دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
هستیشناسی بنیادین هایدگری و جامعهشناسیشناختی
1
30
FA
علی
فتوتیان
دکتری جامعهشناسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
salmanf.lr85@gmail.com
مهدی
صدفی
دکتری حکمت متعالیه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی، تهران، ایران
mahdi.sadafi@gmail.com
عبدالحسین
کلانتری
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران، تهران، ایران
kalantari1356@gmail.com
10.22054/qjss.2022.55711.2293
دانش نوپای جامعهشناسی شناختی از بینارشتهای های علوم شناختی است. بیشتر پژوهشها در این حوزه شناختی معطوف به ارتباط آن با روانشناسی شناختی و علوم مغز و اعصاب است. ازاینرو جایگاه جامعهشناسی شناختی ذیل رویکردهای اساسی علوم شناختی تعریف میشود. مقاله حاضر به دنبال بازگشت به بنیادهای نظری و فلسفی جامعهشناسی است تا نقش جامعه و فرهنگ را پررنگ کند. توجه مارتین هایدگر به فراروی از ساحت ذهن انسان و درگیری وجودی او با عالم این زمینه را فراهم کرد که با توسعه نقش بودن-در-جهان دازاین انسانی از سوبژکتیویته انسانی عبور کند و به نقش انسان در ارتباط با دیگر انسانها در جهان توجه شود. در این زمینه سعی شد به برخی پژوهشهای جامعهشناسی شناختی که در راستای اندیشه هایدگر و نقد نظریات مرسوم روانشناسی و علوم اعصاب و روان بود (مانند نظریه-نظریه (TT)، نظریه شبیهسازی (ST) و نظریه تعاملی (IT) که دربردارنده دو رویکرد بیناذهنیت اولیه و ثانویه هست)، پرداخته شود. هرچند زمانه هایدگر این فرصت را فراهم نکرد که بهطور مستقیم با علوم شناختی درگیر شود، اما شاگرد او هربرت دریفوس و دیگر شاگردان و طرفداران او با پرورش ایده هایدگر به نقش سازگاری مهارتورزانه انسان در ارتباط با جهان پرداختند. هدف این مقاله توسعه جامعهشناسی شناختی با تکیه بر هویت اجتماعی انسان در درگیری با دیگر موجودات درون اجتماع و فرهنگ است تا به غنای بخش جامعهشناسی در برابر دیگر بینارشتههای علوم شناختی در بستر جامعهشناسی شناختی تأکید کند.
جامعهشناسیشناختی,هایدگر,درفیوس,دازاین,جامعهشناسیعصبیشناختی
https://qjss.atu.ac.ir/article_13751.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13751_7e3d5205250911bb6fcd68bd11fb6f48.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
عواطف اخلاقی و نگرش به مجازاتِ مرگ
31
66
FA
ابوتراب
طالبی
دانشیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
tatalebi@yahoo.com
مرتضی
رستمی قزلدرق
دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
rostamimorteza@gmail.com
10.22054/qjss.2021.59286.2357
پژوهش پیش رو به نگرش شهروندان ایرانی به مجازات مرگ میپردازد و به این پرسش که چه چیز تعیینکنندهی نگرش افراد به این مجازات است. از میان پاسخهایی که از سوی نظریهپردازان اجتماعی به این پرسش داده شده است ما رویکردی را برگزیدهایم که قائل به ارتباط عواطف اخلاقی و نگرش به مجازات مرگ است. نتایج پیمایش حاکی از این است که قریب 19 درصد از پاسخگویان رویکرد کاملاً الغاءگرایانه به مجازات مرگ دارند و 2 درصد طرفدار بهرهگیری بیشینه از این مجازات و 79 درصد به درجات مختلف مایل به محدودسازی این مجازاتاند. از مهمترین جلوههای خواستِ محدودسازی، قلّت جرائمی است که پاسخگویان سزاوار مجازات مرگ میدانند و همچنین تغییر رویکرد به شماری از جرائمی که کماکان در قانون، سزاوار مرگ پنداشته شدهاند. از دیگر جلوههای محدودسازیِ مجازات اعدام، مقیدسازی فرمهای آن است. به نظر میرسد با جامعهای روبرو هستیم که تاب چندانی در برابر بهرهگیری گسترده از اعدام ندارد، جامعهای که اکثریت اعضای آن نه از مجازات مرگ دفاع میکند و نه در مقام نفی مطلق آن هستند. این نتایج همچنین حاکی از وجود ارتباط معکوس و معنادار میان متغیر حمایت از مجازات مرگ و میزان برخورداری از عواطف همدلی قومی فرهنگی، همدلی شناختی و شفقت است.
