مهدخت قربانی؛ علیرضا شجاعی زند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابیِ کیفیِ آموزش جامعهشناسی، تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران از دریچهی تجربهی زیستهی کنشگران اصلی آن (دانشجو و استاد)، توصیفی از آن ارائه داده و مقدمهای برای بررسی نقاط ضعف و قوت مقولهی آموزشِ رشتهی جامعهشناسی در ایران باشد. در این تحقیق با تکیه بر مفروضاتِ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابیِ کیفیِ آموزش جامعهشناسی، تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران از دریچهی تجربهی زیستهی کنشگران اصلی آن (دانشجو و استاد)، توصیفی از آن ارائه داده و مقدمهای برای بررسی نقاط ضعف و قوت مقولهی آموزشِ رشتهی جامعهشناسی در ایران باشد. در این تحقیق با تکیه بر مفروضاتِ رویکرد پدیدارشناسی، آموزش بهعنوان یک پدیدار برای محقق و کنشگرانِ درگیر فرایند آموزش آشکارشده و محققین تلاش داشته با تکیهبر تجربیات زیستهی این کنشگران، توصیفی از وضعیت آموزش جامعهشناسی به دست دهند تا درنهایت بتوان با تکیهبر توصیفها و واکاوی خلأهای موجود در آموزش، به درکی بهتر از وضعیت جامعهشناسی در ایران نائل شد. روش نمونهگیری، نظریه زمینهای است. جامعهی آماری شامل دانشجویان جامعهشناسی (کارشناسیارشد و دکتری) و اساتید جامعهشناسی است که با معیار اشباع نظری در نمونهگیری به پانزده دانشجو و هفت استاد رسیدیم. نتایج توصیفی پژوهش نشان از وجود موارد زیر در وضعیت کنونی آموزش جامعهشناسی در ایران میدهد: نحیف بودن بینش جامعهشناختی، انباشت مقالاتِ علمی، شکل نگرفتنِ حوزه عمومی، بیاعتمادی به دانشگاه، مقتضیات محدود کنش دانشجو-استاد در بستر جامعه داخلی و بینالمللی، شیءوارگی علمی، عدم تفکیکِ ساختاری دانشگاه و دولت، عدمِ وجود پارادایم مشخص پژوهشی نظری، عدم استقلالِ دانشگاه از فضایِ امنیتی.
جامعه شناسی
محسن نیازی؛ هادی افرا
چکیده
در اثر گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصه جهانی و به دنبال آن خودآگاهیهای سرچشمه گرفته از شرایط و ویژگیهای زندگی در جهان مدرن، درحالیکه قسمت اعظم جامعه ما سنتی است، قسمی از آن مدرن و قسمی دیگر پستمدرن است. چنین وضعیتی منشأ بحران هویت و بهتبع آن اهمیت یافتن موضوعات مربوط به هویت و فرآیندهای هویتیابی در جامعهشناسی شده ...
بیشتر
در اثر گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصه جهانی و به دنبال آن خودآگاهیهای سرچشمه گرفته از شرایط و ویژگیهای زندگی در جهان مدرن، درحالیکه قسمت اعظم جامعه ما سنتی است، قسمی از آن مدرن و قسمی دیگر پستمدرن است. چنین وضعیتی منشأ بحران هویت و بهتبع آن اهمیت یافتن موضوعات مربوط به هویت و فرآیندهای هویتیابی در جامعهشناسی شده است. از اینرو پژوهش حاضر، با هدف بازسازی معنایی ساخت هویت شخصی پستمدرن جوانان شهر بجنورد از روش نظریه زمینهای بهره برده است. دادههای کیفی از طریق تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری و جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از کدگذاری نظری استفادهشده است. براساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 27 نفر از جوانان در این پژوهش شرکت کردند و اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق گردآوری و فهم و درک آنها نسبت به هویت شخصی پستمدرن مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای بهدستآمده با استفاده از نظریه زمینهای شامل ده مقوله عمده مصرفمحوری، نسبیگرایی، سیالیت، تفکر بازاندیشانه، گروه مرجع، خود بیانگر باوری، هویت گزینشی، رسانههای همگانی، رضایتمندی و سبک زندگی است. مقوله هسته این بررسی «هویت شخصی پستمدرن» است که سایر مقولات عمده را دربر میگیرد. نظریه زمینهای بهدستآمده در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است.