منصوره رضوی
چکیده
چکیده آنچه را که در گستره هستی با عنـوان طبیعت سبز نامیدهاند، چیزی نیست جز راز بقاء، سلامتی و زندگی همه موجودات زنده بر روی کره خاکی. گیاه این نعمت بزرگ و بی همتای الهی د رانواع گونهها، رنگها و مزهها تنها آفریدهای است که غذای جسم و روح بشر را تأمین میکند. آنگاه که انسان پا به عرصه جهان نهاد پیش از هر چیز گیاهان نیاز های او را ...
بیشتر
چکیده آنچه را که در گستره هستی با عنـوان طبیعت سبز نامیدهاند، چیزی نیست جز راز بقاء، سلامتی و زندگی همه موجودات زنده بر روی کره خاکی. گیاه این نعمت بزرگ و بی همتای الهی د رانواع گونهها، رنگها و مزهها تنها آفریدهای است که غذای جسم و روح بشر را تأمین میکند. آنگاه که انسان پا به عرصه جهان نهاد پیش از هر چیز گیاهان نیاز های او را برآورده نموده و ایشان را به آسایش و آرامش رساندند. انسان براساس دیدهها و تجربیاتش به آگاهی لازم در استفاده از گونههای گیاهی دست یافت و در طول عمرخود از آن بهرهمند گردید. رفته رفته با گذشت دهها هزار سال تا کنون براساس شواهد و قرائن موجود تغییرات زیادی در محیط زیست بوجود آمده، همچنین با تفکّر و پیشرفتهای علمی و فنی آدمی این دگرگونیها وارد زندگی روزمره گردیدهاند. اگر چه طبیعت تا پیش از این از مطلوبیتی بینظیر برخوردار بود امّا امروزه با روند برق آسای صنعتی شدن و ورود تکنولوژیهای روز، نابودی بستر سبز گیاهان و علم کهنسالان فراموش شده را نظارهگر هستیم. از این رو برای جلوگیری از مرگ طبیعت و اندوختههای مربوط به آن، اهمیت و توجه به دانش محلی گیاهشناسی تنها راه کمک به بقاء و زندگی بشر به شمار میآید. بدین ترتیب راه برای پژوهشـگران، متخصصان در علم و صنعت و عامه مردم در مطالعه، حفظ و مصرف گیاهان هموار خواهد شد. این مقاله برآن است تا با مروری در گذشته تاریخی انسان به یادآوری و معرفی شیوههای گذشتگان در بهرهمندی از گیاهان و قدرت سودآوری آنها به اهمیت موضوع بپردازد. بدین ترتیب آنچه را که خواننده دنبال خواهد نمود براساس مطالعات کتابخانهای و اسناد و مدارک موجود، توسط نگارنده جمعآوری و ارائه خواهد شد.
مرتضی فرهادی
چکیده
چکیده "گیاه مردمشناسی" شاخه نوپا و برون رشتهای از حوزه دانش و فنآوریهای سنتی مردمشناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمیدر ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقهای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون ...
بیشتر
چکیده "گیاه مردمشناسی" شاخه نوپا و برون رشتهای از حوزه دانش و فنآوریهای سنتی مردمشناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمیدر ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقهای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون شفاهی و نانوشته باقی مانده و بخش دانش ضمنی آن ناخودآگاه و ناهشیار بوده و به سختی قابل درک و به زبان شعر ایرانی "من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش"میباشد. گیاه مردمشناسی روابط انسان و گیاه را در پیوندگاه فرهنگ بازگو میکند. "گل خوشناسی"سرشاخه نورسته از گیاه مردمشناسی است که در تعامل با دیگر شاخههای گوناگون علم و بویژه علوم اجتماعی و به شکل میان رشتهای و حتی در پیوند با دیگر معرفتهای بشری همچون فلسفه و هنر قرار دارد. منظور از "گل خوشناسی"صرفاً از منظر رفتارشناسی گیاهان نیست، بلکه توجه به آن بر آنگونه است که در فضای کلامیشعرا و نوشتارهای آدمیان تصویر شده، یا در ادبیات شفاهی مردم بازتاب یافته و در فضای فرهنگی تصور و بازگو شده است. الیها رهایی بخشد. این نوشته به جز کار مردم نگاری طولانی مولف و حدود 51 تن از دانشجویانش در سالهای اخیر بر روی این گیاه ویژه و حاصل کار زمانگیر مؤلف بر روی گلها و گیاهان خودروی ایران، نتیجه تاملات جی -غال -اِسمک (پیشوک ، جوغاسِم و ...) گیاهی شگفت آور در منطقه کوچکی از ایران است که در آذربایجان، کردستان، ایلام، استان مرکزی و بخشی از استان اصفهان میروید، که در این مناطق و در هزارهها توانسته ساکنان این مناطق و بخشی از عراق و ترکیه را از مرگ زودرس در خشکسالیها و گرانسهنری و میان معرفتی وی از این گیاه ظاهراً خرد و فروتن بوده است.