جامعه شناسی
سمیه رحمانی؛ ابوتراب طالبی؛ محمد سعید ذکائی
چکیده
سوژگی، تجربه بازاندیشانه آگاهی و عاملیت فردی در تعامل با خود و با دیگری حقیقی، نمادین و نهادین است. هدف از این مطالعه، فهم پیچیدگی های اجتماعی و معنایی پدیدهی سوژگی زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از مصاحبهی عمیق فردی در چارچوب رویکرد تفسیری - برساخت گرایانه و با روش گراندد تئوری انجام شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش سوژگی ...
بیشتر
سوژگی، تجربه بازاندیشانه آگاهی و عاملیت فردی در تعامل با خود و با دیگری حقیقی، نمادین و نهادین است. هدف از این مطالعه، فهم پیچیدگی های اجتماعی و معنایی پدیدهی سوژگی زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از مصاحبهی عمیق فردی در چارچوب رویکرد تفسیری - برساخت گرایانه و با روش گراندد تئوری انجام شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش سوژگی زنان کرد از مجرای تجربه تعلیق به عنوان پدیده محوری قابل درک است این تجربه تحت عنوان چهار مفهوم تعلیق شناخت و عاملیت، تعلیق تجربه زیسته، تعلیق آگاهانه ترس و تعلیق به مثابه استراتژی قرار گرفتند. نهادهای هنجاری ، نهادهای نظارتی، در اقلیت بودگی و وضعیت اقتصادی از مقولات مرتبط با شرایط زمینهای و مناسبات نهادی ، تجربه انقیاد، ارتباطات اجتماعی و منابع در دسترس فرد از شرایط مداخلهگر به حساب میآیند. استراتژی محافظتی، استراتژی مقاومتی و مذاکره سه گونه راهبرد تشخیص داده شدند. در نهایت این مطالعه با نشان دادن پیچیدگی سوژگی در تجارب زنان کرد ، نشان میدهد که سوژگی زنان کرد، سوژگیهای لغزنده و ترکیبی، ترکیبی و چندگانه هستند و در سه مقوله سوژگی زنانه، سوژگی غیر فعال - تجسم نیافته -درونی در مقابل سوژگی تجسم یافته/ فعال و سوژگی دلوکالیزه قرار میگیرند.
محمدتقی کرمی؛ شیما علی آبادی
چکیده
حیا در جامعه ایرانی همواره از ارزشهای فرهنگی محسوب شده و اگرچه کاربرد عام دارد ولی از گذشته بخش مهمی از زنانگی آرمانی جامعه ایرانی را تشکیل داده است. علاوه بر فرهنگ، در گفتمان دینی رسمی نیز بر حیا تأکید میشود و پیوند وثیقی نیز با حجاب و برخی رفتارهای زن دارد. چنین رویکردی موجب شده است با کمترشدن تمایل زنان به الگوهای مطلوب رسمی حجاب ...
بیشتر
حیا در جامعه ایرانی همواره از ارزشهای فرهنگی محسوب شده و اگرچه کاربرد عام دارد ولی از گذشته بخش مهمی از زنانگی آرمانی جامعه ایرانی را تشکیل داده است. علاوه بر فرهنگ، در گفتمان دینی رسمی نیز بر حیا تأکید میشود و پیوند وثیقی نیز با حجاب و برخی رفتارهای زن دارد. چنین رویکردی موجب شده است با کمترشدن تمایل زنان به الگوهای مطلوب رسمی حجاب در سالهای اخیر، این ذهنیت ایجاد شود که حیا از جامعه رخت بسته است؛ اما در جامعه امروز حیا صفتی مهم و زنده است و شاید بتوان از تغییر معنای آن نزد زنان صحبت کرد. در این پژوهش به دنبال کشف معنای حیا در نزد زنان ایرانی و درک و تصور ایشان از این مقوله، با اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی و استفاده از روش تحلیل مضمونی، ضمن مصاحبه عمیق نیمهساختیافته با 20 نفر از زنان 18 تا 35 سال به ارائه صورتبندی از معانی حیا نزد زنان ایرانی پرداخته شد. سه مقوله اصلی «سیاست رهاییبخش- سیاست زندگی»، «بازاندیشی مقید و همدلانه» و «ساخت رسمی تجسدیافته»، مقولاتی بودند که استخراج شدند و گویای سه دسته مواجهه زنان ایرانی با مقوله حیاست که توانسته فضای بینالاذهانی زنان در نسبت با این مفهوم را شکل دهد.