@article { author = {abdollahi, mohamad and sho;rai fard, leyla}, title = {A Sociological Analysis Of Organ and Tissue Donation After Brain Death Among Tehranian Citizens}, journal = {Social Sciences}, volume = {14}, number = {37}, pages = {1-38}, year = {2007}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1735-1162}, eissn = {2538-2772}, doi = {}, abstract = {Transplantation is transferring a cell tissue or a living organ from one person to another in a way that the function of the transferred organ remains the same. Nowadays Allograph transplantation products are some of the best and sometimes the only treatment of some diseases. These organs and tissues are taken from people whose brain death has been testified by physicians. Removing organs and tissues will be possible through the person's will and consent (legal will, organ donation card, informing the family while he is alive or the consent of legal heirs). In our country due to a large number of brain deaths, one may expect a lot of organdonation s, but it's not true. The process of organ donation as a social action is under the influence of so many factors like Cultural and Social variables. It's impassible to try to solve the shortage of transplanting organs without knowing about the reasons and barriers against organ donation. This study aims at a cultural and social analysis of organ donation. In order to fulfill the objective of the research, a combined conceptual framework with and emphasis on Parson's social action theory has been arranged after reviewing sociological, logical, legal and religious perspectives and also reviewing empirical resources, according to which research hypotheses have been proposed. After defining concepts and maintaining suitable measures, their validity and reliability were tested. Finally, there is a the rest of the variables such as age, physical health gain, attitude, sex, socio-economic status are the next most important factors. Definition of key terms:}, keywords = {Organ donation,brain death,attitude towards organ donation,social trust,universalism,physical heath status}, title_fa = {تحلیل جامعه شناختی اهدای عضو و بافت پس از مرگمغزی در بین شهروندان تهرانی}, abstract_fa = {انتقال سلول بافت یا عضو زنده از یک فرد به فرد دیگر به نحوی که عملکرد آنمحفوظ بماند، پیوند نام گرفته است. در حال حاضر فراوردههای پیوندی آلوگراف (انسانی) در درمان بسیاری از بیماری ها به عنوان بهترین و تنها راه ممکن اتتخاب می شود. این نسوج و اعضا از افرادی برداشته می شود که مرگ مغزی آنها از طرف پزشکان تایید شده باشد و برداشت نسوج و اعضا با وصیت و رضایت شخصی (وصیتنامه قانونی، کارت اهدای عضو و آگاه کردن خانواده در زمان حیات) و یا رضایت وراثقانونی امکان پذیر می شود. پایین بودن میزان اهدای عضو با توجه به میزان بالای مرگ مغزی، از مشکلات و مسایل مهم ساماندهی پیوند اعضا و بافت در کشور به شمار میرود. فرایند اهدای عضو به عنوان یک کنش اجتماعی، تحت تأثیر عوامل گوناگون از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی است. بدون شناخت عوامل و موانع اهدای عضو، حل مساله کمبود اعضای پیوندی امکان پذیر نمی شود. در همین راستا مطالعه حاضر به منظور تحلیل اجتماعی و فرهنگی اهدای عضو صورت گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق، پس از بررسی دیدگاه های پزشکی، فقهی، حقوقی و جامعه شناختی و مرور منابع تجربی، یک چهارچوب مفهومی تلفیقی با تأکید بر تیوری کنش اجتماعی پارسنز تنظیم گردیده است و در قالب آن فرضیه های تحقیقی مطرح شده است. بعد از تعریف مفاهیم و تهیه مقیاس های مناسب، اعتبار و پایایی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت، پرسشنامهای تنظیم شده که از طریقی رجوع به افراد نمونه تکمیل شده است. نمونه آماری، ۳۲۰ نفر از شهروندان مسلمان تهرانی ۱۵ سال به بالا است که شامل دو گروه اهدا کننده عضو و بافت (دارای کارت اهدای عضو) و غیر اهداکننده است. توصیف و تحلیلی دادهها در سه سطح انجام گرفته است. در سطح تحلیل یک متغیره، از آمار توصیفی (جداول یک بعدی و آماره های تلخیص کننده توزیع فراوانی) و درسطح تحلیل دو متغیره، از آمار استنباطی (جداول متقاطع و آزمونهای مربوطه) و در تحلیل چند متغیری، از رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که اهدای عضو با ویژگیهای فردی (سن، جنسی، میزان بهره مندی از سلامت جسمانی)، ویژگیهای اجتماعی (پایگاه اجتماعی - اقتصادی) و همچنین ویژگیهای فرهنگی (میزان آگاهی ها و میزان تحصیلات) به عنوان ورودی های نظام شخصیت و میزان رشد نظام شخصیتی (عامگرا - خاص گرا) و همچنین نوع نگرش نسبت به اهدا و میزان اعتماد به عنوان خروجی های نظام شخصیتی رابطه دارد؛ به طوری که با افزایش میزان تحصیلات، میزان آگاهی ها درباره موضوع، عام گرایی، اعتماد و نگرشی مثبت به اهدای عضو، اقدام به اهدای عضو افزایش مییابد و بر عکسی با افزایش میزان بهره مندی از سلامت جسمانی، سن و پایگاه اجتماعی اهدای عضو کاهش مییابد. همچنینیافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان میدهد که اعتماد به حرفه پزشکی وعام گرایی، بیشترین سهم را در تبیین اهل ای عضو به ترتیب قرار گرفتن در مدل رگرسیون دارا میباشد. گفتنی است که سایر متغیرها نظیر میزان سن، میزان بهره مندی از سلامت جسمانی، نگرش، جنس و پایگاه اجتماعی - اقتصادی، به ترتیب میزان تأثیرگذاری، در درجات بعدی اهمیت قرار میگیرند.}, keywords_fa = {اهدای عضو,مرگ مغزی,نوع نگرش به اهدای عضو,اعتماد اجتماعی,عام گرایی,وضعیت سلامت جسمانی}, url = {https://qjss.atu.ac.ir/article_5328.html}, eprint = {https://qjss.atu.ac.ir/article_5328_4becfbbe08c78d779d10bac45b5bbd8f.pdf} }