زینب بیلکی؛ علی اکبر تاج مزینانی
چکیده
کنارگذاری اجتماعی گاه در بعد آموزشی و در سطح بالای آن یعنی نظام آموزش عالی اتفاق میافتد. آنچه در این کنارگذاری نقش محوری ایفا میکند آن است که افراد در دسترسی به حقوق و فرصتها با موانعی روبرو میشوند که یا از ادامه حضور در نظام آموزشی عالی بازمیمانند یا در عین حضور به حاشیه رانده میشوند. در این مطالعه سعی بر این بوده است ...
بیشتر
کنارگذاری اجتماعی گاه در بعد آموزشی و در سطح بالای آن یعنی نظام آموزش عالی اتفاق میافتد. آنچه در این کنارگذاری نقش محوری ایفا میکند آن است که افراد در دسترسی به حقوق و فرصتها با موانعی روبرو میشوند که یا از ادامه حضور در نظام آموزشی عالی بازمیمانند یا در عین حضور به حاشیه رانده میشوند. در این مطالعه سعی بر این بوده است که بررسی کنارگذاری آموزشی در نظام آموزش عالی ایران فرآیندهایی را که موجب شکلگیری زمینهها و علل کنارگذاری دانشجویان شده است توجه شود. همچنین ابعاد گوناگون کنارگذاری آموزشی با استفاده از نظریه مبنایی پرداختهشده و در پی ارائهی توصیفی فربه از آن است. در تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختیافته (با دانشجویان و متخصصان) مصاحبه انجام شد تا از این راه جلوههای کنارگذاری آموزشی، عوامل تأثیرگذار بر آن شناسایی شوند. زمینهها و علل کنارگذاری که در این مقاله بهدستآمده، ازاینقرارند: زمینهها؛ وضعیت بغرنج خانوادگی، عوامل بازدارندهی ارتباط مناسب، تعاملات آکادمیک، ساختار اجتماعی و علل؛ فقدان منابع مالی، معلولیت، سیاستگذاری آموزشی نامناسب، سیاستهای آموزش عالی بهمثابه بیعدالتی آموزشی.
سیمین ویسی؛ اردشیر انتظاری؛ سعید ذکایی؛ علی اکبر تاج مزینانی
چکیده
هدف ما در این پژوهش شناخت سنخها، استراتژیها و پیامدهای برساخت عدالت است. بیشترین تعاریف عدالت توسط جوانان و در فضای مجازی ایرانی صورت میگیرد. ازاینرو روش اصلی قومنگاری مجازی است و دادهها بهوسیلة خوانش نشانهشناسی و تحلیل مضمونی تحلیل شدند. سنخها شامل عدالت عاملانه/منتقدانه، مسئولانه، اتوپیایی، فردگرایانه و ملی/فراملی ...
بیشتر
هدف ما در این پژوهش شناخت سنخها، استراتژیها و پیامدهای برساخت عدالت است. بیشترین تعاریف عدالت توسط جوانان و در فضای مجازی ایرانی صورت میگیرد. ازاینرو روش اصلی قومنگاری مجازی است و دادهها بهوسیلة خوانش نشانهشناسی و تحلیل مضمونی تحلیل شدند. سنخها شامل عدالت عاملانه/منتقدانه، مسئولانه، اتوپیایی، فردگرایانه و ملی/فراملی هستند. عدالت توزیعی، رویهای و مراودهای بیشترین بازنمایی رادارند. عدالت معرفتی گرچه بهصورت مستقیم بیان نمیشود اما در بیشتر تعاریف به چشم میخورد. میان برخی ابعاد تعریف اسلامی عدالت با تعاریف مارکسیستی و حقوق بشری و لیبرالیستی از عدالت شباهتهایی مشاهده میشود، گرچه تعریف اخیر بهطور همزمان بر فردگرایی نیز تأکید دارد. استراتژیهایی همچون تجمیع تعاریف عدالت، شمایلسازی، نقش قدرت با انواع گفتمانها و مقاومت در برابر آن در فضای مجازی وجود دارد که منجر به تعاریف نخبهگرایانه از عدالت، عاملیت مجازی کاربران بهخاطر نبود امکان مستقیم برای چانهزنی باقدرت، دیگریسازیهای دوگانه، مقاومت در برابر دیگریسازیها و رواج عواطف منفی شده است. خلأ فضا برای گفتگو میان جوانان با یکدیگر و نیز قدرتمندان پیرامون عدالت احساس میشود.