دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه علوم اجتماعی1735-1162123220060220Social Capital and Quality of Life in Urban Districtsرابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهری1375395FAمحمد سعیدذکاییهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییپیامروشنفکردانشجوی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161029Reliance of local community on its own resources for promoting quality of life and resolving its collective problems has been the Focus of schools such as communitarianists, JH:!\V right, new left and the third ,vay. The basis of these approaches is enhancing capacities and mobilizing resources on a local level. It seems that cognitive and structural social capital together serve as suitable analytical concepts for identifying the potential for prcsocial behaviours and sociahvelfarc in different communities. Any measurement cf social capital, therefore, implies measurement of a society's potential to govern itself. Drawing on both micro (personal) and macro (urban areas) levels, the present paper aims at showing factors affecting social capital in different urban districts, and the relationship of social capital with other capitals. The findings indicate the structural variation of social capital in different urban districts. Social capital on both subjective and structural levels is directly related to physical capital.اتکای اجتماع محلی به خود برای ارتقای کیفیت زندگی و رفع مشکلات جمعی، ایده محوری دراندیشه مکاتبی چون اجتماع گرایان ایدئولوژی های سیاسی راست جدید یا چپ جدید یا راه سوم به شمارمی آید. اساس این دیدگاه ها برظرفیت سازی وبسیج منابع و سرمایه های محلی قرار دارد. به نظر می رسد. سرمایه اجتماعی شناختی وساختاری در کنار یکدیگر مفاهیم تحلیلی مناسبی برای شناسایی پتانسیل رفتارهای اجتماع گرایانه و رفاه اجتماعی در اجتماعات مختلف مکانی محسوب می شوند و از این رو هر اندازهگیری سرمایه اجتماعی در واقع اندازهگیری ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش است. به ویژه آن که سرمایه اجتماعیعامل مؤثری در افزایش کارآیی سایر اشکال سرمایه (انسانی، اقتصادی، کالبدی) نیز محسوب می شود. مقاله حاضر در دو سطح تحلیلی خرد (فردی) وکلان (منطقه شهری) به دنبال نشان دادن عوامل مؤثر بر تغییر سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف شهری و ارتباط این سرمایه با اشکال دیگر سرمایه وتأثیرآن بر کیفیت زندگی در مناطق شهری است. اطلاعات سطح خرد تحقیقی مبتنی بر پیمایش معرفی در شهر قوچان است. درسطح کلان نیز از مجموع های از منابع استادی و تحلیلی ثانویه برای شاخصی سازی مفاهیم مرتبط با تحقیقی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر تغییرپذیری ساختی سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف شهری است. سطح سرمایه اجتماعی در دو بعد ذهنی و ساختی با سطوح سرمایه کالبدی ارتباط مستقیم دارد. این یافته موید مفهوم سازی کلاسیک بوردیو از تعاملی و ارتباط سرمایه ها با یکدیگر است. سرمایه اجتماعی همچنین با دوام شبکه های روابط محلی وهمسایگی، طول مدت اقامت شهری و جابه جایی های درون شهری و نیزسرمایه انسانی در مناطق مختلف شهری ارتباط نشان می دهد. در مجموع، یافته های تحقیق نقش حیاتی سرمایه اجتماعی در حفظ سرمایه های کالبدی و توانمند سازی اجتماع محلی برای بسیج منابع و دارایی های آن و نیز ضرورت برقراری عدالت اجتماعی در سطح کلان برای حل ریشهای این مسئله را آشکار می سازد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه علوم اجتماعی1735-1162123220060220Factors Affecting The Use of Internet by the Journalists of Tehranعوامل مؤثر بر بهره مندی روزنامه نگاران تهران از اینترنت39755396FAعلی اصغرکیاهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161029The theoretical bases of this article are theories of information society. The method of research was survey, and the questionnaires were filled out in 13 dailynewspaper offices by 212 journalists. More than 85 percent of the journalists in the newspaper offices had access to computers and 78% of them had connections to the internet. However, financial problems has been the main reason for not making use of the internet. The mean