اسلام که اساساً دینی شهرگراست و در شهر رشد و نمو یافته، خود موجد شهرهای جدید بوده یا باعث تغییر شکل شهرهای پیش از خود شده است. واضح است که گسترش اسلام در سرزمین های اسلامی به بارور شدن فرهنگ اسلامی منجر می شد و این فرهنگ ضمن اثرگذاری بر سرزمین های اسلامی از آنها تأثیر می گرفت. اندیشه ناب اسلام محمد(ص) و علی (ع) حکومت هایی که در دوره های ...
بیشتر
اسلام که اساساً دینی شهرگراست و در شهر رشد و نمو یافته، خود موجد شهرهای جدید بوده یا باعث تغییر شکل شهرهای پیش از خود شده است. واضح است که گسترش اسلام در سرزمین های اسلامی به بارور شدن فرهنگ اسلامی منجر می شد و این فرهنگ ضمن اثرگذاری بر سرزمین های اسلامی از آنها تأثیر می گرفت. اندیشه ناب اسلام محمد(ص) و علی (ع) حکومت هایی که در دوره های مختلف زیر عنوان (امپراتوری اسلامی) پا په عرصه وجود نهادند، چه با تحریف شریعت و چه متأثر از ویژگی های سرزمینی، شکلی دیگر یافت که شهر، شهرسازی و فرهنگ شهری نیز متأثر از آن است. شهرهای اولیه سده اول هجری محل سکونت قبایل عرب و ایلات یکجانشین شده و به بخش هایی تقسیم شده بود که ساختار اجتماعی جامعه عربی را باز می تافت. در دوره امپراتوری عباسی و اموی به تدریج و در امپراتوری عثمانی به سرعت شهرها رشد و توسعه یافت و مهاجرت های قابل توجه به شهرها ساختار آنها را به شدت متحول ساخت و به تنوع قومی، نژادی و فرهنگی انجامید. این تنوع و نیز قشربندی مشخص اجتماعی منجر به شکل گیری محلات شهری یا تثبیت و گسترش نظام محل های قبلی شد. گسترش قابل توجه شهرها در این دوره، وسعت حوزه امپراتوری و به خصوص تصمیم عثمانی ها بر اعطای حق خود مختاری درونی در شهرها به نوعی «نظام محله ای غنی» در شهرهای این دوره انجامید. محلات شهری این امکان را فراهم می کردند که قشرها، گروه ها، فرقه ها و مذاهب مختلف در محدوده های «خودی شده» هویت خود را بازیافته، آداب، رسوم، عادات و مراسم خود را در چارچوب شهر بازسازی کنند. گاهی هم این تعلق و هویت محله ای به دلیل تضادهای بین مرحلهای منجر به نزاع و درگیری های خونین شده، در مقابل هویت شهری قرار میگرفت که به نحوی توسط حاکمان حال میشد یا حتی مورد بهره برداری قرار میگرفت. این محلات امکان پیوند فرد را با جمع فراهم و امنیت گروه های اقلیت را تضمین میکرد و در مواردی جایگزین تشکیلات مردمی در شهرها می شد. کنترل و امنیت محلات و اداره آنها توسط خود اهالی محله صورت می گرفت و مسئول هر محله ضمن حل مسائل محله، امکان ارتباط با شهر ور مقامات شهر را فراهم می ساخت. هر محله در خود نیازمندی های روزمره ساکنان را تأمین می کرد و در واقع، شهری کوچک بود. در این مقاله با استفاده از نتایج مطالعات اسنادی بر پایه کتب فارسی و انگلیسی مرتبط سعی شده است تا در یک بررسی تطبیقی و مقایسه ای در ابتدا نظام و ساختار محله ای شهر در سرزمینهای اسلامی و سپس عوامل مؤثر بر پیدایی و تحول آن و سرانجام کارکردهای نظام محله ای شهر در سرزمین های اسلامی بررسی و تحلیل گردد.