نگرش به مجازات مرگ,عواطف اخلاقی,همدلی,شفقت
https://qjss.atu.ac.ir/article_13322.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13322_02fc4cb5f704b3339f3bdff5828e1331.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
امکان آزادی در تجربه زیسته تاریخی ایرانیان: مفهوم انسان رادمنش و بازیابی سوژه ایرانی
67
100
FA
امیر
مقدور مشهود
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
amir.mashhood@gmail.com
شجاع
احمدوند
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
shojaahmadvand@gmail.com
10.22054/qjss.2021.58023.2340
یکی از مسائل اساسی امروز تأثیر رویارویی سنت و مدرنیسم بر روی نهادهای بنیادین اجتماعی و سیاسی است. «آزادی» نهادی است که دستیابی به آن همواره دستخوش تنازع این دو قرار گرفته است. به نظر میرسد عدم توفیق نیل به آن یا به دلیل عدم توجه به یکی از این دو (سنت یا مدرنیسم) و تکیه صرفاً بر سمت مقابل بوده یا راهحل در تعاملات انتزاعی و با فاصله از عرصهی زندگی انضمامی یا تجربه زیسته مردم تجویز شده است. در این مقاله از رویکردی بنام «فهم استراتژیک» که مبتنی بر تجربه زیستهی مردم ایران است برای نگریستن به این مفهوم استفاده میشود. با رجوع به تاریخ و تجربهی زیسته، مبادی آزادی انسان در ایرانزمین چیست و مبانی اعتباری آن کدام است؟ این مقاله به دنبال پاسخ این سؤال بوده و هدف آن تبیین شیوهای از آزادی با توجه به تجربهزیسته ایرانیان است. از روش تاریخی استفاده میشود و استعارههای مفهومی ابزار ترسیم مشاهدات و تبیین ایدهها میباشد. یافتهها نشان میدهد دستیابی به این هدف بیش از هر چیز به برآمدن انسانی باز میگردد که تحولی اساسی در نگرش اخلاقی و شیوهی رفتاری خود ایجاد کرده است. این مقاله ترسیمی اولیه از یک سوژهی آزاد به نام «رادمنش» در ایرانزمین را ارائه میدهد.
آزادی,عدالت توزیعی,رادمنش,عدالت نسبی,افق فهم مشترک
https://qjss.atu.ac.ir/article_13319.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13319_733ba3ec1e91656be33fc243b0cc857e.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
اقدامات مرکز نوآوری اجتماعی سلام در محلۀ نازیآباد تهران با استفاده از تفکر سیستمی
101
134
FA
علی اصغر
سعدآبادی
استادیار سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران. ایران.
a-sadabadi@sbu.ac.ir
ندا
آرامی پور
دانشجوی دکتری مدیریت سیستم ها، پردیس فارابی دانشگاه تهران
n.aramipour@ut.ac.ir
سید محمد
محمودی
0000-0002-4973-692X
دانشیارمدیریت و حسابداری دانشگاه تهران، تهران، ایران.
