Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Allameh Tabataba'i University
2 MA of Media
Abstract
مقاله حاضر مقایسه نقش «ارتباطات میانفردی» و «رسانههای جمعی» در رفتار سیاسی و سهم هر یک از این دو در اطلاعرسانی و تصمیمسازی سیاسی است. بدین منظور از نظریه جریان دومرحلهای ارتباطات لازارسفلد که توسط رابینسون اصلاح و تکمیل شده و همچنین نظریه راش درباره ارتباطات سیاسی استفاده شده است.
بر اساس نظریه رابینسون افراد جامعه حداقل به سه بخش رهبران، پیروان و افراد غیرفعال تقسیم میشوند. اطلاعاتی که رسانه ها منتشر می-کنند، همه بخشهای جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و اطلاعات و نفوذ از رهبران به پیروان جریان مییابد.
نمونه آماری 840 نفری این پژوهش با روش پیمایش و تکنیک مصاحبه ساختمند، از مناطق 22گانه شهر تهران دادههای خود را جمعآوری کرد. نتایج نشان داد نقش رسانههای جمعی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 قویتر و مؤثرتر از ارتباطات میانفردی بودهاست. درحالیکه در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 1390 نقش ارتباطات میان فردی مؤثرتر از رسانههای جمعی بوده است. ضمناً مشارکت سیاسی، مصرف رسانهای، منابع کسب خبر و منابع تصمیمگیری سیاسی افراد نیز در هر دو دوره بررسی شده است که نتایج آن به طور مبسوط در بخش نتیجه گیری آمده است.
Keywords