سیدعلیرضا افشانی؛ زینب جعفری
چکیده
امید به آینده بویژه در بین نسل جوان از اهمیت شایانی برخوردار است و سرمایه اجتماعی از جمله متغیرهایی است که نقش مهمی در افزایش امید به آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و امید به آینده در بین دانشجویان انجام شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه ...
بیشتر
امید به آینده بویژه در بین نسل جوان از اهمیت شایانی برخوردار است و سرمایه اجتماعی از جمله متغیرهایی است که نقش مهمی در افزایش امید به آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و امید به آینده در بین دانشجویان انجام شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 374 نفر تعیین گردید. نمونهها با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود که اعتبار ابزار با روش اعتبار محتوایی محرز گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. دادهها با کمک نرمافزارهای SPSS و Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سن و امید به آینده رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. بین امید به آینده زنان و مردان تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین بین امید به آینده بر حسب متغیرهای رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت ولی بین سرمایه اجتماعی و امید به آینده در دانشجویان رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت. همچنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکه اجتماعی) و امید به آینده رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت.
سید علی اکبر افجه؛ اردشیر انتظاری؛ نجمه سادات مرتجی
چکیده
چکیدهشبکههای اجتماعی و مشارکت، مفاهیمی بهشدت رایج در جهان معاصر بهویژه در میان دانشگاهیان است. اهمیت اشتراک دانش در این است که موجبات یادگیری را فراهم می سازد. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه برای ایجاد توسعه پایدار جوامع انسانی در عصر فناوری دیجیتالی مورد توجه است. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه ...
بیشتر
چکیدهشبکههای اجتماعی و مشارکت، مفاهیمی بهشدت رایج در جهان معاصر بهویژه در میان دانشگاهیان است. اهمیت اشتراک دانش در این است که موجبات یادگیری را فراهم می سازد. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه برای ایجاد توسعه پایدار جوامع انسانی در عصر فناوری دیجیتالی مورد توجه است. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه برای ایجاد توسعه پایدار جوامع انسانی در عصر فناوری دیجیتالی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی رفتار اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی است. این پژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی است و از روش پیمایش الکترونیک بهره مند است. 203 نفر از اعضای شبکه اجتماعی از جمعیت آماری شبکه اجتماعی دانشگاه تهران نمونه اتفاقی این پژوهش را تشکیل می دهد. پرسشنامه استاندارد رفتار اشتراک دانش از دو طریق ارسال ایمیلی و نمایش لینک پرسشنامه بر روی صفحه وب شبکه اجتماعی در مدت زمان 3 ماه و در دو نوبت توزیع گردید. برای بررسی کفایت حجم نمونه از شاخص KMO استفاده شده است. داده های به دست آمده از پیمایش، توسط تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار LISREL مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که به ترتیب عوامل گروهی، عوامل فردی و عوامل محیطی بر اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی اثرگذار هستند. بعلاوه، از عوامل گروهی: ارتباطات؛ از عوامل فردی: نگرش به منظور اشتراک دانش؛ و از عوامل محیطی: عامل محیط فرهنگی (آموزشی) بیشترین تاثیرگذاری را بر رفتار اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی داشته اند.
مهدی محسنیان راد
چکیده
در این مقاله پس از تعریف شبکه اجتماعی و تفاوت آن با گروههای اجتماعی، به بررسی تحولات تاریخی آن در قالب سه دوره یا سه نسل پرداخته شده است. در نسل اول که مربوط به قبل از ابداع و رواج تمبر پست و اختراع تلگراف و تلفن است، شبکههای اجتماعی در سراسر جهان ویژگیهایی کم و بیش مشترک داشته و مرکب از تعداد بسیاری شبکههای کوچک کم دامنه بوده است. ...
بیشتر
در این مقاله پس از تعریف شبکه اجتماعی و تفاوت آن با گروههای اجتماعی، به بررسی تحولات تاریخی آن در قالب سه دوره یا سه نسل پرداخته شده است. در نسل اول که مربوط به قبل از ابداع و رواج تمبر پست و اختراع تلگراف و تلفن است، شبکههای اجتماعی در سراسر جهان ویژگیهایی کم و بیش مشترک داشته و مرکب از تعداد بسیاری شبکههای کوچک کم دامنه بوده است. با فرا رسیدن عصر ابزارهای یاد شده، شبکههای کوچک به یکدیگر پیوسته و شبکههای بزرگتر پر دامنه را ایجاد کردند. در جوامع پیشرفته این ابزارها به سرعت همه گیر شد و در واقع نسل دوم شبکههای اجتماعی شکل گرفت. اما در غیرپیشرفتهها از جمله ایران، مصرف این ابزارها تا مدتها از سوی فقط اقلیت کوچکی از جامعه که پایتخت نشین، باسواد و مرفه بودند، انجام میشد و عملاً خصلتی «نوبرانه» داشت. این مقاله نشان میدهد که حتی تا یک قرن پس از مصرف نوبرانه ابزارها، هنوز ابزارهای ارتباطی نسل دوم، آن یکپارچگی شبکه اجتماعی جوامع پیشرفته را نداشتند. در نتیجه ساختار و کارکرد شبکه اجتماعی نسل دوم، در غیرپیشرفتهها با پیشرفتهها متفاوت شد.
مقاله در ادامه نشان میدهد که پس از شکلگیری اینترنت و اختراع تلفن همراه و تولد نسل سوم شبکهها در کشورهای پیشرفته، همان وضعیت پیشین، این بار با ابعادی جدید دوباره روی داد. اینترنت اگر چه «شبکه اجتماعی مجازی» را به وجود آورد اما باز هم در حوزه پایتخت و شهرهای بزرگ رشد کرد، آن هم نه قابل استفاده از سوی همه باسوادان، بلکه صرفاً قابل مصرف از سوی اقلیتی از پرسوادان. در عوض در حالی که هنوز ده هزار روستا حتی صندوق پست و تلفن ثابت ندارند، تلفن همراه رشدی فزاینده نمود.
مقاله بهاین جمعبندی میرسد که شبکه اجتماعی معاصر ایران عملاً از سه «پاره شبکه» حاوی اقلیت شبکه اجتماعی نسل اول، اکثریت شبکه اجتماعی نسل دوم و اقلیت شبکه اجتماعی نسل سوم تشکیل یافته است. با این تفاوت که پاره شبکه نسل سوم در ایران، از یکسو همه امکانات نسل سوم کشورهای پیشرفته را در اختیار ندارد و از سوی دیگر اتصالش به شبکه مجازی جهانی سهلتر از اتصال به دو پاره شبکه نسل دوم و سوم بومی شده است. نمونه بارز آن، اتفاقاتی بود که منتج به آن شد که برای اولین بار در تاریخ، پاره شبکه نسل سوم ایران، توانست با ارسال عکسها و فیلمهای کوتاه از تظاهرات و درگیریهای خیابانی، خود را به شبکه اجتماعی مجازی جهانی متصل کند.
مقاله در انتها نتیجه گرفته که زیستگاه مشترک این سه نسل در ایران، به مفهوم شبکه اجتماعی یکپارچه نیست و پیشنهاد نموده که تحولات تعامل سختافزاری و نرمافزاری این سه پاره شبکه در میان خود و بین خود از موضوعات مورد توجه محققان ارتباطات در ایران قرار گیرد