جامعه شناسی
زینب ملکی پور؛ سهیلا صادقی فسایی؛ عاصمه قاسمی
چکیده
واکاوی تکامل نهاد خانواده و فهم چگونگی ساخت ارتباط عاطفی در زندگی زناشویی یکی از دغدغههای اصلی نظریه اجتماعی مدرن بوده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از مطالعه کیفی و اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی و استفاده از روش تحلیل مضمونی به دنبال پاسخ به این سؤال است که زوجین وفاداری را چگونه تجربه میکنند و مفهوم وفاداری در حیات معاصر ...
بیشتر
واکاوی تکامل نهاد خانواده و فهم چگونگی ساخت ارتباط عاطفی در زندگی زناشویی یکی از دغدغههای اصلی نظریه اجتماعی مدرن بوده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از مطالعه کیفی و اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی و استفاده از روش تحلیل مضمونی به دنبال پاسخ به این سؤال است که زوجین وفاداری را چگونه تجربه میکنند و مفهوم وفاداری در حیات معاصر شهروندان تهرانی، دارای چه گونهبندیهای معنایی است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق و نیمه ساختیافته است. حجم نمونه شامل 31 مصاحبه با زنان و مردانی است که دارای تجربه زناشویی بالای یک سال بودهاند. شیوه نمونهگیری بر اساس استراتژی نمونهگیری هدفمند صورت پذیرفته و مدتزمان هر مصاحبه بین 50 تا 90 دقیقه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از حیث نگرشی 3 دیدگاه متمایز به وفاداری در زندگی زناشویی وجود دارد که دیدگاه نخست وفاداری را یک الزام بلندمدت و خدشهناپذیر تصور میکند. دیدگاه دیگر وفاداری را امری سیال و تغییرپذیر میداند و امکان شکست و جدایی را یک امر بالقوه برای ارتباط میداند و درنهایت دیدگاهی که وفاداری را موضوعی ترمیمی و تجدیدشونده میداند که در حیات زناشویی بازخوانی و ابداع دوباره میشود.
سهیلا صادقی فسایی؛ زهرا میرحسینی
چکیده
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی ...
بیشتر
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.