره شده و با تبیین نقش و جایگاه عناصر اصلی توسعه، مشارکت مردمی به عنوان عامل اصلی ترکیب این عناصر مورد توجه قرار گرفته است.