use of the internet by the journalists was Jess than 1 hour in a day. The tendency of %97 of the journalists for using internet was high, and their main motivation was obtaining information. Most journalists were using internet in wriung their texts in daily newspapers at the rate of medium level. The assessment of most of the journalists from government policies concerning internet was weak: The highest use of internet was in Afarinesh and Bonian newspapers' and Hamshahri only has had satellite connection to the internet. Yahoo, BBC, and Gooya were the most visited sites by the Iranian journalists.این مقاله به بررسی میزان و عوامل بهره مندی روزنامه نگاران از بزرگراه های اطلاعاتی (اینترنت) میپردازد. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده که در سیزده روزنامه به وسیله ۲۱۲ روزنامه نگار تکمیل شدهاست. بیش از ۸۵ درصد از پاسخگویان در محیط روزنامه ها به کامپیوتر و ۷۸ درصد به اینترنت دسترسی داشته اند، ضمن آن که علم توانایی مالی دلیل عمده عدم استفاده ازاینترنت بوده است. میانگین استفاده هفتگی روزنامه نگاران از اینترنت بیش از سه روز در هفته و کمتر از یکساعت به صورت روزانه محاسبه شده است. تمایل ۹۷ درصد ازروزنامه نگاران به استفاده از اینترنت بیش از حد متوسط بوده و عمده ترین انگیزه آنان دریافت اطلاعات از این شبکه را شامل می شده است. اکثر روزنامه نگاران در حد متوسط از اینترنت برای نگارش مطالبشان استفاده کردهاند، ضمن آن که استفاده از این شبکه جهانی برای تمامی روزنامه نگاران ضروری دانسته شده است. ارزیابیاکثرپاسخگوی ان از سیاست های دولت ایران برای استفاده ازاینترنت ضعیف بوده است. در مجموع، بیشترین استفاده از اینترنت در روزنامه های آفرینش و بنیان صورت گرفته بود و روزنامه همشهری ازطریق ماهواره با اینترنت ارتباط داشته است. سایت های یاهو، بیبیسی و گویا بیشترین درصد مراجعه کننده را در بین روزنامه نگاران تهرانی داشته اند. هم چنین، بین متغیرهایی چون میزان استفاده از اینترنت و جنسیت، روزنامه های مختلف و تسهیلات استفاده از اینترنت، سن و استفاده از اینترنت، روزنامه های مختلف و میزان استفاده از مطالب اینترنتی و همچنین روزنامه نگاران رابطه معنی دار مشاهده نشده است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه علوم اجتماعی1735-1162123220060220The Dominant Type of Collective Identity Among U niversit Students in Sanandajهویت جمعی غالب در بین دانشجویان دانشگاههای شهر سنندج771125397FAمحمدعبداللهیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییبرزومروتدانشجوی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161029This article explains the dominant type or collective identity among students. The major question concerns the type of identity (local, national and global) to which students feel belonging, responsibility and loyality, The relation of the students' type of identity to the extent, of their social interactions, reference groups, level of consciousness, self concept etc. are examined. The method used was survey, and the data were collected. using s questionnaire, which had already been checked for reliability and validity. The results show that the local identity is the dominant type of identity, and the global and national types of identities are the second and the third priorities amount the students. It seems that the national identity is challenged by local and global idcntites. This is related to the students' scope of social interactions, reference groups and level of consciousness. The three variables of the scope of relation ships, reference groups and degree of consciousness found lo have signiticaru relation with the students' identity, and had the greatest share in explaining and predictiong variations of the dominant type of identity among the students.مقاله حاضر به منظور بررسی عوامل موثر بر هویت جمعی غالب در نزد دانشجویانشاغل به تحصیل در دانشگاههای شهر سنندج به انجام رسیده است. پرسش اصلی این است که دانشجو در درجه اول با کدام یک از هویت های جمعی (قومی، ملی، جهانی) خود را به دیگران معرفی کرده و در برابر آن احساس تعهد و تعلق می کند؟ رابطه هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان با گستره شبکه روابط، گروه مرجع، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، میزان آگاهی، پنداشت از خود و جنسیت دانشجویان سنجیده شد. نتایجحاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن است که هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان هویت قومی بوده و هویت های جهان وطنی و ملی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. از میان متغیرهای مورد بررسی متغیرهای گستره روابط، گروه مرجع و میزان آگاهی با هویت جمعی رابطه معناداری را نشان دادهاند. اما سه متغیر دیگر فاقد چنین رابطهای بودند. در تحلیل نهایی متغیرهای گروه مرجع و میزان آگاهی برجستگی خاصی پیدا کردند، به طوری که در تبیین و پیش بینی هویت جمعی غالب بالاترین سهم را به خود اختصاص دادهاند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه علوم اجتماعی1735-1162123220060220Evaluation of Herzberg - s Two-Factors Theory Among Teachers of Qomارزیابی نظریه دو عاملی هرزبرگ در بین معلمان قم1131375398FAامیر حمزهمهرابیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161029The main purpose or this research was to evaluate Herzberg 's two-factors theory (motivational and hygienic factors) teachers of Qom. Herzbergs two-factors theory was used as a theoretical framework for the research. From 2824 guidance school's teachers, as ample of 340 teachers were selected, using Cochran W.G formula. The method of research was survey, and the validity of questionnaire was confirmed using content validity and its reliability was confirmed by Cronbach coefficient (ra=0/906). According to the final results, the teachers believed that success, appreciation, the nature of job, and progress have effective role in motivating them. According to Herzberg's opinion and research hypothesis, hygienic factors should not affect teachers motivation, while they in fact did affect. When motivational factors were ranked, it became clear that male teachers believed factors such as success, progress and the nature of job were effective in motivating them, but female teachers believed appreciation, the nature of job, and unofficial relations were more effective.هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی تئوری دو عاملی فردریک هرزبرگ در شهر قم استو محقق در پی آن است تا روشن سازد که نتایج حاصل از تحقیقات وی در شهر پنسیلوانیای امریکا، در شهر قم نیز تایید می شود یا خیر؟برای این منظور، تئوری دو عاملی هرزبرگ به عنوان چارچوب نظری تحقیق برگزیده شد. به اقتضای توانایی محقق و محدودیت زمان و منابع مالی، شهر قم به عنوان زمینه تحقیق در نظر گرفته شد. معلمان مدارس راهنمایی شهر قم به عنوان جامعه آماری وحجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از بین۲۸۲۴ نفر جامعه آماری، تعداد ۳۴۰ نفر تعیین گردید و به روش تصادفی چند مرحله ای متناسب، نمونه های مورد تحقیق انتخاب شدند. این تحقیق به روش توصیفی ازنوع پیمایشی صورت گرفت و از پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده گردید. روایی این پرسشنامه با بهره گیری از روش محتوایی تأیید گردید وبا استفاده از روش آلفایکرانباخ«پایایی»آن نیز در سطح بالایی تأیید شد. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از برنامه نرمافزاری SPSS، داده ها در دو سطح تحلیلی و توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی تأثیر هر یک از عوامل بهداشتی و انگیزشی از آزمون (T) یک متغیره و برای بررسی تفاوت دیدگاه معلمان مرد با زن در مورد این عوامل از آزمون (T) دو متغیره استفاده گردید. به منظور مقایسه دیدگاه های معلمان با «سنین،تحصیلات،مدرسه وسابقه خدمت» مختلف راجع به عواملی ایجاد انگیزش شغلی از آنالیز واریانس (F) استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد که از دیدگاه معلمان دوره راهنمایی قم، چهار عاملی برانگیزاننده «موفقیت، قدردانی، نفس کار و ارتقا»، همگی در پویایی و ایجاد انگیزش مؤثرند. اما به خلاف نظر هرزبرگ، عواملی مانند «حقوقی و پاداش، روابط و سرپرستی» که از عوامل بهداشتی هستند. درایجاد انگیزش موثرند. ولی متغیر «امنیت شغلی» تأثیری در ایجاد انگیزش ندارد. در حالی که طبق نظر هرزبرگ و فرضیه تحقیق، هیچ یک از عوامل بهداشتی، نبایست د رایجاد انگیزه مؤثر بودند. پس از رتبه بندی عوامل انگیزشی براساس میانگین