نخست با طرح این پرسش که آیا بین میزان مذهبی بودن دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد، زمینه این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط میزان مذهبی بودن دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. برای پاسخ به پرسش تحقیقی، دو جامعه آماری در نظر گرفته شده است: الف - جامعه مورد مطالعه: ۱۱۷ نفر از دانشجویان ...
بیشتر
نخست با طرح این پرسش که آیا بین میزان مذهبی بودن دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد، زمینه این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط میزان مذهبی بودن دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. برای پاسخ به پرسش تحقیقی، دو جامعه آماری در نظر گرفته شده است: الف - جامعه مورد مطالعه: ۱۱۷ نفر از دانشجویان نابهنجاری ب - جامعه مورد مقایسه : ۱۱۷ نفر از دانشجویان بهنجار. اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از دو طریق پرسشنامه مشاهده جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از محاسبات آماری گوناگون، شامل مقایسه فراوانی ها، مقایسه درصدها، آزمون «کایی اسکویر» و ضرایب همبستگی و کرامر» و «تاو B کندال» استفاده شده است. نتایج این تحقیقی نشان می دهد که به رغم وجود زمینه های مذهبی در بیشتر دانشجویان، با ۹۹ درصد اطمینان می توان گفت که رفتارهای نابهنجار در میان افراد مذهبی تر کمتر مشاهده می شود. از سوی دیگر، متغیر کنترل «طبقه اجتماعی» دانشجویان تأثیری بر رابطه معنی داری که بین میزان مذهبی بودن و نوع رفتار آنان برقرار است، ندارد. متغیر کنترل «نظر به زندگی خانوادگی» مبین تأیید مجدد این رابطه معنی دار در بین دانشجویان نیمه سنتی است. اما این رابطه در گروه دانشجویان مدرن تأیید نشد.
نخست با طرح این سوال که: آیا بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد؟ زمینه انجام این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. هدفهای اختصاصی عبارتند از شناخت ارتباط پیشرفت تحصیلی و رضایت از رشته تحصیلی دانشجویان با نابهنجاریهای ...
بیشتر
نخست با طرح این سوال که: آیا بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد؟ زمینه انجام این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. هدفهای اختصاصی عبارتند از شناخت ارتباط پیشرفت تحصیلی و رضایت از رشته تحصیلی دانشجویان با نابهنجاریهای اجتماعی. برای پاسخ به سوال تحقیق، دو جامعه آماری در نظر گرفته شده است: الف - جامعه مورد مطالعه: ۱۱۷ نفر از دانشجویان نابهنجار - ب - جامعه مورد مقایسه: پرسشنامه، مدارک موجود و مشاهده جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از محاسبات آماری گوناگون، شامل مقایسه فراوانی ها، مقایسه درصدها، آزمون «کای اسکویر» و ضرایب همبستگی «کرامر» و «تا و B کندالی» استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی دانشجویان نابهنجار - چه قبل و چه بعد از ورود به دانشگاه - پایین تر از پیشرفت تحصیلی دانشجویان بهنجار است، و نیز میزان رضایت مندی آنان از رشته ای که در آن تحصیل می کنند کمتر است. نوع سهمیه پذیرش دانشجویان اثری در این یافته ها ندارد. در گروه نابهنجار، ارتباطی بین طبقه اجتماعی دانشجویان و معدل نیمسال مورد نظر انها مشاهده نشد، اما در گروه بهنجار، با بالا رفتن طبقه اجتماعی دانشجویان معدل آنان نیز افزایش می یابد.