طاهره خزائی
چکیده
سرطان پدیدهای اجتماعی است. واقعیت اجتماعی سرطان متکثر و برخاسته از فهم و تجربة افراد درگیر با آن است. این پژوهش باهدف فهم معنای سرطان در ذهنیت افراد، بر پایة 43 مصاحبة عمیق و نیم ساختیافته (10 بیمار سرطانی، 10 نفر از اعضای خانواده و 23 نفر از اعضای گروه درمان پرستار، پزشک سرطانشناسی و روانپزشک و روانشناس)، در مرکز اصلی درمان سرطان ...
بیشتر
سرطان پدیدهای اجتماعی است. واقعیت اجتماعی سرطان متکثر و برخاسته از فهم و تجربة افراد درگیر با آن است. این پژوهش باهدف فهم معنای سرطان در ذهنیت افراد، بر پایة 43 مصاحبة عمیق و نیم ساختیافته (10 بیمار سرطانی، 10 نفر از اعضای خانواده و 23 نفر از اعضای گروه درمان پرستار، پزشک سرطانشناسی و روانپزشک و روانشناس)، در مرکز اصلی درمان سرطان شهر اصفهان نوشتهشده است. رویکرد پژوهش پدیدارشناسی و در ترکیب با جامعهشناسی تفهمی، روش پژوهش مطالعة کیفی اساسی، شیوة نمونهگیری ترکیبی از نمونهگیری هدفمند و مکمل و ابزار تحلیل، تحلیل مضمونی است. مطالعه روایتهای افراد نشاندهندة پنج مضمون پذیرش سرطان از سوژگی تا تغافل، ابژگی بدن بیمار و بازتعریف نظم زندگی روزمره، دوگانة خانه/ بیمارستان و درهمریختگی فضاها و روابط اجتماعی بیمار، خود بیگانگی بیمار ذیل اقتدار دیگری پزشک و بیمار بهمثابه کلیتی یکپارچه در الگوی مراقبت پرستاری است. بهطورکلی، هرچند روایت ایرانی از سرطان خاص بودگیهای خود را دارد، اما بافهم جهانی از سرطان سازگار بوده که در آن، برساخت میانذهنیت غالب پیرامون سرطان، بیش از آنکه از علم پزشکی و اقتدار آن متأثر باشد از تصویر سرطان در فهم عامه تأثیر میپذیرد که بازتولیدکنندة انگارة بنیادین سرطان بهمثابه نیستی و مرگ است.
محمدتقی کرمی
چکیده
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای ...
بیشتر
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه راندهشده توسط کلانروایتهای رسمی و مردانه از این آیین است. پژوهش پیشرو، با هدف فهم تجربهی زنان زائر، یافتههای بهدستآمده از گفتوگوهای نیمساخت یافتهی عمیق با 25 زن 22-68 ساله در موکبهای مسیر پیادهروی را به روش تحلیل مضمونی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه یافتهها نشان میدهد که زن زائر ذیل پنج مضمون ملال روزمره و رهایی از دلزدگیهای زندگی مدرن، لذت رنج مقدس و خودخواسته، حافظهی تاریخی جنگ و سیالیت معنای بدن، از سوژگی زنانه در تاریخ تا گذر از ابژگی روزمره و اشراق معنوی زائر و تغییر رفتار از خودخواهانه و عادتی به دگرخواهانه، در فرایند سوژگی زنانه به ساخت خود فردیاش در قالب فردیتی چندپاره میپردازد. زن زائر با شبیهسازی تجربهی خود در راهپیمایی اربعین با رویداد مصیبتبار عاشورا و وقایع پسازآن، در فرایند دوگانهی ساختشکنی/ ساخت دوبارهی خود، با بازاندیشی انتقادی از استریوتیپهای جنسیتی برساخت شده در گفتمان رسمی جامعهی ایرانی، خود زنانهاش را در قالب تصویر سوژهای فعال باز مینمایاند.