نظرات پاسخگوی ان درگروه های مختلف، معلو مشد که معلمان مرد عواملی مثال «موفقیت»، «رشد و پیشرفت» و «ماهیت شغل» را در ایجاد انگیزش مؤثرتر میدانند؛ ولی معلمان زن عوامل«قدردانی» ، « ماهیت شغلی» و «روابط غیررسمی» را به ترتیب در اولویت قرار دادهاند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه علوم اجتماعی1735-1162123220060220The Structure of Journalistic Persian Weblogs: Content Analysis of Persian Weblogs of Iranian Journalistsساختار وبلاگهای فارسی روزنامه نگاری تحلیل محتوای وبلاگ های فارسی روزنامه نگاران ایرانی1391735399FAسید مسعودسید علویهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییسید رضانقیب الساداتهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161029Blogging has had extensive growth in Iran during the past four years, so that Persian weblogs have established themselves in the Iranian and the world social front. Temptation to produce, publish, and transfer information, and also the concern about freedom of speech arc the most common features causing a close up between Iranian Journalists and bloggers such that a bidirectional communication between Persian weblog spin and the press my be observed. This research work is trying to provide a perception of the nature of weblog and its structure and content, while the main question in the research is 10 find out which variable(s) arc effective in having similarity or lacking similarity between the style of Persian weblogs of Iranian Journalists and the structure of Journalistic styles. In the current research, content analysis method is applied. Content analysis is a research procedure used to describe the manifest contents of communicative messages objectively, systematically and quantitively. The unit or analysis is called "post" in this research and the population consists of 345.l posts which are published during the first six months of 1383 solar year in 49 Persian weblogs belonging to Iranian Journalists. Sampling volume has been calculated using cook ran formula and the sample is obtained by convergent ,method in t\VO processes with two stratified and accidental sampling techniques and are coded for 39 research variables according the systematic coding manual. Also the two categorical and evaluative techniques are utilized in this review to gather information and to analyze them. On the whole, this research revealed that weblog materials arc mostly published as short, imageless, linked, event centered , without conveying messages, with subject concentration along with taking sides. Also many of these materials have social performances especially "new and information" or "leading and guidance". Meanwhile it was specified that having similarity with the structure of Journalistic styles, the materials have meaningful relationship with 19 variables.وبلاگ فرم خاصی از وبسایت است که به طور متناوب به روز می شود و در آن مطالب به ترتیب تاریخ مرتب می شوند. این فرم ساده و انعطاف پذیر، وبلاگ را به رسانه ای با پتانسیل بالا برای استفاده های شخصی و حرفهای تبدیل کرده است. مهم تر از همه، فضایی را در اختیار مردم قرار می دهد تا بتوانند جهان را آنگونه که می بینند بیان کنند. این پژوهش تلاش می کند تصویری از چیستی وبلاگ و ساختار و محتوای آن ارائه دهد. ضمن آن که پرسش اصلی این تحقیق آن است که چه متغیر یا متغیرهایی در شباهت یا عدم شباهت سبک مطالب وبلاگ های فارسی روزنامه نگاران ایرانی با ساختار سبک هایروزنامه نگاری مؤثر است. در تحقیق حاضر از روش تجزیه و تحلیل محتوا استفاده شده است. تجزیه و تحلیل محتوا یک شیوه تحقیقی است که برای تشریح عینی، منظم و کمی محتوای آشکار پیام های ارتباطی به کارمی رود.در مجموع، این پژوهش نشان داد مطالب وبلاگها عمدتا کوتاه، بدون تصویر، دارای لینک، رویداد مدار، بدون نقل قول و با تمرکز موضوعی و همراه با موضعگیری منتشر می شوند. همچنین بسیاری از این مطالب دارای کارکردهای اجتماعی، خصوصاً «خبری و اطلاع رسانی» یا «هدایت و راهنمایی» هستند.در ضمن، مشخص شد. شباهت داشتن با ساختار سبکهای روزنامه نگاری مطالبمورد بررسی با ۱۹ متغیر رابطه معنی دار دارد.