کشور ایران از دهه ۴۰ به بعد عمده درآمد خود را از نفت به دست آورده است. بر خلاف انتظار معقول، سیاست های اتخاذ شده دولت در زمان افزایش درآمدهای نفتی معضلات و مشکلات کشور را نسبت به گذشته بیشتر میسازد. در این پژوهش اثر سیاستهای دولت بر نهادهای اجتماعی اقتصاد و سیاست در دو دوره ۱۳۵۶-۱۳۵۲ و ۱۳۸9-۱۳۸۴ بررسی میشود. پرسش اصلی ما علت اصلی شباهت سیاستهای دولتها و نتایج یکسان حاصل در عرصه نهادهای اجتماعی در این دو دوره است. هدف شناخت علل مؤثر در اتخاذ تصمیمات یکسانی این دو دولت بهرغم اختلافات ایدئولوژیکی، ساختاری و تاریخی در زمان شوکهای قیمتی نفت است. در این پژوهش بهمنظور تبیین مسئله از نظریه دولت ضعیف «تری لین کارل» استفاده کرده و از نظریه دولت رانتیر بهره بردهایم. روش پژوهش، روش تطبیقی تاریخی است. از تکنیک وابستگی به مسیر در بررسی تاریخی دولت ضعیف و برای مقایسه یافتههای تحقیق از جدول توافق میل استفاده کردهایم. بر اساس یافته ها، در هر دو دوره سیاستها و نتایج یکسانی در نهادهای اقتصاد و سیاست اتفاق میافتد. دولت ضعیف بهعنوان علت اصلی و وجود دولت رانتیر و عامل چند برابر شدن قیمتهای نفت، بهعنوان علل لازم اما نه کافی تبیینکننده مسئله موردنظر هستند.