جامعه شناسی
سارا کریم زاده رضاییه؛ صادق صالحی
چکیده
نظریه نوسازی بومشناختی ازجمله نظریههای مسلط و پیشرو در جامعهشناسی محیطزیست میباشد. ایده اصلی این نظریه این است که در عصر مدرنیته متأخر، صنعتی شدن، توسعه فنی، رشد اقتصادی و سرمایهداری، نهتنها با پایداری بومشناختی سازگارند، بلکه از محرکهای اصلی اصلاح محیطزیستی محسوب میشوند. هدف از مقاله حاضر، نقد معرفتشناختی ...
بیشتر
نظریه نوسازی بومشناختی ازجمله نظریههای مسلط و پیشرو در جامعهشناسی محیطزیست میباشد. ایده اصلی این نظریه این است که در عصر مدرنیته متأخر، صنعتی شدن، توسعه فنی، رشد اقتصادی و سرمایهداری، نهتنها با پایداری بومشناختی سازگارند، بلکه از محرکهای اصلی اصلاح محیطزیستی محسوب میشوند. هدف از مقاله حاضر، نقد معرفتشناختی این نظریه از ابعاد مختلف میباشد. بدین منظور و با استفاده از معیارهای عمومی نقد در حوزه معرفتشناسی اجتماعی (مشتمل بر انسجام درونی و بیرونی نظریه) و نیز معیارهای اختصاصی نقد (شامل قیمومتپذیری، جزماندیشی و بیگانگی نظری)، نظریه نوسازی بومشناختی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. سؤال اساسی تحقیق حاضر این است که با توجه به زمینههای اجتماعی شکلگیری نظریه نوسازی بومشناختی، چه نقاط قوت و ضعفی را میتوان بر آن مترتب دانست؟ نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که در این نظریه، حفاظت از زیستبوم، بیشتر بر عهده فناوری گذاشته شده و ابعاد اجتماعی و سیاسی حفاظت زیستمحیطی مورد غفلت واقع شده است. با بررسی و نقد ابعاد گوناگون نظریه نوسازی بومشناختی، میتوان گفت با توجه به این که تأکید عمده این نظریه بر روابط در حال تغییر اقتصاد- اکولوژی در کشورهای صنعتی است، بنابراین، نمیتواند بهدرستی ادعای اصلاح زیستمحیطی در سایر نقاط جهان را داشته باشد.