سیده مرجان طباطبایی؛ فاروق امین مظفری؛ محمد عباس زاده؛ صمد صباغ
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان ...
بیشتر
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان هژمونیک حاکم، محلهای نزاع میان این دو گفتمان، دالهای شناور و چگونگی برجستهسازی و حاشیهرانی این گفتمان مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که شاکله اصلی گفتمان فمینیسم شامل پنج نقطه گسست است که در هر یک از این نقاط گسست ما شاهد مفصلبندی جدیدی حول دالهای مرکزی؛ مشارکت اقتصادی زنان، نواندیشی دینی، حقوق بشر، دینداری سکولار و اتئلاف بین جنبشی هستیم. در اغلب دوران تخاصم اصلی گفتمان فمینیسم با گفتمان عمومیتیافته بر سر قوانین نابرابر جنسیتی است. این مسأله در پی فهم جدید و متفاوت گفتمان فمینیسم از زنانگی نسبت به گفتمان هژمونیک شکل گرفت. تخاصم دو گفتمان فوق، در آخرین دوره تا جایی پیش رفت که منجر به حرکت گفتمان فمینیسم از یک گفتمان دموکراتیک به سمت یک گفتمان پوپولار شد.
جامعه شناسی
حسن نظری؛ سیف الله سیف اللهی؛ حسن سرایی
چکیده
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون ...
بیشتر
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون متنی و بینا متنی با تکیه بر نظریه ی گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش مقطع مهم تاریخی و تأثیر گذار این دوران بررسی کرده ایم. سپس درقالب تحلیل برون متنی به بررسی زمینههای تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر دوران پرداخته ایم .این تحلیل و تبیین در پایان، انواعی از تیپولوژی نهایی در خصوص موضوع را پیش روی ما گشوده است ؛ که عمده ترین آنها عبارتند از : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
محسن کرمانی نصرابادی؛ ابوالفضل دلاوری
چکیده
چکیده با اوج گرفتن مباحثات و مجادلات ناشی از چرخش پسامدرن و رواج رهیافتهای پساساختارگرایی و پسامارکسیم در ادبیات علوم اجتماعی، مفاهیم ایدئولوژی، هژمونی، گفتمان، سوژه، قدرت و مقاومت به پرکاربردترین و مناقشهبرانگیزترین مفاهیم در حوزه مطالعات سیاسی و اجتماعی بدل شدند. دستاورد این منازعات فکری شکلگیری طیف وسیعی از نظریات و تفاسیر ...
بیشتر
چکیده با اوج گرفتن مباحثات و مجادلات ناشی از چرخش پسامدرن و رواج رهیافتهای پساساختارگرایی و پسامارکسیم در ادبیات علوم اجتماعی، مفاهیم ایدئولوژی، هژمونی، گفتمان، سوژه، قدرت و مقاومت به پرکاربردترین و مناقشهبرانگیزترین مفاهیم در حوزه مطالعات سیاسی و اجتماعی بدل شدند. دستاورد این منازعات فکری شکلگیری طیف وسیعی از نظریات و تفاسیر در مورد این مفاهیم بود. به فراخور، در سالهای اخیر نیز گرایش و علاقه فراوانی در فضای فکری جامعه ما به ویژه در قالب رواج نظریه و روش تحلیل گفتمان ایجاد گردیده است. لیکن، در مواردی مشاهده میشود که این مفاهیم بدون توجه به مبانی و آگاهی از تشابهات و تمایزات نظری و مفهومی میان آنها استعمال میشود. بر همین اساس، در این مقاله تلاش گردیده است با اخذ رویکردی تحلیلی و انتقادی تشابهات و تمایزات این مفاهیم در میان دیدگاه مهمترین نظریهپردازن این حوزه همچون مارکس، آلتوسر، گرامشی، فوکو و لاکلائو و موفه مورد مطالعه و تبیین قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این نکته