محمد حسین پناهی؛ آتنا کامل قالیباف
چکیده
در این پژوهش به بررسی راهبرد مشارکت سیاسی در میان کنشگران چهار حوزه معلمی، دانشجویی، زنان و کارگری پرداختیم. سؤال محوری این است که کنشگران چه راهبردهایی را برای دستیابی به مطالباتشان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش میگیرند. بدین منظور از نظریات دموکراتیکسازی و انعطافپذیری اقتدارگرایی سود بردیم. برای جمعآوری دادههای ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی راهبرد مشارکت سیاسی در میان کنشگران چهار حوزه معلمی، دانشجویی، زنان و کارگری پرداختیم. سؤال محوری این است که کنشگران چه راهبردهایی را برای دستیابی به مطالباتشان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش میگیرند. بدین منظور از نظریات دموکراتیکسازی و انعطافپذیری اقتدارگرایی سود بردیم. برای جمعآوری دادههای تحقیق، از روش کیفی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 22 نفر از فعالان چهار حوزه منتخب استفاده کردیم و با کمک تحلیل محتوای تماتیک به تجزیهوتحلیل مصاحبهها پرداختیم. یافتههای پژوهش نشان میدهند کنشگران از چهار راهبرد 1- روابط حسنه یا تعامل با حاکمیت، 2- مقاومت در برابر حاکمیت، 3- بازسازی درونی پس از وقوع سرکوب و 4- ائتلاف استفاده میکنند. کنشگران گاه بهطور همزمان و ترکیبی چند راهبرد را بکار میگیرند و یا در طول زمان، راهبردهای متفاوت را در مقاطع زمانی مختلف تجربه میکنند. نتایج حاکی از آن است که تشکلها ابتدا مذاکره با مسئولان را آزمون میکنند، سپس مسیر اشکال غیررسمی کنشگری را طی میکنند که هزینهبرند. بالا رفتن هزینه، کنشگران را وادار به پنهانکاری فعالیتهایشان میکند. درواقع کنشگران در زمانهای که فرصت سیاسی برای فعالیت وجود دارد از آن بهره میبرند و در زمانهی عسرت و انسداد فضای سیاسی میان کنشهای رسمی و غیررسمی جابه جا میشوند.