mahmoudi@ut.ac.ir
10.22054/qjss.2021.58033.2344
با توجه به کاهش سطح درآمد افراد و افزایش فقر، بسیاری از مردم برای تأمین برخی از نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه شدهاند و کمکهای افراد یا سازمانهای خیریه نتوانسته بهخوبی این مشکل را برطرف نماید. استفاده از نوآوری اجتماعی در این راستا میتواند مؤثر واقع شود زیرا راهکاری مبتکرانه برای حل مشکلات اجتماعی است که نسبت به راهکارهای قبلی اثربخشتر است و برای کل جامعه ارزش ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهکاری برای تحول در کمکهای خیریهای با استفاده از نوآوری اجتماعی و پاسخ به این سؤال است که راهکارهای تحول خدمترسانی خیریهها با استفاده از نوآوری اجتماعی چیست. به اینمنظور پس از بررسی ادبیات تحقیق، برای جمعآوری دادهها و ارائه راهکار از روش اقدام پژوهی و رویکرد تفکر سیستمی استفاده گردید. در این راستا با استفاده از روش نمونهگیری گلولهبرفی، ذینفعان انتخاب و با آنها مصاحبه شده و جلسات متعددی با آنها برگزار شد. سپس راهکار منتخب، توسعه داده شد و در نهایت پیشنهادها در دو بخش راهکار فوری و راهحلهای بنیادی ارائه گردید. در بخش راهکار فوری، دیوار مهربانی مطرح گردید و در بخش راهحلهای بنیادی، اشتغال، تأمین مالی جمعی و تخصیص وامهای کوچک جزء نقاط اهرمی محسوب شدند.
تأمین مالی جمعی,تفکر سیستمی,دیوار مهربانی,مرکز نوآوری اجتماعی سلام
https://qjss.atu.ac.ir/article_13320.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13320_20d049ec23757956c4fa18cd3bf841fa.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
مطالعه زمینههای ارتکاب جرم با تأکید بر تجربه زیسته زنان زندانی
135
166
FA
مرضیه
ابراهیمی
استادیار جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
ma_ebrahimi@sbu.ac.ir
محبوبه
گودرزی
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران.
mah.goodarzi46@gmail.com
10.22054/qjss.2021.64100.2448
مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف مطالعه زمینههای ارتکاب جرم در زندگی زنانی انجام پذیرفته که مرتکب جرم شده و سابقه حضور در زندان را داشتهاند. بر این اساس در این تحقیق با 18 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند مصاحبههای عمیق کیفی انجام شده است. تجزیهوتحلیل مصاحبههای انجام شده نشان داد که زنان مصاحبهشونده در طول زندگی خود با عوامل گوناگونی چون: عدم انسجام و ازهمگسیختگی خانواده، زندگی در خانواده مجرم و بزهکار، همکاری و همراهی با همسران مجرم، خانواده نابسامان، سابقه خشونت و سوء رفتار، تبعیض و طرد در خانواده، همسرآزاری، نداشتن شغل و درآمد، فقدان تخصص و تحصیلات، زندگی در مناطق جرم خیز، اعتیاد و مصرف مواد مخدر، معاشرت با افراد ناباب و عوامل دیگری ازایندست مواجه بودهاند که سبب فراهم کردن زمینههای لازم جهت ارتکاب جرم توسط زنان موردبررسی شده است.
