جامعه شناسی
مرتضی گنجی؛ محسن کرمانی نصرابادی
چکیده
حکمرانان تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستگذاریها و قانوننویسیهایی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بیندیشند. این توجه، در شرایطی انجام گرفته که تعداد محدودی از احکام سیاستی این برنامهها به صورت موفقیتآمیزی محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی ...
بیشتر
حکمرانان تلاش نمودهاند تا در قالب انواع سیاستگذاریها و قانوننویسیهایی مانند برنامههای پنجساله توسعه تمهیداتی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بیندیشند. این توجه، در شرایطی انجام گرفته که تعداد محدودی از احکام سیاستی این برنامهها به صورت موفقیتآمیزی محقق شدهاند. یکی از زمینههای عدمموفقیت برنامههای توسعه، کمتوجهی به مقوله ارزیابی برنامهای دانسته شده است. این در حالی است که هرگونه سیاستی بدون قرارگرفتن در معرض ارزیابی و اصلاح، نمیتواند در طول زمان تقویت و بهینه گردد و ناگزیر اثربخشی خود را از دست خواهد داد. مبتنی بر همین ضرورت، مقاله حاضر ضمن استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با هدف شناسایی و تدقیق شاخصهای ارزیابی احکام سیاستی در حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامههای توسعه تدوین گردیده است. مرور ادبیات مفهومی ارزیابی سیاستی نشاندهنده این است که میتوان سه نوع ارزیابی را از هم تفکیک نمود؛ پیشارزیابی، ارزیابی فرایند و ارزیابی پسینی. پیشارزیابی خود میتواند معطوف به فرایند تدوین احکام سیاستی، کیفیت شکلی احکام و کیفیت محتوایی آنها باشد. باتوجه به تعریف آسیبهای اجتماعی و ماهیت خاص درگیری افراد جامعه با آن، به نظر میرسد که در میان شاخصهای سهگانه فرایندی، شکلی و محتوایی، توجه به شاخصهای فرایندی در عرصه سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.