است که هر یک از مفاهیم فوق در نظریههای مختلف معنای متفاوتی مییابند؛ لذا محققان باید پیش از کاربست هر یک از مفاهیم فوق با مشخص نمودن نوع رویکرد نظری مورد نظر خود مفاهیم را در معنای مناسب به کار گیرند. چرا که مفهوم سنتی ایدئولوژی و هژمونی دارای بار ارزشی بوده و مبتنی بر وجود حقیقت استعلایی است. در حالی که تحلیلگران گفتمان منکر وجود حقیقتاند و معتقدند که این گفتمانها هستند که به تعریف حقیقت میپردازند. مفاهیم کلیدی: گفتمان، ایدئولوژی، هژمونی، سوژه، قدرت، حقیقت
جعفر هزارجریبی؛ رضا صفری شالی
چکیده
چکیده این پژوهش با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان «ارنستو لاکلاو و شنتال موفه» به بررسی گفتمان عدالت اجتماعی با نشانه مرکزی کاهش فقر و محرومیت در متون لوایح برنامههای توسعه اول تا پنجم (که توسط سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد مصوب گردید)، میپردازد تا با درک نشانههای اصلی و مفصلبندیهای خاص هر گفتمان و همچنین ...
بیشتر
چکیده این پژوهش با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان «ارنستو لاکلاو و شنتال موفه» به بررسی گفتمان عدالت اجتماعی با نشانه مرکزی کاهش فقر و محرومیت در متون لوایح برنامههای توسعه اول تا پنجم (که توسط سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد مصوب گردید)، میپردازد تا با درک نشانههای اصلی و مفصلبندیهای خاص هر گفتمان و همچنین کنکاش تأثیر عوامل غیرگفتمانی بر هر گفتمان، تمایزات رویکردی، سیاستگذاری و عملکردی در میان این گفتمانها را کشف نماید. نتایج حاصل از تحلیل گفتمان متون حاکی از آن است که با هژمونی گفتمان سازندگی بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور، این گفتمان با نقد مفهوم بازنمایی شده از عدالت اجتماعی در دهه اول انقلاب و اصول و شاخصههای آن، بویژه در بخش پرداخت سوبسید از سوی دولت به مردم، اقدام به غیریتسازی از گفتمان دولت موسوی نمود و مفهومی از عدالت اجتماعی را بازنمایی نمود که بسیار متأثر از فضای سیاسی و اجتماعی کشور پس از جنگ و لزوم بازسازی خرابیهای ناشی از آن، ساماندهی اقتصاد کشور و حرکت به سمت و سوی رشد اقتصادی به منظور تأمین منابع مالی مورد نیاز برای امر سازندگی و بازسازی مجدد کشور بود. بر این اساس مفهومیاقتصادی با شاخصه اصلی رشد اقتصادی از سوی این دولت در بازنمایی از دال شناور عدالت اجتماعی ارائه گردید. اما، گفتمان اصلاحطلبی با تأکید بر توسعه سیاسی، همراهی توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی را در جهت تحقق دال شناور عدالت اجتماعی با نشانه مرکزی کاهش فقر و محرومیت را مطرح نمود و اما، آخرین گفتمان هژمونی یافته در نظام جمهوری اسلامی ایران، موسوم به گفتمان اصولگرای عدالت محور، که با غیریتسازی خود با گفتمانهای پیشین بر مبنای تعریف خاص از دال شناور عدالت اقدام به اجرای طرح تحول اقتصادی نمود. در این مرحله، با توجه به مفهوم بازنمایی شده از عدالت اجتماعی در این گفتمان، به معنای توزیع فرصتها و امکانات به طور مساوی به همه افراد و همه مناطق کشور به گونهای که همه جای کشور با هم و هماهنگ پیشرفت کنند؛ دولت احمدی نژاد، در کنار هدفمندی یارانهها، خصوصیسازی به شیوهای نوین یعنی پرداخت سهام عدالت را در دستور کار خود قرار داد.