زندان,جرم,زنان مجرم,انحراف اجتماعی,تجربه زیسته زنان
https://qjss.atu.ac.ir/article_13409.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13409_cfbf2fd0688299ef67c7955add65e36b.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به دروغگویی در بین دانشجویان
167
198
FA
رقیه
ولایتی
0000000298104654
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تبریز، تبریز،ایران
velayati90@yahoo.com
داود
ابراهیم پور
0000000229114381
استادیار جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی ،واحد تبریز،تبریز،ایران
ebrahimpoord@iaut.ac.ir
محمدباقر
علیزاده اقدم
استاد جامعه شناسی، دانشگاه تبریز،تبریز،ایران
m.alizadeh@tabrizu.ac.ir
محمد
عباس زاده
استاد جامعه شناسی دانشگاه تبریز،تبریز،ایران
m-abbaszadeh@tabrizu.ac.ir
10.22054/qjss.2021.61611.2403
پژوهش باهدف «بررسی گرایش دانشجویان به دروغگویی» میباشد. روش پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال 1398 با حجم نمونه 375 نفر به روش طبقهای بهدست آمد. شیوه گردآوری با استفاده از پرسشنامه میباشد. برای محاسبهی ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری از روش آلفای کرونباخ و برای اطمینان از اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه از قضاوت اساتید در زمینهی موضوع استفاده شده است. مبانی پژوهش «نظریه برگر و لاکمن، هابرماس، بوردیو، ساترلند و..» میباشد. برای تحلیل دادهها از spss18 و Amos استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش بین «هراس اجتماعی، ساختار قدرت در خانواده، بیگانگی اجتماعی، فقر فرهنگی، محرومیت نسبی» رابطه مستقیم و بین «سرمایه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کنش ارتباطی» رابطه معکوس با گرایش به دروغگویی به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری، عوامل «اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی» به میزان 37 درصد گرایش به دروغگویی را تبیین میکنند و 63 درصد از واریانس توسط متغیرهای خارج از پژوهش قابل تبیین است.
دروغگویی,هراس اجتماعی,بیگانگی اجتماعی,دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
https://qjss.atu.ac.ir/article_13601.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13601_d8c1c49be0923071c20260cfa2fa2b5a.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه علوم اجتماعی
1735-1162
2538-2772
28
92
2021
05
22
تجربه زیسته زنان در گرایش به روسپیگری و رفتارهای جنسی پرخطر
199
232
FA
معصومه
باقری
دانشیار جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
tkta68@yahoo.com
مرضیه
شهریاری
استادیار جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
id_hed@yahoo.com
پروین
گنجی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
kangi-p@yahoo.com
10.22054/qjss.2021.43787.2401
روسپیگری تلخترین حقیقت اجتماعی جامعه کنونی است که بین افراد خاکستری جامعه که باوجود ناخالصی و آلودگی هنوز فطرت پاکشان را از دست ندادهاند، در حال گسترش است. این تحقیق باهدف بررسی تجربه زیسته زنان در گرایش به روسپیگری در شهر خرمآباد و شیوه نمونه گیری هدفمند از طریق روش گلوله برفی با 12 نفر از زنان روسپی انجامشده است. با توجه به اینکه تجربیات زنان در مورد ماهیت روابط آنان پس از ازدواج مورد کنکاش قرار میگیرد، رویکرد این تحقیق پدیدار شناختی است. جهت گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبهی عمیق و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. مضمونهای اصلی شامل؛ ادراک معانی گرایش به روابط غیراخلاقی (روسپیگری) و ابعاد معنایی آن میباشد. همچنین عدم تمایل شرکای جنسی به استفاده از وسایل پیشگیری، پایبند نبودن به توافق در شیوه انجام و پرداخت هزینه، نداشتن امنیت جانی و تهدید روحی بهعنوان مهمترین رفتارهای پرخطر و محافظت نشده تجربهشده زنان روسپی بود. اکثر زنان روسپی قربانی کارکردهای نادرست خانواده پدری و همسری، محیط و جامعه ناسالم خود شدند؛ بنابراین آموزش مهارت جهت خودکفایی زنان، اطلاعرسانی توسط رسانه و نهادهای اطلاعرسان و ایجاد نمودن قانونهای حمایتی برای زنان خیابانی ضروری است.
ازدواج نادرست,گرایش به روسپیگری,پدیدارشناسی,رفتارهای جنسی پرخطر,زنان
https://qjss.atu.ac.ir/article_13342.html
https://qjss.atu.ac.ir/article_13342_3b630e1a79e5f7b7240a4b6fc0507fdc.pdf