محمدسعید ذکائی؛ نیما شجاعی باغینی
چکیده
چکیده از جمله تحولاتی که در دهسال گذشته در روندی تدریجی فرهنگ دانشگاهی در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است، استقبال فارغ التحصیلان رشتههای غیر مرتبط به تحصیل در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی است. این اقبال، تواماً بیانگر تغییر در عاملیت و میدان اجتماعی جوانان دانشجوست. پژوهش حاضر با به کارگیری روششناسی ...
بیشتر
چکیده از جمله تحولاتی که در دهسال گذشته در روندی تدریجی فرهنگ دانشگاهی در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است، استقبال فارغ التحصیلان رشتههای غیر مرتبط به تحصیل در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی است. این اقبال، تواماً بیانگر تغییر در عاملیت و میدان اجتماعی جوانان دانشجوست. پژوهش حاضر با به کارگیری روششناسی کمی و کیفی و انتخاب نمونههایی از دانشجویان مقاطع ارشد و دکترای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی تهران، به دنبال شناسایی انگیزهها، انتظارات و ارزیابی دانشجویان از رفتار تغییر رشتهای خود است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تغییر رشته برای غالب این دانشجویان را باید کنشی عقلانی در نظر گرفت که انگیزش اصلی از انتخاب آن، پاسخگویی به نیازها و ارزشهای هویتی تغییر یافته در فرهنگ جدید دانشگاهی ایران است. تغییر رشته با منطق عقلانی و هدفمند، عقلانی و ارزشی و انگیزههای تجربه اندوزی، سنخهای غالب دانشجویان تغییر رشتهای را تشکیل میدهند. شوک و فاصله گذاریهای حاصل از این تجربه علاوه بر تغییر در فرهنگ دانشگاهی و رشتهای علوم انسانی و اجتماعی، فرصتها و محدودیتهایی را تواماً برای آنها ایجاد میکند.
محمدسعید ذکائی؛ بهجت یزدخواستی؛ علی یعقوبی چوبری
چکیده
چکیده مردانگی محصول کنشهای متقابل در زندگی روزمره است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برساخته میشود، مفهوم جنسیت و به تبع آن مردانگی بیشتر تحت تاثیر گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی است. این مقاله، با استفاده از روش کیفی، مصاحبههای فردی و گروهی و نمونهگیری هدفمند به سنخ شناسی مردانگی در اقوام استان گیلان پرداخته است. یافتههای ...
بیشتر
چکیده مردانگی محصول کنشهای متقابل در زندگی روزمره است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برساخته میشود، مفهوم جنسیت و به تبع آن مردانگی بیشتر تحت تاثیر گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی است. این مقاله، با استفاده از روش کیفی، مصاحبههای فردی و گروهی و نمونهگیری هدفمند به سنخ شناسی مردانگی در اقوام استان گیلان پرداخته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مردانگی متنوعی به لحاظ درون گروهی (در درون اقوام) و بین گروهی (بین اقوام) در مناطق گوناگون استان گیلان وجود دارد. در کنارمردانگی هژمونیک (سنتی)، مردانگی نیمه سنتی، مردانگی مدرن، مردانگی پسامدرن و مردانگی حاشیهای هم قابل دیدن است. از نظر درون قومی، مردان در عین تشابه، با توجه به مکان زندگی، سطوح تحصیلی و سن متفاوتند. از نظر بین قومی نیز، مردان گیلک در مقایسه با مردان اقوام تالش، ترک و کرد متفاوت به نظر میرسند. آنها مردانگی را نه بر اساس قدرت و توان بدنی، بلکه در قالب عقلانیت و رفتار ملایم، توأم با مهربانی و مساعدت در خانواده و موفقیت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان میدهند. .