%0 Journal Article %T مهاجران و راه‌های گذار از احساس تبعید: بررسی رهیافت‌های نظری %J فصلنامه علوم اجتماعی %I دانشگاه علامه طباطبائی %Z 1735-1162 %A بوربور, تزانه %D 2014 %\ 11/22/2014 %V 21 %N 66 %P 255-285 %! مهاجران و راه‌های گذار از احساس تبعید: بررسی رهیافت‌های نظری %K واژه‌های کلیدی: دیاسپورا %K مهاجرت %K فرهنگ ترکیبی %K تبعید %K نظریه مقاومت %K هومی‌بابا %R 10.22054/qjss.2014.728 %X        تاریخ دریافت: 20/8/92                        تاریخ پذیرش: 20/12/92 چکیدهیکی از دغدغه‌های مردم مهاجر که به اجبار یا اختیار میهن خود را ترک کرده‌اند احساس تبعید و دور افتادن از ریشه‌ها می‌باشد. اندیشمندان حوزه‌های گوناگون علوم انسانی، مطالعات پسا استعماری و علوم اجتماعی بخشی از کار خود را به یافتن رهیافتی برای گذار مهاجران از احساس تبعید و پاسخ به این معطوف کرده‌اند که مهاجرانی که به هر دلیل از سرزمین خود رانده شده و جای دیگری سکنی گزیده‌اند چگونه می‌توانند به احساس استقرار یا تعادلی میان مکان و هویت و فرهنگ برسند. در این مطالعات برای این مسئله عمدتاً دو راهکار متفاوت ارائه شده است: رهیافت اول، نظریه تکثرگرایی است که بر پایه راهکار "ناخانگی" و رسیدن به فرهنگ ترکیبی استوار است. این نظریه مفهوم فرهنگ و خانه (یا میهن) را تغییر یافته می‌داند و در دنیای جهانی شده بر لزوم رها کردن احساس تعلق به سرزمین تاکید می‌کند. نظریه دوم، با گرایش به مارکسیسم و نظریات پسا استعماری بر پایه مقاومت استوار است و به راهکار پاسخگویی قدرت، تاکید بر بازگشت به ریشه‌ها و "سکنی گزینی" به منزله تاکید بر حق تعلق بر سرزمین (مبدا یا میزبان) تاکید دارد. ضمن تبیین و بررسی این دو رویکرد و محدودیت‌های آنها، مقاله حاضر بحث می‌کند که ارائه چاره‌ای برای گذار از احساس عدم تعلق تنها با درنظر گرفتن "پیچیدگی موقعیتی" و شرایط انسانی و اجتماعی مردم و سرزمین مورد بحث میسر است و لازم است راهکارها را بر اساس شرایط اجتماعی مردم مهاجر و یا جامعه میزبان اولویت‌بندی کرد. واژه‌های کلیدی: دیاسپورا، مهاجرت، فرهنگ ترکیبی، تبعید، نظریه مقاومت، هومی‌بابا %U https://qjss.atu.ac.ir/article_728_43e123374f9e3abf487fc4a08dd2831a.pdf