نخست با طرح این سوال که: آیا بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد؟ زمینه انجام این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. هدفهای اختصاصی عبارتند از شناخت ارتباط پیشرفت تحصیلی و رضایت از رشته تحصیلی دانشجویان با نابهنجاریهای ...
بیشتر
نخست با طرح این سوال که: آیا بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و نابهنجاری های اجتماعی آنان رابطه ای وجود دارد؟ زمینه انجام این بررسی ایجاد شد. هدف کلی تحقیق عبارت است از شناخت ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان با نابهنجاری های اجتماعی آنان. هدفهای اختصاصی عبارتند از شناخت ارتباط پیشرفت تحصیلی و رضایت از رشته تحصیلی دانشجویان با نابهنجاریهای اجتماعی. برای پاسخ به سوال تحقیق، دو جامعه آماری در نظر گرفته شده است: الف - جامعه مورد مطالعه: ۱۱۷ نفر از دانشجویان نابهنجار - ب - جامعه مورد مقایسه: پرسشنامه، مدارک موجود و مشاهده جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از محاسبات آماری گوناگون، شامل مقایسه فراوانی ها، مقایسه درصدها، آزمون «کای اسکویر» و ضرایب همبستگی «کرامر» و «تا و B کندالی» استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی دانشجویان نابهنجار - چه قبل و چه بعد از ورود به دانشگاه - پایین تر از پیشرفت تحصیلی دانشجویان بهنجار است، و نیز میزان رضایت مندی آنان از رشته ای که در آن تحصیل می کنند کمتر است. نوع سهمیه پذیرش دانشجویان اثری در این یافته ها ندارد. در گروه نابهنجار، ارتباطی بین طبقه اجتماعی دانشجویان و معدل نیمسال مورد نظر انها مشاهده نشد، اما در گروه بهنجار، با بالا رفتن طبقه اجتماعی دانشجویان معدل آنان نیز افزایش می یابد.
در بهار سال ۱۳۷۴ پژوهشی با عنوان شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی در دانشگاه شاهد انجام گردید که مشخص کند چرا برخی از دانشجویان نسبت به بقیه از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند؟ برای این منظور دو گروه از دانشجویان انتخاب شدند، گروه اول شامل دانشجویانی بود که در دور نیمسال تحصیلی سال ۷۳ - ۷۲ معادل بیشری از پانزده داشته اند و گروه دوم ...
بیشتر
در بهار سال ۱۳۷۴ پژوهشی با عنوان شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی در دانشگاه شاهد انجام گردید که مشخص کند چرا برخی از دانشجویان نسبت به بقیه از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند؟ برای این منظور دو گروه از دانشجویان انتخاب شدند، گروه اول شامل دانشجویانی بود که در دور نیمسال تحصیلی سال ۷۳ - ۷۲ معادل بیشری از پانزده داشته اند و گروه دوم دانشجویانی که در همان سال تحصیلی در یک یا دو ترم مشروط شده بودند. براساس مبانی نظری در زمینه های فردی - اجتماعی و آموزشی تعدادی متغیر انتخاب و براساس آنها حدود بیست فرضیه تدوین و با استفاده از روش پس رویدادی و با استفاده از آمار مناسب، فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفتند که نتایج آن به شرح زیر است. پیشرفت تحصیلی با متغیرهایی چون میزان سن، باورهای سنتی، وضعیت اشتغال، پایگاه اجتماعی، وضعیت اسکان، نوع دیپلم، سال اخذ دیپلم، دفعات شرکت در کنکور و سال ورود به دانشگاه ارتباط ندارد و با متغیرهایی چون نوع جنس، مسائل و مشکلات خانوادگی، میزان علاقهمندی، نحوه گذاران اوقات فراغت، رشته تحصیلی، حضور در دانشکده و میزان آگاهی اجتماعی دانشجویان ارتباط دارد.